نرگس کیانی: در سال ۹۹ کم نبودند چهرههایی که علیرغم بحرانهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که چمبره کرونا بر جان آدمیان، تشدیدش کرد، جلب توجه کردند و بازخوردهای ضدونقیض برانگیختند.
به ترتیب حروف الفبا؛ آیدین آغداشلو، بنیامین بهادری، ریحانه پارسا، مهراد جم، محسن چاوشی، شهاب حسینی، مانی رهنما، رزیتا قبادی، غلامعلی کویتیپور و جواد یساری ۱۰ چهره از این میان بودند که آنچه کردند یا موجی از همدلی برانگیخت یا طوفانی از انتقاد.
اعوجاج نام آیدین آغداشلو با اتفاقی لحظهبهلحظه بیشتر شد که همچنان نه جُرم که اتهام است، اتهامی که اثباتش دشوار است و مشمول مرور زمان شدن، دشوارترش هم کرده است. اتهامی که تاکنون نه عنوانکنندگانش و نه فاعل احتمالیاش، هیچکدام از تاکید چندین و چند باره بر صدق گفتار خود پس پا نکشیدهاند.
چکشخوردن تابلوی دولتهای «خاطرات امید» به قیمت ۱۲ میلیارد تومان که رکورد تمام دورههای حراج تهران را شکست اما، چکشی بود بر پیکره منتقدان او!
«کودکانه» به سبک بنیامین اجراشده در «دورهمی» نوروز ۹۹، طوفانی از انتقاد را نسبت به این خواننده موسیقی پاپ برانگیخت.
نشستن «بوی تند تپش قلب من از دیدن تو/ بوی عطرِ با تو رفتن، توی یک خونه نو/ به اینا حواسمو جمع میکنم/ با اینا عشقمو محکم میکنم…» به جای «بوی تند ماهی دودی وسط سفره نو/ بوی یاس جانماز ترمه مادربزرگ/ با اینا زمستونو سر میکنم/ با اینا خستگیمو در میکنم...» اتفاقی بود که از سوی پوران گلفام (همسر فرهاد مهراد، خواننده «کودکانه»)، شهیار قنبری و اسفندیار منفرزاده (به ترتیب شاعر و آهنگساز این قطعه) و خیل دوستداران آنها انتقادی گسترده برانگیخت.
انتقادی گسترده از سوی منتقدانی که توضیحات بنیامین بهادری پس از وقوع واقعه را نیز، نه توضیح که توجیه «فرهادکُشی» دانستند.
۲۳ اسفندماه ۱۳۹۸، عکسی دو نفره و کپشن «عهدمان در این قرنطینگی»؛ پیشپرده نمایشی بود که جزئیاتش در «پانوراما»ی اشکان خطیبی پیش روی مخاطب گذاشته شد، بازیگرانش مهدی کوشکی و ریحانه پارسا بودند و با مهاجرت پارسا به ترکیه پایان یافت.
فصل دوم با حضور این بازیگر جوان در ترکیه و دیالوگهایی چون (نقل به مضمون) «به خودم قول دادم شبیه خودم زندگی کنم، هرکسی که منو دوست نداره دنبالم نکنه، من هم آدمم و دارم زندگی خودمو میکنم و...» آغاز شد، با حضور در موزیک ویدئویی به اوج رسید و با استوریها و پستهای اینستاگرامی در کنار کسانی که گردانندگان سایتهای شرطبندی میخوانندشان، ادامه دارد.
از حضور مهراد جم در برنامهای تلویزیونی در نوروز ۹۹ با عبارتهایی چون «انتقاد کاربران فضای مجازی از اجرای خواننده ناآشنای پاپ در ویژهبرنامه خبرساز شبکه اول سیما» یاد شد.
محسن سعیدیکیا با نام هنری مهراد جم، جوان ۲۳ ساله آبادانی اما تنها به فاصله چند ماه، با مهاجرت به ترکیه چنان توجهای جلب کرد که دیگر صدازدنش با عنوان «خواننده ناآشنا» محلی از اعراب نداشت.
این مطلبها را هم بخوانید:
توجهای که البته دلیلش نه تجربه تنها چندماهه جم در عرصه خوانندگی که اعلام آغاز رابطه با یکی از اینفلوئنسرهای اینستاگرامی ساکن ترکیه بود و همچنان هست.
اگر مهشید حامدیبرومند به «با یدالله و با تیر علی ذوالفقار، سینه گردنکشان اذن دهد میدَرَمِ» محسن چاوشی واکنش نشان نداده بود، ماجرا آغاز نمیشد.
واکنشی که نخست واکنش طرفداران چاوشی و سپس واکنش خود او را در قالب متنی مقطع برانگیخت که در بخشی از آن نوشته بود طرف مقابلش «افتخار میکند به کاباره و شهامت تهران ندارد.»
این مطلب را هم بخوانید:
مخاطب این متن، جوابیه چاوشی را «سراپا خشم و غرور و بددهانی» دانست و سپس ویدئویی بازنشر شد که اگرچه از آن با عنوان «دلجویی یا عذرخواهی ابی از چاوشی» نام بردند اما مدیر برنامههای آن خواننده اعلام کرد این ویدئو برای دو سال قبل است و به پیش از مسائل جاری برمیگردد.
پایانبخش این واکنشهای پینگپونگی، شعری بود که چاوشی در توئیترش منتشر کرد و از طرف بسیاری «پذیرفتهشدن عذرخواهی ابی توسط چاوشی» قلمداد شد.
پیشنوای موج انتقاد از شهاب حسینی در پایان سال ۹۸ نواخته شد؛ آنجا که پس از نمایش فیلم «شین» در سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر ابتدا علیه تحریم جشنواره موضع گرفت و سپس انتقاداتی تند مطرح کرد که مخاطبش کسی جز مسعود کیمیایی نبود.
تیر ۹۹ بود که خبر آمد شهاب حسینی در تازهترین فعالیتش بعد از بازگشت به ایران، قصد دارد پس از بیش از ۱۲ سال به فضای اجرا برگردد. حاصل این بازگشت «همرفیق» بود که نخستین قسمت آن ۲۰ آذر با حضور نوید محمدزاده به عنوان نخستین مهمان شهاب حسینی پخش شد.
این مطلب را هم بخوانید:
شایعه درخواست مالی مهمانان از گروه اجرایی، واکنش خوانندگان و دوستداران رپ به آنچه مهران احمدی گفت، حذف قسمت شبنم مقدمی از آرشیو این مجموعه به علت آنچه همخوانی او با گروه موسیقی بُمرانی نامیده شد و... از جمله حواشیای بود که ظاهرا سازندگان هر مجموعه برای بیشتر دیدهشدن برنامهیشان، حتی اگر نه به شکل آشکار، دست کم در دل از آن استقبال میکنند اما نوای انتقاد آن جا به اوج رسید که ویدئویی کوتاه از آنچه حضور شهاب حسینی در صف واکسن ویروس کرونا در آمریکا خوانده شد دستبهدست چرخید و چنان گردابی ایجاد کرد که صفحه اینستاگرام او را هم، در خود کشید و خداحافظی او از فضای مجازی را در تاریخ نهم اسفند ۱۳۹۹ رقم زد.
«... دلم برای همتون تنگهها، شماها که همیشه منو خجالت دادین، ما ایرانیا هر جای دنیا که هستیم همه واقعا دوسِمون دارن و یه جَنَمی داریم از مهربونی، توانایی و اصالت...» مانی رهنما این چند خط را شب تولدش در تیرماه ۱۳۹۹ نوشت تا ظن مهاجرتش از ایران همراه با صبا راد تقویت شود.
این مطلب را هم بخوانید:
مهاجرتی که اگرچه این خواننده پاپ و همسرش در پستهای اینستاگرامیشان بر دائمینبودن آن تاکید کردند اما موجب شد آثار بارها و بارها شنیده شده رهنما به علت آنچه «فقدان صلاحیتهای فردی برای پخش آثار» اعلام شد نخست از رادیو آوا و سپس از آرشیو مرکز موسیقی و سرود سازمان صداوسیما حذف شود تا اکنون تنها نتیجه جستوجوی نامش در سایت این مرکز، عبارت «خواننده موردنظر پیدا نشد»، باشد.
شب یلدا، شبکه دو سیما، برنامه «عصر خانواده» و کارشناسی که مردم را برای کاهش استرس ناشی از بودن در چنبره کرونا، به رقص دعوت کرد و موجب شد رزیتا قبادی مجری این برنامه، بابت آنچه انفعال در برابر شنیدن واژه «رقص» خوانده شد ملزم به عذرخواهی شود.
این اما پایان ماجرا نبود و این مجری شیرازی کمی بعد در لایو اینستاگرامش از ملزمشدن به بر زبان آوردن عبارت عذرخواهی برای سه مرتبه گفت و ادامه داد اگرچه طبق آنچه به او اعلام شد سه مرتبه عذرخواهی کرد اما باز هم از اجرای این برنامه زنده کنار گذاشته شد.
این مطلب را هم بخوانید:
سکانس پایانی ماجرا، عذرخواهی برای عذرخواهی بود که این چنین بر زبان قبادی جاری شد: «به خاطر این که آن شب برای کلمه «رقص» از شما معذرتخواهی کردم از شما معذرتخواهی می کنم، شرمندهام و بابت آن عذرخواهی اجباری عذر میخواهم.»
امکان ندارد ایرانی باشید و «ممد نبودی ببینی» به عنوان یکی از بهیادماندنیترین ملودیهای موسیقی جنگ، به گوشتان نخورده باشد.
بر سر زبانها افتادن نام غلامعلی کویتیپور، حماسهخوان روزهای جنگ در سال ۹۹ اما دلیل دیگری داشت؛ همخوانی با پریچهر، نوجوانی ۱۳ ساله که اگرچه به مناسبت روز دختر منتشر شد اما حرف دیگری داشت.
این مطلب را هم بخوانید:
واکنشها به «ورق برگشتِ» کویتیپور و پریچهر کاملا متضاد بود و آنان که شنیدن چنین کلماتی را از زبان نوحهخوان محبوبشان قابل قبول نمیدانستند در برابر کسانی قرار داد که آنچه را شنیدند، همدلانه، واکنشی طبیعی به شرایط موجود دانستند.
بازداشت چند ساعته و سپس آزادی جواد یساری در عروسیای در روستای ریزآب شهرستان نیریز استان فارس، تنها حکایتی از زیر پا گذاشتن پروتکلهای بهداشتی در شرایطی که افسار زندگیمان به دست کرونا افتاده است، نبود.
جواد یساری، خواننده سالهای دور موسیقی کوچهبازاری ایران به گفته خودش، پس از ۴۰ سال ممنوعالفعالیتی، تیر ۹۷ بود که توانست در فیلم «دشمن زن» به کارگردانی کریم امینی قطعهای بخواند. ممنوعیتی که یساری همان سال در موردش به خبرآنلاین گفت: «هیچوقت به صورت رسمی اعلام نشد که نمیتوانم بخوانم اما از گوشهوکنار بودند افرادی که میگفتند صدایت کافهای است یا تو در زمان طاغوت میخواندی و طاغوتی هستی.»
این مطلب را هم بخوانید:
این که چرا او علیرغم شیوع کرونا و توصیههای موکد بر رعایت شیوهنامههای بهداشتی، برای خواندن در یک عروسی به نیریز فارس رفت سوالی است که جوابش را یا باید در بیمبالاتی و بیتوجهای نسبت به این توصیهها یا تحت فشار مشکلات مالی بودن جستوجو کرد و افسوس که کنار هم نشستن واژههای ممنوعالفعالیتی و فشار اقتصادی، احتمال دوم را قوت میدهد.
۵۸۲۵۹