نوروز ۱۴۰۰ را درحالی آغاز میکنیم که سایه کرونا همچنان بر شهرهای ایران سنگینی میکند و شیوع ویروس جهشیافته در برخی استانها نگرانیهای جدی بین مسوولان ایجاد کرده است. در عین حال خسارتهای جدی به صنعت گردشگری و صنایعدستی در کنار تقاضای بسیار مردم برای سفر، مسوولان را بر آن داشته تا با اعلام محدودیت تنها برای ۳۹ شهر قرمز و نارنجی که در استانهای خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد و به شکل پراکنده در برخی استانهای دیگر قرار دارند، سفر به سایر شهرها را آزاد اعلام کنند، هر چند که وزیر بهداشت همچنان از مردم میخواهد در صورت امکان سفرشان را به زمان دیگری موکول کنند. البته کسانی که قصد سفر به شهرهای قرمز و نارنجی را داشته باشند میتوانند از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند و در اماکن مجاز اقامتی، اسکان داشته باشند. در شهرهای زرد و آبی و سفید هم توصیه شده است مسافران از اقامت در محلهایی مانند خانههای شخصی اجارهای، چادر و مدرسه اجتناب کرده و تنها در مراکز اقامتی مجاز تحت نظارت وزارت میراث فرهنگی و گردشگری اقامت داشته باشند. این در حالی است که برخی استانداریها و مقامات شهری این گزاره را مطرح کردهاند که اجازه ورود گردشگر به شهرهایشان را نمیدهند. با این شرایط در نوروز ۱۴۰۰ چه باید کرد؟ وضع موجود بیانگر آشفتگی در سیاستهای مربوط به سفرهای عید است که باعث سردرگمی مسافران نوروزی شده است. از یکسو شهرهای قرمز و نارنجی به لحاظ شدت شیوع کرونا توسط ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام شده اما از سوی دیگر مقامات محلی در برخی استانها از اضافه شدن شهرها به این لیست خبر میدهند. این ابهام و دوگانگی ایجاب میکند برای کاهش ریسک ابتلا به کرونا و همچنین جلوگیری از به هم خوردن برنامه سفر نسخه ایمن و مطمئنی برای تعطیلات عید مبنای شهروندان و گردشگران قرار گیرد.
تعطیلات نوروز ۱۴۰۰ را میتوان به کشف شهر، روستا و جاذبههای اطرافش با رعایت پروتکلهای بهداشتی گذراند و در این راه از راهنمایان محلی هم کمک گرفت. مثلا فرض کنید شهروندی ساکن شیراز آن هم در بافت جدید شهر باشد، معمولا زمان روزانه این فرد به مسیر خانه و سرکار محدود میشود، احتمالا در پایان هفته به پاسارگاد، نقش رستم و سایر جاذبههای اطراف رفته و برخی آخر هفتهها حتما به سعدیه و حافظیه سر زده است. این درحالی است که در سالهای اخیر بسیاری از خانههای ارزشمند در بافت تاریخی شهر تبدیل به اقامتگاههای بومگردی شده که شیرازیها کمتر درون آنها را دیده و تنها محلی برای اقامت گردشگران خارجی یا داخلی بودهاند. نوروز ۱۴۰۰ چرا فرصتی برای کشف این خانهها، صرف غذا در آنها و یا حتی اقامت یکشبه نباشد. میشود از صاحبان این اقامتگاهها خواست درباره تاریخچه بنا صحبت کرده و خاطراتی که از حضور گردشگران داشتهاند را بازگو کنند.
این کار نه تنها در شیراز یا هر شهر دیگری ما را با زوایای پنهان شهرمان آشنا میکند، تعطیلات متفاوتی را برایمان رقم میزند بلکه کوششی برای پایدار نگه داشتن و عدم تغییر کاربری این فضاها در کنار کمک به همشهریانی است که کسبوکارشان با ورشکستی روبهرو شده است. گشت و گذار در بازار شهر و سر زدن به تیمچهها آن هم در نوروز که همه جا خلوت شده از دیگر برنامههایی است که میتوان برای این ایام داشت. در مازندران، گیلان و گلستان این اقامتگاهها عموما در اطراف شهرها و فضاهای روستایی هستند و معماری آنها شامل کلبههای چوبی قرار گرفته بر ستونهای بلند است. اینکه چرا این سبک خانهها در شمال ایران رواج داشته، در گذشته چطور غله خود را از رطوبت حفظ میکردند، ابریشم بافی به چه شکل بوده، چه گونههای گیاهی را میتوان در شمال دید که در هیچ جای دیگری پیدا نمیشود، همه و همه در شبمانی در اقامتگاهی محلی به مسافرانی که خود بومی این شهرها هستند آشکار خواهد شد، اگر تعطیلات نوروز ۱۴۰۰ را برای بومگردی در روستاهای اطراف شهرشان بگذرانند. البته در ایام کرونا به واسطه رعایت پروتکلهای بهداشتی لازم است مسافران برخی لوازم سفر مانند ملحفههای شخصی خودشان را به همراه داشته باشند و با وجود درخواست از مدیر اقامتگاه مبنی بر ضدعفونی کردن اقامتگاه پیش از رسیدن آنها، مواد ضدعفونیکننده با خود نیز ببرند. برای خرید محصولات محلی یا صنایعدستی هم بهتر است باز از مسوول اقامتگاه بخواهند تا این کار را برایشان انجام دهد و تا حد امکان از ارتباط نزدیک با محلیها خودداری کنند.
شهرگردی تنها برنامهای نیست که میتوانیم برای خود در ایام نوروز داشته باشیم. دراطراف هر شهری مجموعهای از جاذبههای طبیعی و تاریخی وجود دارد که اگر تاکنون کمتر فرصت سر زدن به آنها را داشتهایم، نوروز ۱۴۰۰ را میتوانیم به گشتوگذار در این مناطق اختصاص دهیم، البته این بار با دیدی عمیقتر و با مطالعه بیشتر. اگر باز با مورد شیراز بازگردیم، میتوانیم به دشت ارژن اشاره کنیم، دشتی در حوالی این شهر که شهروندان در سیزده به در و سایر ایام تعطیل برای پیکنیک و برنامههای خانوادگی به آنجا رفته و ساعاتی را در طبیعت زاگرس جنوبی میگذرانند. از بین شیرازیهایی که به دشت ارژن برای گذراندن یک روز تعطیل میروند، چند نفر میدانند لاله واژگونی که در این دشت در ایام نوروز میبینند گیاهی با ریشههای افسانهای و نمادی از اندوه این گل بر داغ سیاووش، شاهزاده افسانهای ایران در شاهنامه است یا چند نفر درباره حضور شیر ایرانی در دشت ارژن شنیدهاند؟
اینکه این دشت آخرین زیستگاه شیر ایرانی بوده و در ابتدای دهه ۵۰ مجموعهای از فعالیتها از سوی مدیران وقت سازمان حفاظت محیطزیست انجام شد تا این شیر بار دیگر به ایران و دشت ارژن بازگردد. البته داستان ارژن به این دو مورد ختم نمیشود و میتوان درباره آن بیشتر سخن گفت که در این نوشتار نمیگنجد. در شهری مانند شاهرود که این روزها در دستهبندی شهرهای نارنجی قرار دارد هم مجموعهای از این جاذبههای طبیعی قرار دارد در حالی که عمده شهروندان ترجیح میدهند یک روز تعطیل را به آبشار مجن، جنگل ابر یا امیریه بگذارنند میتوان این گزینهها را به روستاهای قرار گرفته در مناطق بیابانی توسعه داد، روستاهایی مانند قلعه بالا و رضاآباد که در آنها اقامتگاههای بوم گردی وجود دارند (البته که در زمان اقامت در روستا باید حتما از صاحبخانه خواست تا ظرفیت پذیرش خود را محدود کرده و پیش از ورود نیز نسبت به ضدعفونی کردن محل اقامت اقدام کند) علاوه بر آن به جای روستاگردی میتوان گشتهای کوتاهی به طبیعت اطراف روستا یا در باغات را درخواست کرد، محلهایی که حضور جامعه انسانی به حداقلیترین شکل خود میرسد و شبهنگام هم که زمان خوبی برای رصد و مشاهده کهکشان و ستارههاست (البته برای این کار نیز باید اندکی از فضای روستا فاصله گرفت).
نتیجه اینکه گرچه در نگاه آغاز سال ۱۴۰۰ همچنان با رکود و نشستن در خانه همراه بهنظر میرسد، اما این سال میتواند سالی متفاوتتر از هر سال برای ما باشد. در نوروز سال ۱۳۹۹ ما تازه با کرونا مواجه شده و شیوه حفاظت از خود و اطرافیانمان را نیاموخته بودیم، اما سال ۱۴۰۰ را با تجربهای یکساله، از دستوپنجه نرم کردن با ویروس کرونا آغاز خواهیم کرد. سالی که میدانیم دستکشها چندان به کار نمیآیند و حفظ فاصله اجتماعی مهمترین فاکتور برای حفظ سلامت ما و دیگران است. سالی که میدانیم میتوان به شکل دیگری تعطیلات را سپری کرد نه در سفر به دوردستها بلکه تعمق بیشتر در داشتههایی که در اطرافمان همیشه بوده و ما کمتر به آنها توجه کردهایم.