ایران نوشت: یک سال قبل مردی با مراجعه به پلیس ادعا کرد در یک جنون آنی همسرش را به قتل رسانده. مأموران به محل حادثه در شهرری رفتند. شواهد نشان میداد که زن جوان در حالی که شالی دور گردنش پیچیده شده بود بر اثر خفگی جان باخته است.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، حسن متهم به قتل مورد بازجویی قرار گرفت و در تشریح ماجرا گفت: چند ماه پیش خانهای خریدم، اما کابینت نداشت. شخصی برای ساختن کابینت به خانهمان آمد پس از اتمام کار در حالی که فکر میکردم دیگر در زندگیمان دغدغهای نداریم متوجه تغییر رفتار همسرم شدم و به او شک کردم.
هربار که در این باره با او حرف میزدم مینا قضیه را انکار میکرد و میگفت که خیالاتی شدهام، اما همیشه تلفنش اشغال بود و ادعا میکرد که با خواهر و مادرش حرف میزند تا اینکه یک روز وقتی به خانه آمدم او با ترس و نگرانی تلفنش را برداشت و همه پیامکهایش را پاک کرد و بعد هم شخصی پشت سرهم با او تماس میگرفت و مینا هم تلفنش را قطع میکرد. با اصرار تلفنش را گرفتم و به آن شماره زنگ زدم و متوجه شدم که آن شخص همان کابینتسازی است که به خانه ما آمده بود.
وی در ادامه افزود: خیلی ناراحت شدم وهمان موقع به همسرم گفتم اگر میخواهی میتوانی از من جدا شوی. او نیز با خونسردی در چشمانم نگاه کرد و گفت مدتهاست دیگر دوستم ندارد و در این چند سال هم فقط من را تحمل کرده است و حالا هم حاضر است به هر قیمتی از من جدا شود. با شنیدن این حرفها در یک لحظه کنترلم را از دست دادم و شالی که سرش بود را دور گردنش پیچیدم و بعد هم سرش را داخل سطل آبی که آنجا بود فرو بردم تا خفه شد. همان موقع پشیمان شدم و سعی کردم او را احیا کنم، اما نشد.
به این ترتیب متهم برای بازسازی صحنه جرم به محل حادثه برده شد و او بار دیگر آنچه رخ داده بود را توضیح داد و گفت: من از کارم پشیمانم. من و مینا همدیگر را دوست داشتیم و زندگیمان خوب بود. حتی حاضر بودم او را ببخشم، اما همسرم اصلاً پشیمان نبود و خیلی راحت به من گفت که حاضر نیست به زندگی با من ادامه دهد. همین حالا هم دیگر دوست ندارم زندگی کنم و مرگ برایم بهتر از زنده ماندن است. هر مجازاتی که اولیای دم برایم در نظر بگیرند میپذیرم. کاش به جای همسرم خودم را میکشتم.
پس از اعترافات متهم و تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و متهم بزودی محاکمه میشود.