نوروز دارای خاستگاه سرزمینی است، جشن و آیینی است برخاسته از مجموعه شرایط طبیعی و بنمایههای اعتقادی مردمان فلات ایران که در پهنه جغرافیایی فرهنگی ایران، بیوابستگی به هیچ قوم و مذهب و گروه خاص در جان مردم نشسته است و وجه مشترک همه گروهها و شیوه پذیرش آن اعتقادی است.
همه اقوامی که به این سرزمین آمدند و همه جریانهای اعتقادی که در این جا رواج پیدا کردند آن را پذیرفتهاند از آن مایه گرفتهاند و بر آن گذاشتهاند. چون جویبارهایی که در مسیر رودخانه به آن وارد میشوند و رودخانه همچنان در هویت خود جاری است. نوروز هم در جریان و استمرار در پیچ و خمها و فراز و نشیبهای تاریخ و در گستره وسیع آن یک واقعیت مستمر فرهنگی است.
تقسیم و تنظیم زمان از نیازهای بنیادی فرهنگ و تمدن بشری است. تقویمهای همه ملتهای جهان برپایه این نیاز پدید آمدند و عناصر تکرار شونده در طبیعت مبنای زمان قرار گرفتند و زمانهای خاص نقطههای آغاز و تکرار شدند تا زندگی و جامعه بشری به نظم کشیده شود.
در ایران و سرزمینهای گستردهای از مرزهای چین تا آسیای غربی که حوزه بزرگ فرهنگی ایران است و برای بیش از نیم میلیارد از مردم جهان این زمان خاص، مقدس و آغازین نوروز است که با نوزایی طبیعت نیز همزبانی دارد. (ص۳ و ۴ مقدمه کتاب)
اینها بخشی از کتاب نامه نوروز (نوروز در آینه تاریخ) نوشته ابوالحسن دلشاد نوقایی است که از سوی انتشارات ماهوان منتشر شده است.
مرور روایت مورخان از خاستگاه و پیداش نوروز و تقویم جلالی
پیشینه و خاستگاه تاریخی نوروز به روشنی آشکار نیست و از آیینهای آن در دورههای کهن آگاهیهای مکتوب فراوانی به دست ما نرسیده است. گروهی از مورخان بر این نمط استوارند که نوروز جشنی همگانی در فرهنگ ایران و بینالنهرین و آیینهای نوروزی را سنتی کهن و رایج در هزاره سوم پیش از میلاد در ایران دانستهاند.
گروهی دیگر معتقدند این آیین یا همراه با کوچ بومیان نجد ایران به بینالنهرین، به آن سرزمین رفته و یا همزمان در سراسر منطقه وجود داشته است.
اما آنچه از منابع مکتوب متقن میتوان دریافت آنکه در سرزمینهای اسلامی، سه گونه عید در آغاز سال وجود داشت. عدهای از مورخان معتقدند که نابسامانی گاهشماری و متغیر بودن ماههای سال در روزگار پادشاهی جلالالدین ملکشاه سلجوقی به سامان رسید و او در سال ۴۶۷ قمری به هشت تن از اخترشناسان و ریاضیدانان بزرگ زمان خود از جمله حکیم عمر خیام، ماموریت داد تا گاهشماری ایران را اصلاح کنند.
این گروه نوروز را در اول بهار قرار دادند و جایگاه آن را برای همیشه ثابت نگه داشتند و از آن پس تقویمی به نام تقویم جلالی یا ملکی که از نزدیکترین گاهشماریهای جهان به سال حقیقی خورشیدی است در ایران رواج یافت و نوروز بر اول بهار و ماه فروردین پایدار ماند. در دوران اسلامی، بهویژه در دوره صفوی، جشن و آیینهای نوروزی با برخی از آیینها و آداب اسلامی درآمیخت و رنگ تازه و مفهومی دینی گرفت.
ابوالحسن دلشاد نوقایی کتاب نامه نوروز (نوروز در آینه تاریخ) را در شش فصل تاریخچه نوروز، فلسفه و منشا پیدایش نوروز، نوروز بزرگترین جشن ملی ایرانیان، نوروز از دیدگاه شاعران و نویسندگان، زمان و محاسبه نوروز و تقویم و نوروز در کشورهای دیگر تنظیم کرده است.
نزدیکی زبان کتاب به زبان معیاری که از آن دور شدیم
آنچنانکه مشخص است ادبیات این کتاب برای عموم خوانندگان تا حدودی سخت، ثقیل و سنگین است. بهویژه برای آن دسته از افرادی که مطالعه را در ایام نوروز برای اوقات فراغت در نظر گرفته باشند. اما نباید از این مسئله بهسادگی گذشت که فصل مهمی که از آنچه بهعنوان زبان معیار ما یا فرهنگ روایت مکتوب ما تعریف میشود در کنار تمامی مراسم آیینیمان چون نوروز، در پس و پشت همین روایتها و زبانها که روزی زبان معیار پیشینیان ما بودهاست شکل گرفته و نضج پیدا کرده است.
نوقایی نیز در مقدمه این کتاب به این نکته اشاره کردهاست که اگر خط زبانی او در نگارش و نثر این کتاب به ادبیت زبان معیار نزدیکتر است و گاه متن او ممکن است وزن سنگینتری از چشمان مخاطب را برای همراهی با خود بطلبد اما این همان تذکار، تلنگر و اشارتی است که پژوهشگر و مؤلف این کتاب تلاش کرده تا مخاطبان را با آن آشنا کند.
عرض ارادتی به «نوروزنامه» منتسب به حکیم عمر خیام نیشابوری
گستره بررسی این کتاب، ایران فرهنگی است و نه فقط سرزمین و اقلیم ایران، از کشوری مانند چین تا گذار و گذر و رسیدن به کشورهایی مانند ترکیه، منطقه آناتولی و بخشی از اروپای شرقی که بهعنوان ایران فرهنگی شناخته میشوند. کشورهایی که همه آنها نیز نوروز را بنا بر شیوه و رسم خود شادباش میگویند، پاس میدارند و جشن میگیرند.
دو دیگر نکتهای که به زبانِ این کتاب برمیگردد درحقیقت وامدار «نوروزنامه» حکیم عمر خیام نیشابوری - یکی از سترگترین کتابهای نوروز که منتسب به آثار قلمی خیام نیشابوری است و اصالت نگارش آن به این حکیم والای سرزمینمان به شکل متقن به اثبات نرسیده است - است. اما تردیدی در این مساله وجود ندارد که آن کتاب دارای زبانی بسیار سنگینتر از آن چیزی است که دلشاد نوقایی در نگارش کتاب «نامه نوروز (نوروز در آینه تاریخ)» از آن بهره برده است.