به گزارش برنا؛ اوایل بهمن ماه سال 99 ملتی دست به دعا شدند تا یکی از متعصبترین و یاغیترین و جنجالیترین اما در عین حال دوست داشتنیترین فوتبالیستهای تاریخ ایران از روی تخت بلند شود اما انگار تقدیر جور دیگری رقم خورد. دردناک است رفتن ستارهای جوان که در اوج امید به زندگی حالا تنها خاطرهای از او داریم و تصویری که هرگز از جلوی چشمانمان نمیرود.
در روزهایی که ستاره سابق سرخابی ها روی تخت بیمارستان بود، درباره علی انصاریان زیاد گفته و نوشته شد. مدافع اسبق پرسپولیس و استقلال از ستارههای دهه 80 فوتبال ایران بود و یکی از مستحکمترین و قلدرترینهایی که فوتبال به خود دید. علی انصاریان برای جایگاهی که در فوتبال و سینما داشت زحمت زیادی کشید. او در روزهای سخت کودکی و نوجوانی خواب آرزوهایش را میدید. آرزوی بازی کردن با سرخترین پیراهن دنیا... آرزوی بازی کردن در استادیوم آزادی و در نهایت شایستگی به آرزوهایش رسید. او از همان بازیهای اولی که برای پرسپولیس به میدان رفت خودش را در دل هواداران این تیم جا کرد.
علی انصاریان از آن دسته مدافعانی بود که نسلشان در فوتبال ایران منقرض شده. برایش فرقی نمیکرد برای کدام تیم و مقابل چه تیمی بازی میکند. فلسفه او در فوتبال این بود که یا مهاجم رد شود یا توپ و به همین دلیل بود که رکورددار بخیه در فوتبال ایران است.
انصاریان وقتی هم که یاغی شد و پیراهن پرسپولیس را از تن درآورد و آبیپوش شد باز هم محبوب قرمزها بود. او سر لجبازی با مدیریت وقت پرسپولیس در سال 85 پیراهن استقلال را برتن کرد. اتفاقی که خودش بعد از گذشت 14 سال آن را باور نداشت. انصاریان در سالی هم که برای استقلال بازی کرد همانقدر متعصب بود هرچند که در دربی بعد از شنیدن صدای تشویق هواداران پرسپولیس آن انصاریان همیشگی نشد و بعدها هم ابراز پشیمانی کرد از پوشیدن پیراهن رقیب ولی انصاریان شاید تنها یاغی تاریخ فوتبال ایران است که نه در جمع آبیها منفور است نه بین قرمزها.
انصاریان مثل خیلی از ستارههای فوتبال ایران خداحافظی خوبی از فوتبال نداشت و در سال 90 با پیراهن شاهین بوشهر کفشهایش را آویزان کرد.
انصاریان بعد از خداحافظی از فوتبال وارد عرصه سینما شد. هرچند در هنر هفتم نتوانست مثل فوتبال بدرخشد و اسطوره شود و دوست داشتنی اما آنقدر در این عرصه ممارست کرد و مثل فوتبال با تمام وجود برای بازیگر شدن جان کند که امسال با نقشی متفاوت در فیلم رمانتسیم عماد و طوبی به جشنواره فجر رسید ولی نتوانست از هنرنماییاش در عرصه مورد علاقهاش لذت ببرد و در نهایت تلخی و غم جان به جان آفرین تسلیم کرد.
علی انصاریان با کرونا تک به تک شد و با اینکه همه ما امیدوار بودیم او مثل روزهای درخشان فوتبالش اجازه رد شدن این مهاجم خطرناک و موذی را ندهد و همان طور که در دوران فوتبالش نمیگذاشت هیچ مهاجمی با توپ از او رد شود و با آن خطاهای معروفش می رفت روی ساق پای مهاجم و دروازه تیمش را نجات میداد بعد از 10 سال دوباره استوکهای فوتبالیاش را بپوشد و مثل همان روزهای درخشان روی پای کرونا تکل برود اما امیدمان ناامید شد و این بار این مهاجم لعنتی و منحوس مدافع باغیرت و دوست داشتنی ما را دریبل زد و از او گذشت.
پرکشیدن علی انصاریان از فوتبال ایران یکی از تلخ ترین و دردناک ترین اتفاقاتی بود که در سال 99 برای فوتبال ایران رخ داد و نه تنها اهالی فوتبال بلکه همه مردم ایران را داغدار کرد.