حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا چهارشنبه شب در دوازدهمین نشست کرسی های آزاداندیشی با عنوان « بنیادها و آرمان های انقلاب اسلامی»، افزود: مصلحت به معنای خیر و صلاح اسلام و مسلمین و جامعه اسلامی است و «مصلحت سنجی» شاخصه مهم عقلانیت سیاسی اسلامی برای تشخیص حقیقت و جلب منافع ملی، کسب قدرت ملی و دفع موانع و مضرات و عبور از چالش ها و گسست های تاریخی است.
وی ادامه داد: بنابراین مصلحت نه به معنای محافظه کاری است و نه در مقابل حقیقت است بلکه مصلحت در مقابل مفسده و در تکاپوی حقیقت است.
مدرس حوزه و دانشگاه در بیان جایگاه معرفتی مصلحت در اسلام گفت: این اصل بنیادین در علم کلام و فلسفه اسلامی مبنای شریعت الهی است و همه احکام و تکالیف عبادی و سیاسی دینی با ملاحظه مصلحت و مفسده واقعی وضع شدهاند. مقوله حسن و قبح ذاتی و کمال و نقص و ثواب وعقاب در حوزه تکالیف شرعی، همه با مصالح انسانی در ارتباط هستند .
وی در ادامه مجموعه شریعت و مقررات اسلامی را به دو بخش تقسیم کرد و گفت: بخشی از قوانین اسلام مخصوص شرایط عادی جامعه اسلامی است. در حالت عادی حاکم و حکومت مشروع وجود دارد. مبنای زندگی اجتماعی مقررات اسلامی و قوانین معقول مورد توافق عمومی است.
مهاجرنیا، با بیان اینکه توازن و تعادل درمناسبات شهروندی و شهریاری وجود دارد، افزود: روابط داخلی و خارجی جامعه اسلامی بر اساس احکام اولیه برقرار است.در چنین جامعه ای وضع موجود همان وضع مطلوب است و مصلحت جامعه در حفظ و بقای همان مطلوبیت است.
مدرس حوزه و دانشگاه، بخش دیگری از قوانین اسلام را مربوط به شرایط بحرانی، بی نظمی، هرج و مرج، شرایط تزاحم و غیر متعادل دانست و ادامه داد: دوگانه وضع موجودِ نامطلوب و وضع ایده آل و مطلوب شکل گرفته است. اسلام برای مدیریت زندگی سیاسی در دوره بحران، قوانینی را با عنوان «مصلحت » جعل کرده است تا براساس احکام ثانویه و حکم حکومتی، جامعه اسلامی از وضع بحرانی عبور کند. قوانین و قواعدی چون «قاعده اضطرار»،««قاعده اعسار»،« قاعده تقیه»،« قاعده اهم و مهم»،«قاعده دفع افسد به فاسد» "قاعده اکراه" اینها همه پایه های «مصلحت سنجی» برای اداره زندگی سیاسی در شرایط بحرانی است.
پژوهشگر حوزه سیاسی در تحلیل جایگاه مصلحت در انقلاب اسلامی به سه مرحله قبل و در آستانه انقلاب وبعد از انقلاب و یا به تعبیر بهتر مصلحت در گام اول و مصلحت در گام دوم اشاره کرد و گفت : یکی از بزرگ ترین شاهکارهای امام خمینی بازسازی مفهوم مصلحت در شرایط بحرانی جامعه عصر پهلوی بود.
وی ادامه داد: امام در دهه ۴۰ بر اساس « قاعده اهم و مهم» مبارزه علیه رژیم را رسماً شروع کرد. سنت جاری تقیه را متحول کرد و اعلام نمود «امروز تقیه حرام است و اظهار حق واجب است ولو بلغ مابلغ»! اینها نمودهایی از تشخیص مصلحت اسلام در آن شرایط خفقان شاهنشاهی است.
مهاجرنیا، گفت: در آستانه انقلاب امام دستور داد مردم با مشت گره کرده با تانک و توپ رژیم تا دندان مسلح پهلوی مبارزه کنند. به خیابان ها بریزند. در همان روزها برخی این کار را خلاف «مصلحت» می دانستند و می گفتند خون این مردم به گردن کیست؟ امام مصلحت اسلام و مسلمین را مهم تر از آن می دانست و معتقد بود بزرگ ترین« مصلحت اسلام» تحول بنیادین و ایجاد« انقلاب اسلامی» است. بنابراین به باور ما انقلاب اسلامی مصداق برجسته و برآیند مصلحت اندیشی امام خمینی است.
وی به نقش مصلحت در مرحله دوم یعنی گام اول انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت : براساس مراحل پنج گانه ای که مقام معظم رهبری طراحی کرده اند؛ با پیروزی انقلاب بلافاصله مرحله نظام سازی شروع شد و اندیشه سیاسی امام خمینی برپایه عقلانیت مصلحت مدار، نظام ولایت فقیه را در قالب ساختار مدرن« جمهوری اسلامی» تعریف کرد.
وی ادامه داد: ولایت فقیه طبق تعریف سنتی دوران گذشته صفویه و مشروطه که با نظام شاهنشاهی سازگاری داشت و از مردم و مردم سالاری فاصله داشت، بر اساس منطق «مصلحت اسلام و مسلمین» در این چارچوب بازسازی شد. با همین منطق فقه فردی در جایگاه فقه سیاسی و فقه حکومتی بر مدار مصلحت بازتولید شد. با همین ضابطه نظام ولایی شکل گرفت، ارکان مدرن و قوای تقنینی و قضایی و اجرایی پذیرفته شد.آرای ملت و انتخابات عمومی، مبنای تعیین زندگی سیاسی گردید. برای اولین بار مقبولیت حکومت اسلامی در شکل گیری نظم ولایی پذیرفته شد و همه اینها بر اساس «اصل مصلحت» اسلام است.
مدرس حوزه و دانشگاه، اظهار داشت: امام راحل در اهمیت مصلحت فرمود: « مصلحت از امور مهمه ای است که غفلت از آن موجب شکست اسلام عزیز می گردد» به همین دلیل در فرآیند نظام سازی «مصلحت» هم مبنای همه نهادها است و هم نهادی به نام شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام برای مراقبت از مصالح نظام در نظر گرفته شد.
وی به «ضوابط مصلحت» در جمهوری اسلامی و در آینده انقلاب اسلامی پرداخت و گفت توصیه های هفت گانه مقام معظم رهبری به «علم و پژوهش»،«معنویّت و اخلاق»،«اقتصاد قوی»،«عدالت و مبارزه با فساد»،«استقلال و آزادی»،«عزّت ملّی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن»،«سبک زندگی» اینها مهم ترین مصلحت جامعه اسلامی و بالاترین مصلحت اسلام و جمهوری اسلامی هستند.