خبرگزاری تسنیم، پروندۀ ویژۀ مزرعۀ پدری، بخش صد و بیست و هفتم
تقریباً همۀ مرغ بازار ما در اثر سیطره و نفوذ متراکم دلالان و مماشات دولتها با آنان – به هر دلیل - طی سالیان متمادی (حداقل حدود 15 سال)، از «واردات اجداد نژادهای خارجی» تأمین میشده است. این داستان بوده و بوده تا شهریور 1398. میگفتند تحریمهای آمریکا ربطی به غذا و دارو ندارد، اما در تابستان 1398 ربط پیدا کرد! مجرای واردات اجداد مرغ به ایران از سوی اوفک (OFAC - دفتری در خزانهداری آمریکا) تحریم شد. مرغهای اجداد و مادر حدود 64 هفته عمر میکنند و نسل بعد از خود را تأمین میکنند، بنابراین تحریم به معنای ایجاد بحران در تأمین پروتئین مرغ کشور در یک سال بعد از آغاز تحریم یعنی از اواسط سال 1399 بود. همین اتفاق کموبیش رقم خورد!
در همین اثنا، آذر 1398، در پی اتفاقاتی، مصادف بود با استعفای بیسر و صدای محمود حجتی، وزیر سابق. پس از کش و قوس فراوان، سکان وزارتخانۀ عریض و طویل و بحرانزدۀ جهادکشاورزی که طی چهار ماه پس از آن با «سرپرستی» اداره شده بود، در تاریخ بیستم فروردین 1399 به مسئول سازمان تحقیقات آموزش وترویج کشاورزی این وزارتخانه سپرده شد.
گذشته از حوزههای دیگر، خنثیسازی و جمع کردن اتفاقات بدی که در حوزۀ مرغ رقم خورده بود، تقریباً ناممکن مینمود. اجداد مرغ به کشور وارد نمیشد، بانک مرکزی ارز کافی برای واردات نهاده اختصاص نمیداد، بخشی از مرغدارها به دلیل مشکلات تأمین نهاده تمایلی به جوجهریزی نداشتند، سیاست با ثباتی برای توزیع توسط وزارت صمت وجود نداشت، اصولاً تصمیم در این حوزۀ مهم باید در چندین دستگاه نامرتبط گرفته میشد، مرغ کالای تعزیراتی بود و فشار قیمتی و ریسک بالای جوجهریزی همزمان تلهای برای تولیدکننده به شمار میرفت و قسعلیهذا. علاوه بر عدم توازنهای بخش تولید فشار در پایین بودن بیش از حد قیمت اعلامی (20400 تومان) هم موجب شد که زنجیرۀ غیرقابل کنترل مجاری غیررسمی برای توزیع و عرضۀ مرغ فعال شود، تا آنجا که این سیاست قیمتی کاملاً به حاشیه رفت و حذف شد.
از همه بدتر اینکه شرایط فوق به مردم سیگنال داد که مرغ یا دچار کمبود جدی شده یا با این قیمت مصوب از دسترس خارج شده است. تشویش مردم، ایجاد صفهای طویل، و همچنین افزایش بیش از حد تقاضای مردم برای انبارهای خانگی، ناشی از نگرانی، گردابی بود که به کمبود اندک مرغ دامن زد. در افق درازمدت به نظر نمیرسید این حوزه قابل کنترل باشد.
وزیر جهاد کشاورزی خاوازی در کمتر از دو ماه از آغاز مسئولیت پروژۀ زیربنایی احیای مرغ داخلی را عملیاتی کرد، برنامهای که گرچه ثمر دادن آن مستلزم صبر استراتژیک است و دو سال بعدتر جواب میدهد، اما انصافاً باید گفت طی 9 ماه گذشته کارنامهای درخشان از خود برجای گذاشته است، اما به هر حال این برنامه راه حل مشکل ایجاد شده در کوتاهمدت نبود.
توضیح: متأثر از تحریم اجداد و مشکلات ارزی تأمین نهاده، تولید مرغ کشور در میانههای 1399، دچار اشکال جدی شد و در کل سال 1399 نیز نسبت به سال قبل از آن، کاهش داشته است (خط سبز رنگ). با این وجود، آمار جوجهریزی دی و بهمن (که جوجههای شب عید را تأمین میکند) نشان میدهد که اشکالات ناشی از تحریم تا حد زیادی ترمیم شده و کسری مقطعی بازار که ناشی از مصرف بیشتر در روزهای عید و ماه رمضان است، لاجرم باید از محل واردات تأمین شود. درحالیکه تبلیغات منتقدان، چنین به ذهن متبادر میکند که بخش اندکی از نیاز بازار تأمین شده و مابقی کسری است.
حالا یک بحران دیگر هم رخ نموده. توالی سه رویداد عید و ماه مبارک و انتخابات، زنجیرۀ اشکالات را، که اگر منصفانه بنگریم جهادکشاورزی در عمدۀ آن نقش اندکی داشته، پر رنگتر کرده است. این بهترین موقعیت بود که برخی افراد غیرمنصف سیاسی، بدون درنظر گرفتن ریشۀ حقیقی مسائل و نوع مدیریت وزارتخانه که اتفاقاً در حوزۀ خودش تا حدود زیادی قابل قبول مینماید، از چاشنی بزرگنمایی و بعضاً دروغ استفاده کنند و از شرایط نامتوازن بازار برای تخریب غیرمنصفانۀ رقیب بهره ببرند.
طی روزهای اخیر در یک اقدام منسجم، طوفانی از اظهارات در فضای مجازی و برخی رسانهها و حتی صداوسیما به راه افتاد تا این بار انگارۀ «نبود و قحطی مرغ» را برای مردم جا بیندازد، سیل مخرّبی که حتی رسانههای دشمن هم در انجام آن دست به عصا و با ملاحظه حرکت میکنند.
یک نمونه از طوفان توئیتری فوقآمده. جالب است بدانید تعداد کل مرغداریهای کشور حدود 20هزار باب است که البته حدود 20درصد آنها غیرفعال هستند!
همۀ این داستان برای کارگروه حوزۀ کشاورزی خبرگزاری تسنیم، که اتفاقاً به بسیاری از رویکردهای این دولت در حوزۀ کشاورزی انتقادات جدی را وارد میداند و بخصوص پروندههای انتقادی «مزرعۀ پدری» و «مرغ ایرانی» دو نمونه از بروندادهای کار او است، غیرمنصفانه و عجیب مینماید. گویا برخی فعالان بیانصاف سیاسی، که اتفاقاً چندان صاحبنام هم نیستند، در پیوندی نانوشته با هم، محملی یافته و دستبهدست دادهاند تا به هر قیمتی، ولو ایجاد نگرانی بیمنطق و بهدور از واقعیت در مردم باشد، با ادراکسازی ناصواب از ناکارآمدی رقیب، زمینۀ برکشیده شدن خود در فرآیند انتخابات را فراهم نمایند. به نظر نمیرسد کمبود مقطعی و 20درصدی گوشت مرغ و البته امکان جایگزینی آن با مرغ وارداتی و انواع دیگر گوشت در این مقطع کوتاه، آن اندازه به مردم صبور ایران آسیب بزند، که این حجم از پروپاگاندای بیمنطق و تشویش اذهان.
واقعیت این است که از نگاه کارشناسی، با وجود این حجم از مشکلات داخلی و خارجی – از تحریم و تأمین ارز تا توزیع و نظارت بر بازار - اقدامات وزارت جهادکشاورزی در حوزۀ تأمین مرغ، تا آنجا که این وزارتخانه اختیارات و امکان داشته، فراتر از انتظار مینماید. راه حل اساسی کنترل این شرایط موقت – تا زمان خودکفایی – استفاده از اهرم واردات برای کنترل و تنظیم بازار مصرف است، که باز هم ارتباطی به جهادکشاورزی ندارد.
شاید اتفاقاً اشکال اساسی آنجاست که این وزیر دانشمند و نجیب جهادکشاورزی، حتی زیر سختترین فشارها، مانند گذشتگان خود علاقهای به پروپاگاندا و شوآف ندارد و به تخریب همقطاران مقصر نمیپردازد. باید این اخلاقمداری را ستود و ارج نهاد، نه بیانصافانه به آن تاخت و حمله کرد!
انتهای پیام/