باشگاه استقلال تا به اینجای رقابتهای لیگ برتر آنطورکه باید نتیجه نگرفته است؛ این نظر هواداران این باشگاه است وگرنه طبق آمار، استقلال همین حالا رتبه سوم جدول را دارد و تا صدر، اختلافش فقط دو امتیاز است؛ هرچند شاید حضور رقیب سنتیشان در رده دوم جدول، آنهم با یک بازی کمتر، هواداران این باشگاه را آزار دهد.
تساوی آخر استقلال که در این فصل با محمود فکری کارش را شروع کرده، با صنعت نفت، هواداران آبیپوش را اسیر دوگانگی کرده؛ عدهای میگویند تفکرات این مربی به درد استقلال نمیخورد و عدهای دیگر با اشاره به مقایسهاش با مربیان قبلی و کارنامه بهترش، میگویند باید به فکری و مجموعهاش زمان داد.
البته که به غیر از مباحث فنی، حواشی زیادی که در همین پنج هفته در باشگاه استقلال و روی نیمکت این تیم هم رخ داده وضعیت را کمی پیچیدهتر کرده است؛ از لفظهای زشتی که فکری بعد از بازی فولاد به زبان آورد تا اختلافنظر در امور فنی بین دستیارانش و اشاره زودهنگام به دستهای پشتپرده برای نتیجهنگرفتن. فکری در همین بازی آخر استقلال هم بهجای آنکه اشتباهات احتمالی فنیاش را بپذیرد، پیکان انتقاد را سمت داور مسابقه گرفت و با اشاره به قضاوت بد او گفت که «نمیخواهند ما نتیجه بگیریم و میداند این جریانات از کجا آب میخورد». در کنار همین موارد، روز گذشته در فضای رسانهای، شایعات سریعی به راه افتاده که اگر فکری قرار باشد با همین دستفرمان جلو برود و با اینهمه بازیکن نتیجه نگیرد، بهزودی جایش را به یک مربی دیگر خواهد داد.
این موارد دست به دست هم داد تا سرمربی جدید استقلال روز گذشته برابر خبرنگاران قرار بگیرد و در گفتوگویی بسیار طولانی از مشکلاتی که سر راهش قرار گرفته حرف بزند. او دلایل زیادی برای چرایی جو این روزهای تیمش مطرح کرد و دست آخر با اشاره به اینکه در مقایسه با قبلیها بهتر کار کرده، درخواست داشت از طرف استقلالیها حمایت شود تا در ادامه مسیر، شاهد موفقیت تیمشان باشد.
البته که او در بخشی از صحبتهایش به دو مورد خاصتر اشاره کرده که یکی با جنجال مواجه و دیگری چندان جلب نظر نکرد؛ هرچند مورد دوم به نظر زیرکانهتر بود.
او ابتدا درباره هجمهای که نسبت به تیم و حواشی زیادش صورت گرفته واکنش نشان داد و با تحریککردن رقبای پرسپولیس، نام این تیم را به «پیروزی» تغییر داد تا شاید بهنوعی دل آن عده از هواداران استقلال را که این روزها از نتایج تیمشان راضی نیستند هم با همین کریخوانی ریز به دست بیاورد. «این هجمهها غیرمنصفانه است. ما اگر این را هم درست کنیم فردا یک عکاس میآید و میرود روی ساختمانهای کناری عکس میاندازد و میگوید چمن تمرین استقلال زرد است. درحالیکه شما میبینید ما چه امکاناتی داریم. زمین و امکانات دیگر ما خوب است، اما شیطنتها علیه ما خیلی زیاد است. یکسری هجمهها بعد از آن اتفاقاتی که در مدیریت قبلی باشگاه پیروزی (پرسپولیس) اتفاق افتاده بود، با یک خبر کذب دعوا بین من و وریا غفوری تمام هجمهها را به سمت استقلال آوردند. متأسفانه استقلالیها هم این خبر کذب را در آغوش گرفتند. از همان موقع به بعد هم این همجه روی استقلال ماند. خواهش من این است که استقلالیها هوشیار باشند تا خیلی راحت از آنها بازی نگیرند».
این بخش از صحبتهای محمود فکری روز گذشته با واکنش تند هواداران پرسپولیس مواجه شد و آنها چنین رفتاری را بیاحترامی نسبت به باشگاه پرسپولیس توصیف کردند.
البته بخش مهمتر صحبتهای محمود فکری مربوط به جایی بود که او از «ارکان نظام» درخواست کمک به استقلال را کرد! فکری دوباره با پیشکشیدن این موضوع که عدهای از «مسئولان نظام» طرفدار تیم خاصی هستند سعی کرد حمایتهایی را که از پرسپولیس میشود، برجسته کند؛ اما همزمان خودش هم درخواست مشابهی کرد. «من یک خواهشی هم از مسئولان نظام دارم که استقلالی هستند. تیمهای مختلف طرفدارانی دارند که از مسئولان نظام هستند و هوای آن تیمها را دارند، اما مسئولان استقلالی باید ما را بیشتر کمک کنند. کار ما کار سادهای نیست و کار بزرگی است، فکری یا مدیران باشگاه بهتنهایی نمیتوانند این کار را انجام دهند. باید تمام مجموعه استقلالی ایران به ما کمک کنند تا استقلال را جمع کنیم. استقلال واقعا مشکل داشته و الان کمکم در حال جمعشدن است، اما نیاز مبرم به کمک داریم. از طرف رسانه، هواداران و مسئولان استقلالی».
مشخص نیست منظور محمود فکری از «مسئولان نظام» وزرا یا نمایندههای مجلس است یا آن عده از مسئولانی که با بدنه نظام ارتباط بیشتری دارند؛ هرچه که باشد در مجموع برای او و باشگاه استقلال تفاوتی نمیکند و میخواهد مسئولان، استقلالیبودن خودشان را هم در حرف و هم در عمل نشان دهند، شبیه به کاری که دولتیهای طرفدار پرسپولیس کردهاند؛ از وزیر ارتباطات تا معاونان وزارت امور خارجه.
البته در این چندساله عبارت «وزیر پرسپولیسی» هم همواره نقل محافل استقلالیها بوده تا از دیدگاه خودشان از این راه، اعتراضشان به حمایتهای مسعود سلطانیفر از باشگاه پرسپولیس را نشان دهند. حالا که محمود فکری هم درخواست کرده مسئولان استقلالی نظام به تیم او کمک کنند، این موضوع باید پیگیری شود که او و هواداران استقلال از چه فرد یا افرادی در بین مسئولان انتظار دارند؟
در اولین گام، بعید است فکری و باشگاه استقلال منظورشان نمایندههای مجلس باشد. آنها نیک میدانند همانطورکه بسیاری از نمایندگان مجلس پرسپولیسی هستند، بسیاری دیگر هم طرفدار باشگاه استقلال هستند. پس نگاه این باشگاه به حمایت افرادی با درجه سیاسی بالاتر است؛ احتمالا به وزرای کابینه چشم امید داشته باشند.
برخلاف یکی، دو وزیر پرسپولیسی که علاقهشان به باشگاه سرخپوش تهرانی را مشخص کردهاند، بقیه وزرا ترجیح دادهاند سلایق رنگیشان پنهان بماند، ولی یحتمل از رفتاری که با وزرای پرسپولیسی شده، نگران این هستند که مورد غضب نیمه سرخ قرار بگیرند.
اگر منظور استقلالیها وزرای کابینه کنونی نباشد چه؟ آنها پیشتر در سطح ریاستجمهوری طرفدار داشتهاند؛ دیگر بر کسی پوشیده نیست که محمود احمدینژاد استقلالی بود و با پرسپولیسیها کریخوانی داشت. پس طبیعی است که نگاه این باشگاه در بحث حمایت دوباره نگاهی به بالاتر باشد. شاید فکری و استقلال چشم امید به سیدحسن خمینی داشته باشند؛ جایی که برخلاف بسیاری از اعضای این خانواده، سیدحسن و فرزندش سیداحمد، استقلالی از آب درآمدهاند. اما آیا سیدحسن و سیداحمد، نفوذی برای تغییر موازنه فوتبالی به سود استقلال دارند؟ شاید بله، شاید هم خیر.
البته که نمیشود از نماینده مجلس، وزیر و چهرههای سیاسی مطرح حرف زد، ولی سراغی از ریاستجمهوری نگرفت؛ آیا استقلالیها میخواهند در سطح ریاستجمهوری حمایت شوند؟ محمد خاتمی، رئیسجمهور دولت اصلاحات، پرسپولیسی بود و حتی در حل مشکل چندین لژیونر این تیم کمک قابلتوجهی به سرخها کرد. احمدینژاد هم که روایتش در بالا نقل شد و هنوز هم بسیاری از هواداران پرسپولیس آخرین جامهای استقلال در لیگ را که در زمان او به دست آمد، مورد نقد قرار میدهند. اگر محمود فکری و باشگاه استقلال با توجه به گرایشهای رنگی رؤسای جمهور قبلی، حسن روحانی را نشانه رفته باشند چه؟ آیا آنها میخواهند رئیسجمهور از این تیم حمایت و مشکلاتشان را به حداقل برساند؟
کسی بدش نمیآید مشکلاتش توسط بالاترین فرد دولت حلوفصل شود، ولی اگر چنین درخواستی درست باشد، آیا این موضوع به آن معنی است که حسن روحانی استقلالی است؟ برخلاف محمد خاتمی و محمود احمدینژاد، اطلاعات زیادی درباره گرایش رنگی حسن روحانی در دست نیست؛ معروفترین روایت درباره سلیقه رنگی روحانی این است که میگویند پیشتر در جمع بازیکنان تیم ملی بعد از صعود به جام جهانی ۲۰۱۴ با یکی از بازیکنان استقلالی تیم ملی خوشوبش گرمی داشته و روایت شده که او بازیکن مورد علاقه حسن روحانی است.
با استناد به همان مورد، حسن روحانی را یک فرد استقلالی معرفی کردهاند؛ بااینحال همین چندوقت پیش یکی، دو اتفاق فوتبالی رخ داد که شایعه آبیبودن حسن روحانی را مطرح کرد، آنهم بدون اینکه اسمش به میان بیاید؛ ماجرا مربوط به کریخوانی هواداران باشگاه استقلال با محمدجواد آذریجهرمی، وزیر ارتباطات، در صفحه اینستاگرام وزیر جوان بود. او در پاسخ به یکی از هواداران استقلال که نوشته بود «وزیر استقلالی هم ندارند که از تیمشان حمایت کند»، عبارت جالبی نوشت: «نهتنها وزیر، بلکه مقام بالاتر از وزیر استقلالی هم در کابینه داریم. خیلی از سیاسیون دوست ندارند بگویند طرفدار چه تیمی هستند». اشاره به مقام بالاتر از وزیر در کابینه کنونی میتواند معنای مشخصی داشته باشد!
بههرحال، آنچه مشخص است اینکه مجموعه کنونی استقلال نمیخواهد رقابت را به پرسپولیسیها ببازد؛ چه در زمین مسابقه، چه کنار زمین و چه در کریخوانیهای سیاسی. آنها با وجود تغییرات گستردهای که در سطح فنی داشتهاند، ولی رویکردشان در مواجهه با اتفاقات رخداده چندان تغییر نکرده و شدتش بیشتر هم شده است؛ با صدای بلندتری اشتباهات داوری را (فارغ از درست یا غلط بودنش) فریاد میزنند، از حمایتهای پشتپرده صحبت میکنند و «نمیخواهند موفق شویم»ها را چندین بار در همین پنج هفته تکرار کردهاند و از حمایتهای یکجانبه هم گلایه کردهاند. آنها حالا میخواهند در همهچیز با رقیب سنتیشان سهیم باشند، حتی در حمایتهای سیاسیون از تیم مورد علاقهشان.