به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، مهران مدیری در آخرین قسمت از فصل چهارم دورهمی، میزبان احسان علیخانی مجری تلویزیون بود.
در ابتدا مدیری گفت: ۷۰۰ بار دعوت کردیم، زنگ زدیم و گفتیم احسان جان نمیای؟! آخر چرا با ما این کار را میکنی؟! حتی یکبار گفتی من شیراز هستم، اما من در اتوبان ارتش تو را دیدم. (خنده)
علیخانی هم گفت: از هیچ کس پنهان نیست که چقدر شما را دوست دارم و شما چقدر حق گردن من و همکارانم دارید. در این تردیدی نیست. شما شوخی کردید؛ اما باید بگویم آقای مدیری میخواست برنامه را شروع کند، با من تماس گرفت و گفت میخواهم قسمت اول را با شما شروع کنم. من خیلی چیزها شنیده بودم و میدانستم چه نقشههایی در سر دارید. اعتراف میکنم که دفعه اول را صادقانه پیچاندم و خدا را شکر میکنم که تصمیم درست گرفتم و نیامدم. برای اینکه موهای سر سروش صحت را زدید، نیما فلاح را کچل کردید و. پس بعد از گذشت پنج سال دیدم آقای مدیری در این برنامه جا افتاده و یک گوشه نشسته است و با گوی خودش بازی میکند. گفتم الان موقعش شده که که به برنامه دورهمی بروم.
مدیری هم گفت: ما هم به رسم برنامههای اول در آخرین برنامه موهای مهمان را کوتاه میکنیم (خنده)
علیخانی در ادامه درباره متولدین آبان اظهار کرد: من ۱۵ آبان ۶۱ به دنیا آمدم. خیلی اعتقاد به شخصیت براساس ماههای سال ندارم. البته آبانیها نمادی به اسم عقرب دارند، اما به نظرم افراد سادهای هستند. من در کل با همه دوست و رفیق هستم، اما اگر روی دیگرم بالا بیاید و ناراحت شوم خیلی سریع میگویم و نمیتوانم پنهانش کنم. اگر از کسی ناراحت شوم نمیتوانم به چشمانش نگاه کنم.
مجری عصر جدید درباره دانشگاه رفتنش هم بیان کرد: من مدیریت بازرگانی خواندم و سه ترم روانشناسی هم خواندم و یک جورایی بیرونم کردند. مدیر گروه روانشناسی خارج آدم جدی بود. یک روز قرار شد با دانشجویان به اتاقشان برویم، اما بچههای دانشجو من را دیدند و با من عکس گرفتند. من میدیدیم که آن استاد از حرص مثل شمع آب میشد و دیگر حالش با من خوب نشد و من را از دانشگاه بیرون کردند. دوباره کنکور دادم. الان دانشجوی ترم سوم جامعه شناسی هستم.
وی درباره علاقه اش به وکالت هم عنوان کرد: من سریال خانه سبز را دیده بودم و علاقه زیادی به وکیل شدن داشتم؛ اما یکی از اقوام دید که از سر هیجان این رشته را میخواهم انتخاب کنم و من را به یک دادگاه خانواده برد. وقتی شرایط دادگاه را دیدم، آن رشته را کاملا کنار گذاشتم.
وی افزود: خیلی اتفاقی وارد حوزه اجرا شدم و اصلا علاقهای به اجرا نداشتم. حتی همیشه منتقد مجریان تلویزیون بود. البته من کارم از سینما شروع کردم و دستیار بودم. تا اینکه یکی از دوستان من را برای ساخت آیتم برای شبکه یک معرفی کرد. آیتم میساختم و هرگز فکر نمیکردم، جلوی دوربین بروم. من سه سال آیتم تلویزیونی میساختم و یک روز مجری که گزارشگر برنامه بود، نتوانست جلوی دوربین باشد. از من خواستند که گزارشگر باشم. دوبار دور ایران را با پاترولهای زرد رسانه ملی رفتم و گزارشگری کردم.
یک برنامه به نام دخترانه و یک برنامه به نام پسرای ایرونی بود که حدود ۲۰ سال پیش ساخته شد. من گزارشگر برنامه بودم. شاید اولین تجربه شهرت من همان زمان بود که این برنامه پخش شد. من یک آدم شلخته و بد لباس و آشفتهای هستم و بیشتر شبیه یک نوع ویروس هستم. اگر برنامه شما نبود و لزوم آراستگی به خاطر مردم تا مرز اینکه بو بگیرم، لباسهایم تن من است.
مدیری هم گفت: خوب نیست آدم بو بدهد (خنده) علیخانی هم تاکید کرد: من گفتم تا مرزش که بو بگیرد! این یک تحریف تاریخی بود؛ اتفاقا آدم تمیزی هستم.
در ادامه علیخانی درباره شهرتش گفت: خلاصه گزارشگری برای برنامه پسرای ایرونی، بازتاب خوبی داشت و وقتی دوباره میرفتم مردم من را شناخته بودند.
مدیری گفت: اتفاقا من درباره آن گزارش شنیدم که بلافاصله همه مردم پراکنده شدند و گفتند چه بویی میاد (خنده)
علیخانی درباره شروع تولید ماه عسل گفت: من سه سال برنامه صبحگاهی را اجرا کردم و همه کار در آنجا انجام دادم. مدیر گروه اجتماعی شبکه سه به من پیشنهاد داد که ماه عسل را اجرا کنم. سال ۸۴ بود و من از ۲۳ سالگی اجرای ماه عسل را شروع کردم و از سال ۸۶ تهیه کنندگی ماه عسل را به عهده گرفتم. البته ماه عسل ۹۰ به بعد، برایم قابل دفاعتر است.
مدیری گفت: یک زمان آن قدر ماه عسل غمگین بود که مردم با پیچ گوشتی خودشان را میزدند (خنده)
علیخانی توضیح داد: من هنوز اعتقاد دارم الزاما تمام موضوعات تلخ دنیا عمیق نیست، اما یک واقعیت است که تمام موضوعات عمیق دنیا، تلخ است. ما در آن برنامه قرار بود درباره مسائل اجتماعی و درد هاصحبت کنیم. زمانی که این کار را انجام نمیدهیم، تو را محکوم میکنند که چرا از درد مردم نمیگویی؛ اما وقتی به آنها میپردازی محکوم میشوی به اینکه گریه در میآوری. برای خود من
ماه عسل با تمام آزمون و خطاهایش دانشگاه بی نظیری بود.
ادامه دارد/