قدم قدم با بانوی مبارز اصفهانی در کوچه‌های انقلاب/ از حضور در فعالیت‌های عقیدتی تا ساخت نارنجک

خبرگزاری فارس پنج شنبه 20 آذر 1399 - 10:07
قدم قدم با بانوی مبارز اصفهانی در کوچه‌های انقلاب/ از حضور در فعالیت‌های عقیدتی تا ساخت نارنجک

به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، ارزش هر انسان و جامعه‌ای نه صرفاً به آباء و گذشتگانش است و نه به منطقه و زمینش، بلکه ارزشمندی به حرکت در مسیر حق و حقیقت و استفاده صحیح از ظرفیت‌ها و توانمندی‌ها است، انسان اگر برای حفظ و گسترش معتقَدات خویش مبارزه نکند و بدتر از آن، اصلاً معتقَدات قابل مبارزه‌ای نداشته باشد، از حیوانات هم پایین‌تر می‌آید و نکته مهم این است که راه تلاش و حرکت به سوی کمال و اهداف عالی، برای هیچ‌کس بسته و ناممکن نیست و هرکسی می‌تواند سالک این راه باشد.

بانوان این سرزمین در کنار پدران و برادران خود، برای حق و حقیقت و جایگاه انسانیت مبارزه کرده‌اند و تاریخ انقلاب شکوهمند اسلامی، مشحون از این مبارزات است، بانوانی که ارزش وجودی و جایگاه خود را بیشتر از زن با تعریف غربی یافته و محبوبیت در پیشگاه خداوند و اولیایش را به شهرت در برابر چشمان ظاهربین مردم و سوءاستفاده گران ترجیح می‌دهند، اینان به خوبی می‌توانند الگوی زن ایرانی باشند تا جایگاه خواهری، مادری، همسری و فعالیت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، هنری و... را توأمان داشته باشند.

قدم قدم با بانوی مبارز اصفهانی در کوچه‌های انقلاب

 

 

سختی راه، نبود امکانات و وجود مشکلات گوناگون اصلاً توجیه خوبی برای کم‌کاری یا کار نکردن نیست، مخصوصاً زمانی که پای باورهای انسان به میان آید، در همین راستا، فخرالسادات امیرشاه کرمی، از پیشگامان انقلاب اسلامی با تشریح جو دوران قبل از انقلاب بیان می‌دارد: در سال 1337 در خانواده مذهبی به دنیا آمدم، پدرم معمم و رئیس دفتر اسناد رسمی بود، خانواده ما اهل مطالعه و تحصیلات بودند، با وجودی که پیش از انقلاب دختران خیلی به دنبال تحصیل نبودند و یک جو خفقان در مدارس حاکم بود و از سوی دیگر خانواده‌های مذهبی اجازه تحصیل دختران‌شان را در آن محیط نمی‌دانند، پدر من اصرار داشت، حتماً تحصیلات‌مان را ادامه دهیم از همین رو ما را در یک مدرسه ملی ثبت‌نام کردند و با وجودی که هزینه آن بالا بود اما نسبت به دبیرستان‌های دولتی آزادتر بود و می‌توانستیم با روسری سر کلاس بنشینیم این در حالی بود که در دبیرستان‌های دولتی اجازه نمی‌دادند دختران روسری سرشان کنند.

 این بانوی پیشگام انقلابی ادامه می‌دهد: من، دیپلمم را یک سال پس از انقلاب و خواهرم صدیقه سادات قبل از انقلاب گرفت، سه برادر داشتم با نام‌های احمد، محمد و مهدی که محمد و مهدی دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف بودند و همزمان با وردشان به دانشگاه، وارد مسائل سیاسی انقلاب شدند، سال دوم بود که برادرانم را از دانشگاه اخراج کردند، چون همیشه در تظاهرات و اعتصابات شرکت می‌کردند، یک‌بار هم دو نفرشان دستگیر و 6 ماه زندانی شدند و شکنجه‌های بسیاری دیدند و چون مدرکی از آن‌ها در دست نداشتند، آزادشان کردند اما چند وقت بعد دوباره دستگیر شدند و حدود دو ماه شکنجه شدند، دفعه سوم بود که مهدی جلو در دانشگاه از دست مأموران فرار کرد و این سرآغازی شد برای شروع زندگی مخفیانه محمد و مهدی.

 

فعالیت سیاسی تشکیلاتی بجای خود، محرم و نامحرم بجای خود

وی ابراز داشت: وقتی مخفی شدند، غیرمستقیم با آن‌ها در تماس بودیم اما من و خواهرانم زیر نظر ساواک بودیم، یکی از دوستانم به نام زهرا زندی‌زاده دانشجوی دانشگاه اصفهان و دختر بسیار مذهبی بود تکه وسط او با ما تماس داشتند، به ما کتاب می‌دادند که مطالعه کنیم و بسیار پا فشاری می‌کردند تا حتماً قرآن را حفظ کنیم از همین رو تفسیر قرآن را یاد گرفتیم سپس تأکید داشتند روزنامه مطالعه کنیم، در دو سال اول کارمان مطالعه کردن بود و قرآن برای همدیگر می‌خواندیم و مرور می‌کردیم، ساواک کم‌کم به ما شک کرده بود وقتی مهدی فهمید که شاید ما را دستگیر کنند، گفت: شما هم باید مخفی شوید، حساس بودند که ساواک ما را نگیرد، زندگی مخفی ما شروع شد، من و خواهرم و برادرم محمد با هم زندگی می‌کردیم و اجازه نمی‌دادند ما با نامحرم در تماس باشیم و فقط با محارم در تماس بودیم.

فعالیت تشکیلاتی و اساساً هر حرکتی نیازمند آگاهی، مطالعه و کسب آمادگی است چراکه در غیر این صورت، از بیراهه‌ها، راهزنان و هلاکت در راه ایمن نخواهیم بود و شاه‌کرمی با بیان علت جدایی انقلاب اسلامی از راه مجاهدان می‌گوید: در فعالیت‌های تشکیلاتی و سیاسی، اسلام مدنظرمان بود، انقلاب می‌خواستیم، به خاطر زنده شدن اسلام و حکومت اسلامی انقلاب کردیم، با طاغوت می‌خواستیم مبارزه کنیم نه این‌که شاه برود و شخص دیگری مثل خودش بیاید و حکومت را ادامه دهد، این هدف ما نبود، هدف این بود که انقلاب‌مان اسلامی باشد و به همین دلیل راه ما از سازمان مجاهدین جدا شد، منافقین به روحانیت اعتقاد نداشتند و اعتقاد داشتند روحانیت زیاد انقلابی نیستند و در تحجر هستند و مهدی این مسأله را فهمید و گفت شما در آینده انحرافات فکری پیدا می‌کنید، شما جزو ملحدان هستید؛ که خیلی به آن‌ها بر ‌خورد و برایشان سخت بود، حتی به او گفتند برو بالاخره سرت به سنگ واقیعت‌ها می‌خورد.

مسابقه ساواک و منافقین در ترور

این بانوی مبارز انقلابی اصفهان تاکید می‌کند: مأمور ترور برادرم مهدی، شخصی به نام طریق‌الاسلام بود که بعد از انقلاب اعدام شد، خودش در بازجویی‌ها عنوان کرده بود من مأمور کشتن مهدی شاه‌کرمی بودم که همان موقع هم قصد داشتند شریف‌واقفی و مهدی را با هم ترور کنند، همان روزها شدید به دنبال مهدی بودند که همان بلایی که سر شریف‌واقفی آوردند، سر مهدی هم بیاورند که زودتر ساواک موفق شد در جاده کردآباد در خیابان جی، او را محاصره کند، مهدی به کمرش نارنجک بسته بوده که به طرف ماشین‌ها پرتاب می‌کند اما با تیراندازی ساواک شهید می‌شود و نارنجک‌ها در دستش منفجر می‌شود.

 

وی افزود: بعد از این‌که مهدی شهید شد جو اصفهان بسیار بد شده بود و ساواک در تمام خیابان‌ها بود و نمی‌توانستیم خوب رفت‌وآمد کنیم چون عکس‌هایمان را داشتند و زود شناسایی می‌شدیم به خاطر همین با محمد به تهران رفتیم، زهرا، همسر برادرم که پس از شهادت مهدی تنها شده بود به تهران آمد، من و زهرا به عنوان دانشجو یک اتاق گرفتیم و خواهرم و محمد هم یک اتاق گرفتند و به صاحب‌خانه گفته بود زن و شوهر هستیم، محمد برایمان اتاق گرفت و می‌گفت دایی‌شان هستم و هفته‌ای دو بار به ما سر می‌زد، یک سال تهران بودیم.

شاه‌کرمی همچنین در ادامه صحبش تصریح دارد: محمد هم در تهران در درگیری با ساواک به شهادت رسید، ما فکر کردیم در درگیری به شهادت رسیده است اما در موزه عبرت‌ها دیدم که عکسش را انداخته بودند، آثار شکنجه بر روی جنازه بود صورتش ورم کرده بود و آثار زخم بسیاری داشت و فهمیدیم احتمالاً زیر شکنجه به شهادت رسیده است، وقتی محمد شهید شد مشکل پیدا کردیم همه رابطه‌هایمان توسط محمد انجام می‌شد، نفهمیدیم در کجا او را دفن کردند همان شب به خانواده‌‌ام اطلاع می‌دهند و پدرم با چند نفر از دوستان به کمیته می‌روند پدرم می‌گوید پسرم را کشتید لااقل جنازه‌اش را بدهید که شخصی به نام نادری در ساواک بدجور به صورت پدرم سیلی می‌زند که نصف صورت پدرم تا چند وقت سیاه بود، بعد از شهادت برادرم، پدرم در یک تصادف جانش را از دست داد که بعداً فهمیدیم در پرونده‌اش تصادف ساختگی قید شد بود.

 

از حضور بانوی مبارز اصفهانی در فعالیت‌های عقیدتی تا ساخت نارنجک

این بانوی انقلابی یادآور شد: اوایل حضور در گروه کارهای عقیدتی و مطالعه داشتیم بعد وارد کارهای عملیاتی شدیم که تکثیر اعلامیه و نوشتن جزوه و عضوگیری بود که عضوگیری خواهران به عهده من و خواهرم و زهرا زندی‌زاده بود، هر کدام بر روی یک یا دو خواهر که همه مال تهران بودند کار می‌کردیم، برادرانم نمی‌گذاشتند وارد کارهای مردانه شویم، ولی چون همسرم مسؤول نارنجک بود من و خانم ابراهیم جعفریان که زیر شکنجه شهید شدند، وسایل آن را در حیاط می‌آوردیم و بدنه نارنجک را درست می‌کردیم و بعد خودشان می‌بردند ریخته‌گری می‌کردند.

وی ادامه داد: به اصفهان که آمدم دیگر حول و حوش انقلاب بود بعد از عید 57 بود که مدتی در خانه برادرم مخفی بودم و در آبان 57 هم فرزندم به دنیا آمد؛ خیلی سخت بود و حتی گریه بچه را هم باید ساکت می‌کردم چون کسی نباید می‌فهمید من آن‌جا هستم، چون ساواک دستگیرم می‌کرد؛ یک بار هم ساواک به خانه برادرم ریخت و خواهرم را دستگیر کرد و کار خدا بود که من را نشناختند، گفتم دخترخاله ایشان هستم که خواهرم را با پسر کوچکش که 6 ماهش بود دستگیر کرد و یک سیلی به پسرش زد و بعد گوشش عفونت کرد و براساس همان عفونت پسر شش ماهه فوت کرد.

دشمن به این راحتی دست از سر ما بر نمی‌دارد

شاه‌کرمی خاطرنشان ‌می‌کند: انقلاب به پیروزی رسید و به آن هدفی که داشتیم رسیدیم؛ درست است که انقلاب پیروز شده ولی می‌دانستیم که دشمن به این راحتی دست از سر ما بر نمی‌دارد و نیرنگ‌ها و توطئه‌ها شروع می‌شود، انقلاب اسلامی امر مهمی بود که در دنیا اتفاق افتاد و چون ایران یک مهره خاص در منطقه برای آمریکا بود مطمئن بودیم آمریکا دست از سر ایران برنمی‌دارد و به این زودی عقب‌نشینی نمی‌کند و شیطنت‌ها ادامه خواهد داشت، باید از مردم و انقلاب حمایت می‌کردیم.

بانوی مبارز سیاسی دوران طاغوت پیرامون اوضاع فرهنگی قبل از انقلاب می‌گوید: قبل از انقلاب یک دختر دبیرستانی بودم که خیلی نسبت به داشتن حجاب اذیتمان می‌کردند و حتی سخت می‌گذاشتند روسری سرمان باشد، خیلی بی‌انصافی است که بخواهیم وضعیت زنان را قبل و بعد از انقلاب مقایسه کنیم، آن زمان تابستان در شمال و یا در خود اصفهان، خیابان فیض شب جمعه خواننده‌های تهران را وعده می‌گرفتند، صدای مست شدن و قهقهه‌شان در خانه‌های‌مان می‌آمد و تا صبح غوغا می‌کردند، قبل از انقلاب ساعت 8 شب نمی‌توانستیم در خیابان‌ها بمانیم در حال حاضر امنیت از همه نظر بهتر شده است؛ اصلاً نباید الان را با قبل مقایسه کنیم و باید شکر کنیم حکومت 2500 ساله شاهنشاهی از بین رفت.

طاغوت که به تبعیت از اربابان خود و فرهنگ غربی همچون دلباخته‌ای چشم و گوش بسته به اصطلاح به دنبال پیشرفت بود، دستاوردی بیش از بازیگری، خوانندگی و ولنگاری برای زنان نداشت و اساساً از شعار آزادی مخدری ساخته بودند برای بیرون راندن جوانان مخصوصاً بانوان از جامعه، همانطوری که امروز دنیای غرب این راه را با زرق و برقی نو در پیش گرفته است که در این راستا وی خاطرنشان می‌کند: درست است که امروز مشکلات بدحجابی داریم و بانوان ما نسبت به حجاب کم‌لطفی می‌کنند ولی باز هم خیلی بهتر از زمان قبل از انقلاب است، فکر می‌کنم ورود بانوان به جامعه بسیار بیشتر از قبل شده، قبلاً بانوان کمتر وارد جامعه می‌شدند و تحصیلات در میان آن‌ها خیلی کم بود، الآن در همه زمینه‌ها بانوان پیش‌قدم هستند و حتی در برخی موارد از آقایان جلو زده‌اند.

بانوان برای حضور اجتماعی الگوهای بی‌همتایی دارند

شاه‌کرمی تاکید دارد: ما  الگوهایی همچون حضرت زینب (س) و فاطمه (س) را داریم، حضرت زهرا (س) شخصی نبودند که فقط در منزل باشند، ایشان اولین شهیده راه ولایت بودند و به دفاع از ولایت شهید شدند و این خودش حضور در جامعه است، با سخنرانی و خطبه قرّایی که در مسجد ایراد کردند به تمام جامعه خط دادند و یا حضرت زینب (س) بعد از امام حسین (ع) صادر کننده عاشورا بودند.

این بانوی پیشگام انقلابی در ادامه صحبت‌هایش ابراز می‌کند: قبل از انقلاب دین نبود و نمی‌گذاشتند دین پیاده شود، یکی از بزرگ‌ترین ویژگی‌های انقلاب ما دین‌مداری انقلاب ما بود، امام خمینی (ره) حکومت سکولار را از بین بردند و حکومت دینی را جای آن نشاندند این خیلی اتفاق بزرگی برای کل دنیا بود، ما از زمان خلافت حضرت علی (ع) و بعد از آن دیگر ندیدیم که حکومت دینی شکل بگیرد و امام خمینی (ره) این اتفاق را در دنیا به وجود آوردند و دشمنان انقلاب ما به خاطر همین است که نمی‌خواهند حکومت دینی پابرجا باشد، می‌خواهند حکومت سکولار و لائیک باشد، برخی می‌گویند دینتان را در مساجد و خانقاه‌ها و در خانه‌هایتان ببرید، خارج از منزل هر کاری یک دولت سکولار می‌گوید باید انجام دهید.

وی اذعان دارد: امام آمدند این نظریه را از بین بردند و گفتند سیاست ما عین دیانت ما است ما دیانتی نداریم که سیاستی در آن نباشد و سیاستی نداریم که در آن دیانت نباشد و این خیلی برای دشمن سنگین شد و از همین ترسیدند که دین به سایر کشورها سرایت کند که این امر اتفاق افتاد و بیداری اسلامی را در منطقه می‌بینیم.

همیشه افسوس می‌خورم چرا ما این‌قدر کم کار کردیم

شاه‌کرمی تصریح می‌کند: همیشه افسوس می‌خورم چرا ما این‌قدر کم‌کار کردیم، ما خودمان را قربانی انقلاب نکردیم، همیشه به خدا می‌گویم ما الآن نباید زنده باشیم، باید خون ما پای این انقلاب ریخته می‌شد، باید این انقلاب را قدر بدانیم آن‌قدر این انقلاب عزیز و مهم است که بعد از انقلاب عاشورا، چنین انقلابی نداریم و همیشه خدا را شاکر هستم در زمانی بوده‌ایم که این انقلاب و امام خمینی (ره) را درک کردیم، رهبر معظم انقلاب را داریم که با آن زندگی می‌کنیم و این افتخار برای ایرانیان است و همیشه دعا می‌کنم خدا توفیق شهادت را هم به خودم، همسرم و بچه‌هایم بدهد که خونشان را پای اسلام بریزند.

بانوی انقلابی صحبت هایش را ادامه ‌می‌دهد: البته ما مشکلات را رفع کردیم ولی دفع نمی‌شود و هنوز هست و نظر شخصی من این است که باید پشتیبان ولایت باشیم تا ضربه نخوریم و اگر ما به دهان رهبر چشم بدوزیم و هر چه ایشان فرمودند همان را انجام دهیم، بزرگ‌ترین نیرنگ‌های دشمن هم کارساز نیست، خانم‌ها نیز باید مانند آقایان در دفاع از انقلاب فعالیت کنند، خانم‌ها باید ولایت‌مدار و پشتیبان ولی‌فقیه باشند و بصیرت داشته باشند، باید دشمن زمان را بشناسیم، در هر مقطعی از زمان اگر دشمن را بشناسیم و اگر بدانیم هدف دشمن چیست، هیچ آسیبی به مملکت نمی‌رسد و مکرها و نقشه‌ها دشمن دفع می‌شود، وقتی دین و بصیرت دینی داشته باشیم، هیچ مشکلی برای مملکت پیش نمی‌آید.

وی همچنین گفت: الآن بهترین جوان‌ها را مملکت ایران دارد، ممکن است خلاف‌هایی هم بکنند اما همان‌ها هم بهترین جوان‌ها هستند، اگر کسی باشد که آن‌ها را آگاه کند و راه حق و حقیقت را در پیش گیرند، بهترین اشخاص می‌شوند و همین‌ها هستند که انقلاب را به دست آقا امام زمان (عج) می‌رسانند همان‌طوری که مدافعان حرم ما از کسانی هستند که انقلاب را ندیدند و از حرم حضرت زینب (س) دفاع کردند.

دشمن از حضور جوانان درصحنه می‌ترسد

شاه‌کرمی یادآور می‌شود: دید جوان‌ها خیلی خوب شده، در ایام اعتکاف جوان‌ها برای اسم‌نویسی در صف می‌ایستند درحالی که قبل از انقلاب اصلاً اعتکاف معنا نداشت، در زمان شاه در مسجد اعظم فیضیه قم اعتکاف بود و چند طلبه معتکف می‌شدند؛ الآن در راهپیمایی‌ها در مراسم مذهبی و مولودی ائمه (ع) جوانان حضور پُر رنگ دارند و همین حضور در صحنه است که دشمن از آن می‌ترسد، باید ببینیم دشمن از چه چیزی هراسی دارد و بر روی آن تبلیغ می‌کند، ضد آن را انجام دهیم.

بانوی مبارز سیاسی در دوران طاغوت در پایان می گوید: اگر نگاهی بر دوره 40 ساله انقلاب داشته باشیم، می‌بینیم که از همه نظر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی رشد داشته‌ایم، عظمتی که ایران در دنیا دارد قبل از انقلاب در جایی به شمار نمی‌رفت و به عنوان کشوری که نوکر آمریکا بود آن را می‌دیدند ولی الان سرزمینی مقتدر، با ثبات و امنیت است و این کم نعمتی نیست که ما داریم، مشکلات اقتصادی هست اما وفور نعمت هم هست و از این گرانی‌ها و سختی‌ها گذر می‌کنیم، عزیزترین خلایق جهان حضرت زهرا (س)، پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) سه سال در شعب ابی طالب زندگی کردند، بنابراین هیچ‌وقت نباید این مشکلات ما را از انقلاب مأیوس کند.

انتهای پیام/۶۳۱۰۶/ج۳۰/ر

منبع خبر "خبرگزاری فارس" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.