مدتی نهچندان پیش بود که ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا و اسپیس اکس با کنار زدن جف بزوس، موسس و مدیر عامل آمازون، تبدیل به ثروتمندترین فرد جهان شد و تیتر خبرگزاریها را از آن خود کرد.
از ماه مارس ۲۰۲۰ تاکنون، ارزش سهام تسلابالغ بر ۷۲۰ درصد افزایش یافته است. در کنار این هم ماسک توانست با دستیابی به دستاوردهای مد نظر هیئت رییسه تسلا، از پاداشهایی چند میلیارد دلاری برخوردار شود که به او در رسیدن به ثروتی معادل ۱۸۹.۷ میلیارد دلار کمک کردند. به این ترتیب بود که بنابر تخمینهای نشریه فوربز، ماسک ثروتمندترین فرد جهان نام گرفت.
از سوی دیگر، در فهرست میلیاردهای بلومبرگ آمده که ماسک اکنون ۲۰۹ میلیارد دلار ثروت دارد و این رقم برای بزوس که از سال ۲۰۱۷ ثروتمندترین فرد جهان بوده به ۱۸۶ میلیارد دلار میرسد.
آنچه موفقیت ماسک را جالب و تا حدی حیرتانگیز میکند، سرعت دستیابی او به این ثروت است. در ابتدای سال ۲۰۲۰ میلادی، ماسک که حدودا ۲۰ درصد از سهام تسلا را در اختیار دارد، سی و پنجمین شخص ثروتمند در جهان بود. تا اوایل ماه نوامبر همان سال، او توانسته بود با کنار زدن مارک زاکربرگ، مدیرعامل فیسبوک، به سومین شخص ثروتمند جهان تبدیل شود و بعد هم توانست بیل گیتس، همموسس مایکروسافت را به پایین بکشد و جای او در رده دوم بنشیند.
در سال جدید میلادی، تسلا به ارزشمندترین تولیدکننده اتومبیل جهان، از نظر ارزش بازار تبدیل شد و حالا از مجموع شرکتهای تویوتا، فولکسواگن، هیوندای، جنرال موتورز و فورد بیشتر میارزد. تسلا اکنون ارزشی معادل ۸۳۴ میلیارد دلار در بازار دارد.
اگرچه ماسک تا به امروز به موضوع اصلی در بسیاری از مباحثات توییتری تبدیل شده، اما این میلیاردر همچنان یکی از مهمترین مبتکران دوران ما به حساب میآید. به عنوان موسس چهار شرکت میلیارد دلاری -شامل پیپل، سولار سیتی، اسپیس اکس و تسلا- رویکرد ماسک در کسبوکار چیست؟
در جریان یک مصاحبه طی سال ۲۰۱۴ با بیبیسی، ماسک اعلام کرد که پول او را به پیش نمیراند و افزود که البته هیچ مخالفتی با تلاش برای ثروتاندوزی ندارد «اگر این کار یک جورهایی به روش درست و اخلاقی انجام شود».
در صحبت با اتحادیه ملی فرمانداران طی سال ۲۰۱۷، ماسک گفت آنچه او را به جلو میراند اینست که میخواهد قادر به «تفکر راجع به آینده و احساس خوبی داشتن راجع به آن» باشد. او بعد از تبدیل شدن به ثروتمندترین فرد جهان نیز، یکی از توییتهای قدیم خود را در بالای تایملاین توییتریاش پین کرد که به این شرح است:
تقریبا نیمی از پول من قرار است صرف حل کردن مشکلات زمین و نصف دیگر صرف ساخت شهرهای خویشپرور در مریخ شود تا در صورتی که زمین با برخورد شهابسنگ مانند دوران دایناسورها مواجه شد یا جنگ جهانی سوم به راه افتاد و ما خودمان را نابود کردیم، از وجود راهی برای ادامه حیات (تمام گونههای جانوری) اطمینان داشته باشیم.
ماسک بارها به صورت عمومی اعلام کرده که پیرو فلسفه اصول اولیه است - استراتژیای در تصمیمگیری که متفکران بزرگ مانند ارسطو از آن برای شناسایی محدودیتهای پشت یک مسئله استفاده کردهاند.
در جریان تد تاک سال ۲۰۱۳ خود، ماسک گفت که در این استراتژی شما «نکات را تا حد حقایق بنیادینشان تقلیل میدهید و سپس با منطق همهچیز را مجددا میسازید، برخلاف منطق مبتنی بر مقایسه». سادهتر اگر بگوییم، این استراتژی به دنبال دستیابی به بهترین محصول از طریق منطق عینی است و بدون نگاه به اینکه هر کس دیگری چه میکند.
در جریان یک مصاحبه، ماسک از هزینه باتریها به عنوان مثالی عالی برای توصیف این استراتژی استفاده کرد.
مردم میگویند «از لحاظ تاریخی، تولید هر کیلووات ساعت ۶۰۰ دلار هزینه میبرد و بنابراین شرایط قرار نیست در آینده نیز بهتر باشد. و شما میگویید «نه، باتریها از چه چیزی ساخته شدهاند؟» اصول اولیه بدین معناست که شما میگویید «بسیار خب، باتریها از چه موادی ساخته میشوند؟ ارزش بازار هرکدام از این مواد تشکیلدهنده چقدر است؟
باتری از موادی مانند کبالت، نیکل، آلومینیوم، کربن، چند پلیمر برای جداسازی مواد از یکدیگر و یک قوطی پلمب تشکیل شده است. «اگر این مواد را از بورس فلزات لندن بخریم، هرکدام از آنها چقدر هزینه خواهند برد؟»
ماسک توضیح میدهد که با همین رویکرد، هزینه تولید هر کیلووات ساعت به ۸۰ دلار میرسد که به مراتب از رقم ابتدایی کمتر است.
شما فقط باید به راههای هوشمندانه برای برداشتن آن مواد و ترکیب کردنشان درون یک سلول باتری فکر کنید و در نهایت باتریهایی بسیار بسیار ارزانقیمتتر از آنچه هرکسی فکرش را میکند دسترسی خواهید داشت.
از همین اصول در اسپیس اکس نیز استفاده شده تا بتوان هزینههای پرتاب موشک را به شکلی بسیار قابل توجه کاهش داد. بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۰، شاتلهای فضایی میتوانستند محمولهای به وزن ۲۷۵۰۰ کیلوگرم را با قیمت ۵۴۵۰۰ دلار به ازای هر کیلوگرم به فضا ببرند. در این بین، فالکون ۹ اسپیس اکس، موشکی که از آن برای دسترسی به ایستگاه فضایی بینالمللی استفاده شد، همین کار را با قیمت ۲۷۲۰ دلار به ازای هر کیلوگرم به انجام رساند.
به گفته ماسک، این «متد علمی» از پروسهای مشخص پیروی میکند. در این پروسه سوال طرح میشود، بیشترین شواهد ممکن جمعآوری میشود، براساس همان شواهد بدیهیاتی به دست میآیند، نتیجهگیری میشود، تلاش برای اشتباه نشان دادن نتیجهگیری صورت میگیرد، از دیگران کمک گرفته میشود تا نتیجهگیری را زیر سوال ببرند و اگر هیچکس نتواند آن را بیاعتبار کند، احتمالا درست است.
به صورت خلاصه، توسعه محصول بر مبنای استراتژی ماسک، با تمرکز بر اعتبارسنجی هرگونه تردید منطقی به اینکه فلان راهکار، گزینهای درست برای فلان مشکل است صورت میگیرد. استارتاپها به صورت معمولا دست به اشتباه توسعهی یک محصول اشتباه یا راهکاری ناقص برای مشکل مشخص میزنند و یا حتی در صدد برطرفسازی مشکلی بر میآیند که اصلا وجود خارجی ندارد. در متد ماسک، تلاش دائمی برای زیر سوال بردن ایده منجر صورت میگیرد و آنقدر ادامه مییابد تا تنها نتیجهگیری ممکن آن باشد که ایده جواب خواهد داد.
ماسک به تمرکز بر «سیگنال به جای نویز» باور دارد و اکثر زمان خود را صرف توسعه محصول میکند. او میگوید: «وقت خودتان را صرف چیزهایی نکنید که در اصل منجر به بهتر شدن چیزی نمیشوند».
مدیر عامل تسلا در مصاحبه با سم آلتمن، مدیر Y Combinator گفت: «به نظرم بسیاری از مردم فکر میکنند که من زمان زیادی را مشغول سر و کله زدن با مدیا یا انجام کارهای تجاری هستم. اما در واقع اکثر زمان من، مثلا ۸۰ درصد از آن، صرف مهندسی و طراحی میشود. مهندسی و طراحی، تا محصول نسل بعدی توسعه یابد. این ۸۰ درصد از کار است.»
درحالی که ماسک مدارکی در حوزه فیزیک و اقتصاد از دانشگاه پنسیلوانیا دریافت کرده، تحصیلات او برای راه اندازی یک کمپانی فعال در حوزه هوافضا کافی نبوده است. بنابراین او با مطالعه کتاب و صحبت با متخصصین صنعتی، علم موشک را به خود آموخت. این را جیم کانترل، راهنمای صنعتی ماسک در زمانی که اسپیس اکس طی سال ۲۰۰۲ شروع به کار کرد و همینطور نخستین نایس رییس توسعه تجارت کمپانی میگوید.
ماسک این کتابها را تا مرز حفظ شدن تمام اطلاعات موجود در آنها مطالعه کرد و به صورت مشابه، از تخصص افراد دیگر نیز آموخت. کانترل میگوید: «اینطور که گویی او تجربه را از درون افراد دیگر بیرون میکشد. او واقعا به مردم گوش میدهد».
او ضمنا به سخت کار کردن مشهور است و زمانی که تسلا از تولیدات اتومبیل مدل ۳ عقب افتاده بود، بسیاری از اوقات شب را روی زمین کارخانه تسلا میخوابید. درحالی که او قبلا مجبور بود هر هفته بیش از ۱۲۰ ساعت کار کند، اکنون این رقم را به ۸۰ الی ۹۰ ساعت در هفته رسانده است.
ماسک میگوید: «من همیشه میز کارم را به هرجایی انتقال میدهد - البته در واقع من اصلا هیچ میزی ندارم. من خودم را به هرجایی که بزرگترین مشکل تسلا در آنجا وجود دارد منتقل میکند. من واقعا باور دارم که مدیریت باید در خط مقدم انجام شود و به همین خاطر است که من اینجا هستم».
ماسک میگوید احساس ترس کردن طبیعی است و او بسیاری از اوقات ترسی «بسیار شدید» را تجربه میکند. با این همه، وقتی چیزی به اندازه کافی اهمیت داشته باشد «آنقدر به آن باور مییابید که علیرغم ترس انجامش میدهید».
او ضمنا میگوید تا مقادیر مشخصی، تقدیرگرایی هم میتواند یاریرسان باشد: «اگر شما احتمالات را بپذیرید، ترس از بین میرود».
برای مثال وقتی او اسپیس اکس را تاسیس کرد، فکر میکرد شانس موفقیت کمتر از ۱۰ درصد خواهد بود و احتمال اینکه همهچیز را از دست بدهد را پذیرفت. با این همه، احتمال دستیابی به مقداری پیشرفت نیز وجود داشت. او به آلتمن گفت: «اگر ما بتوانیم توپ را به جلو غلت بدهیم، حتی اگر در این راه جان ببازیم، شاید یک کمپانی دیگر بتواند همین مسیر را ادامه دهد و توپ را بیشتر جلو ببرد. بنابراین در هر صورت ما دست به کاری موثر زدهایم».
ماسک ضمنا حسابی از خطر کردن استقبال میکند. «عایدات من از پیپل ۱۸۰ میلیون دلار بود. من ۱۰۰ میلیون دلار در اسپیس اکس، ۷۰ میلیون دلار در تسلا و ۱۰ میلیون دلار در سولار سیتی سرمایهگذاری کردم. مجبور بودم برای پرداخت اجاره خانه پول قرض کنم».
شرایط نه برای تسلا و نه اسپیس اکس آنقدرها آسان نبود. بعد از شکست اسپیس اکس در سه پرتاب نخست، این کمپانی تا مرز نابودی در سال ۲۰۰۸ رفت. ماسک به CBS میگوید: «۲۰۰۸ قطعا بدترین سال زندگی من بوده است».
تسلا که ماسک در سال ۲۰۰۴ شروع به سرمایهگذاری کرد نیز به خاطر زنجیرهای از مشکلات تا مرز ورشکستگی رفت. وقتی بحران مالی از راه رسید. ماسک باید دست به انتخابی بزرگ میزد. او به بیبیسی میگوید: «من یا میتوانستم پول خودم را نگه دارم و در آن صورت کمپانی قطعا ورشکست میشد. یا میتوانستم آنچه برایم باقی مانده بود را سرمایهگذاری کنم و در آن صورت شاید شانسی برای حفظ تسلا وجود داشت.» او در نهایت تصمیم به سرمایهگذاری هرچه بیشتر گفت و باقی ماجرا هم مشخص است.
از کلنیزه کردن مریخ گرفته تا ادغام دیوایسهای مبتنی بر هوش مصنوعی با جمجمه انسان و ساخت قطارهای فوق سریع درون تونلهای خلا، چشماندازهای مد نظر ماسک اساسا عجیب و غریب هستند. برای مثال زمانی که اسپیس اکس تاسیس شد، هدف ماسک دستیابی بهترین بازگشت مالی و نسبت خطر ممکن نبود. ماسک دریافته بود که اگر تکنولوژی موشکها بهبود نیابد، برای همیشه روی کره خاکی گیر خواهیم کرد. در آن زمان، بزرگترین کمپانیهای فعال در حوزه هوافضا صرفا به بهتر کردن اندک تکنولوژیهای قدیمی در هر سال تمایل داشتند و دست به ابداعاتی رادیکالی نمیزدند.
او میگوید: «مردم گاهی فکر میکنند تکنولوژی به صورت خودکار هر سال بهتر میشود، اما در واقع چنین اتفاقی نمیافتد. تکنولوژی تنها زمانی بهتر میشود که افراد باهوش به شکلی دیوانهوار برای بهتر کردن آن کار کنند. در واقع اینطور است که هر تکنولوژیای بهتر میشود».
در سال ۲۰۰۲، بعد از اینکه ماسک پیپل را به eBay فروخت، داشت تصمیم میگرفت میخواهد وارد حوزه هوافضا شود یا حوزه اتومبیلهای الکتریکی و احساس میکرد گزینه نخست کارآفرینان کمتری را به خود جلب میکند.او در جریان پنل SXSW Interactive طی سال ۲۰۱۸ گفت: «با خودم فکر کردم "هیچکس آنقدر دیوانه نیست که وارد دنیای فضا شود، پس بهتر است من وارد آن شوم".»
اگر شمار «دیوانهواری» از مردم سعی کردند او را از ورود به تجارت موشک منصرف کنند، تسلا اسپیس اکس را از روی زمین بلند کرد. سال گذشته میلادی، اسپیس اکس ۲۶ ماموریت فضایی داشت و به صورت میانگین، هر ۱۴ روز یکبار موشکی به فضا پرتاب کرد. در همان سال، این استارتاپ توانست با موفقیت، فضانوردان را دو مرتبه به سلامت به ایستگاه فضایی بینالمللی برساند.
ماسک در جریان تد تاسک سال ۲۰۱۷ گفت: «به نظرم مهم است آینده داشته باشیم که الهامبخش و جذاب به نظر میرسد. من فکر میکنم باید دلایلی برای بلند شدن در هر صبح و فکر کردن به چنین چیزهایی وجود داشته باشد: من میخواهم برای چه چیزی زندگی کنم؟ هدف چیست؟ چه چیزی به من الهام میدهد؟ من عاشق چه چیزی در آینده هستم؟»