حسن رسولیان دربندی- برخی افراد غافل در داخل کشور که سودای پیروزی در انتخابات ۱۴۰۰ را دارند با تبلیغ دستاوردهای امریکا در جنگ اقتصادی بجای ایفای نقش سرباز جبهه خودی در حال ریختن آب در آسیاب دشمنی هستند که سه سال جنگ اقتصادی-امنیتی و نظامی را بر مردم ایران تحمیل کرد.
چرا نباید حسن روحانی موفق شود؟ این سوال مهمی است که پاسخ به آن، می‌تواند بسیاری از تحولات روی صحنه و پشت صحنه سیاسی، اقتصادی و رسانه‌ای این روزهای کشور را رمزگشایی کند. اما برای پاسخ باید کمی به قبل‌تر برگردیم.
ایران بعد از با خروج ترامپ از برجام به گفته مسئولان دولت امریکا با بی‌سابقه‌ترین تحریم‌های اقتصادی مواجه شد. تحریم‌هایی که هدف آن ایجاد قحطی، شکل‌گیری شورش‌های عظیم اجتماعی و فروپاشی کشور و مکانیزم آن در واقع حاصل انباشت تجارب تحریمی آمریکا در طول سالهای پس انقلاب بوده است. این تحریم‌ها اگرچه محدودیت‌های شدیدی را به اقتصاد کشور تحمیل کرد و سبب بروز مشکلاتی در اداره اقتصاد کلان شد و معیشت مردم را به روشنی تحت فشار قرار داد اما نهایتا به اهداف تعیین شده نرسید.
شکست فشار حداکثری در حقیقت نتیجه این بود که دولت با دور زدن تحریم، اجازه نداد آنچه دشمنان در سر داشتند به حقیقت بدل شود. نشان به آن نشان که شرایط جنگی تحمیل شده بر کشور باعث نشد که قفسه فروشگاه ها و مغازه ها خالی از اجناس و مایحتاج عمومی شود، آنهم در روزهایی که به دلیل شیوع پاندمی کرونا، شاهد صحنه های عجیبی از کمبود کالا در کشورهای توسعه‌یافته بودیم.
البته قابل کتمان نیست که معیشت مردم از تحریم ها تحت تاثیر قرار گرفته است. اما شرایط اقتصادی کشور را نباید بدون مولفه‌های پیرامونی و بیرونی سنجید. با این حال، برخی مخالفان دولت در بازنمایی وضع موجود و شرایط اقتصادی، نقش جنگ اقتصادی و فشار حداکثری دشمنان را کاملا نادیده می‌گیرند.
در همین زمینه امروز ما شاهد اجرای پروژه‌ای سیاسی-اقتصادی در کشور هستیم که با هدف اثرگذاری بر انتخابات ریاست جمهوری سال۱۴۰۰ در حال اجرا است. این پروژه دو بعد رسانه‌ای و اقتصادی دارد و نمونه آن را در سالهای گذشته نیز شاهد بوده‌ایم. بازار شب عید در ایران همیشه شاهد افزایش تقاضای خریداران است.
در چنین شرایطی، طراحان پروژه از یک سو به کمک مافیای اقتصادی دریچه‌های عرضه را تنگ‌تر می‌کنند و از سوی دیگر با بازوهای رسانه‌ای خود با برجسته‌نمایی گرانی به القای کمبود کالا می‌پردازند و با ایجاد ترس فراگیر، تقاضا را تحریک می‌کنند. از نتایج چنین پروژه‌ای به طور طبیعی بهم خوردن توازن عرضه و تقاضا و به مشکل خوردن برنامه‌ریزی های صورت گرفته برای تامین تقاضای معمول بازار است.
نمونه موفق اجرای چنین پروژه ای را می توان در انتخابات سال۱۳۸۴ و اواخر ریاست جمهوری سیدمحمدخاتمی نیز مشاهده کرد. دولت خاتمی به اذعان اقتصاددانان موفق‌ترین دولت پس از انقلاب در بُعد اقتصادی است. اما در پایان این دولت، محافل مخالف آن، با برجسته‌سازی مولفه‌های اقتصاد خرد، همه دستاوردهای اقتصاد کلان را تحت شعاع قرار داده و با ایجاد نارضایتی، عقبه قدرتمند اجتماعی این دولت را به انفعال و ناامیدی کشاندند و نتیجه این انفعال، صدارت مردی بود که هنوز که هنوز است، آثار و تبعات شوم عملکرد او از پیکره اقتصاد ملی پاک نشده است.
طراحان و مجریان این پروژه بدون اشاره به دلایل کمبود کالاهای اساسی و ریشه های علمی افزایش قیمت کالاها، با تکرار و پافشاری بر ناکارامدی دولت، تلاش می کنند، هر نوع تلاش برای گشایش اقتصادی و تعدیل شاخص‌ها با شکست مواجه شود. نمونه این موضوع را می توان در عدم تغییر نرخ ارز بویژه دلار با وجود اقدامات موفقیت‌آمیز در آزادسازی منابع ارزی مشاهده کرد.
مقایسه مولفه‌های اقتصادی نسبت به نوروز۹۹ نشان می دهد، در یکسال گذشته شاهد تغییر شگرفی در وخامت مولفه های اقتصادی نبودیم اما در رسانه های در اختیار جریان رقیب دولت چنین القا می شود که کشور در شرایط قطحی و کمبود کالا قرار دارد. این سیگنالهای منفی که خنثی کننده اقدامات عملی دولت برای کنترل بازار است، در حقیقت عید۱۴۰۰ را تحت تاثیر انتخابات۱۴۰۰ قرار داده است.
وضعیت کنونی ماحصل برنامه‌ریزی‌های جریانی است که به دنبال پیروزی در انتخابات خرداد است و از هر ابزاری برای به گروگان گرفتن معیشت مردم برای پیروزی در انتخابات استفاده نموده و توان نظام رسانه‌ای و اقتصادی خود را برای ایفای نقش منفی در نظام اقتصادی کشور بکار گرفته است. در روزهای آینده احتمالا همین راهبرد از سوی مخالفان دولت، در بازار ماه رمضان – که در آن زمان نیز همیشه شاهد افزایش تقاضا در بازار کالاهای اساسی هستیم- تداوم خواهد یافت.
تحلیل کارشناسان اقتصادی نشان می دهد، مشکلات بازار اقتصادی از جمله نوسان ارز، برهم خوردن نظام توزیع کالا، محدودیت ها در عرضه مواد اولیه در تولید که نتایجی همچون افزایش قیمت مرغ را به همراه داشته از جمله نتایج جنگ اقتصادی است که دشمنان ایران آن را به عنوان دستاورد خود در برابر نظام جمهوری اسلامی بازنمایی می نمایند.
اما برخی افراد غافل در داخل کشور که سودای پیروزی در انتخابات ۱۴۰۰ را دارند با تبلیغ دستاوردهای امریکا در جنگ اقتصادی بجای ایفای نقش سرباز جبهه خودی در حال ریختن آب در آسیاب دشمنی هستند که سه سال جنگ اقتصادی-امنیتی و نظامی را بر مردم ایران تحمیل کرد. اگرچه هر دولت درگیر در جنگ اقتصادی نقاط ضعفی در اجرای سیاست ها در برابر دشمن دارد اما حکایت مخالفان دولت حکایت سربازان درگیر در جنگ است که متاثر از شرایط جنگی و اختلاف با فرمانده جبهه خودی، دستاوردهای دشمن را برای تضعیف نیروهای خودی تشویق و تبلیغ می کنند.
۲۷۲۱۹
