به گزارش الف، "استفانی زاکارِک" نویسنده و تحلیلگر "نشریه تایم" در گزارشی، به تحلیل برخی بحران های مهمی که جامعه بشری در سال 2020 آن ها را تجربه کرده پرداخته و از این سال، به عنوان یکی از بدترین و غم انگیزترین سال ها در تاریخ بشریت یاد کرده است. وی در این رابطه می نویسد:
«مقاله فعلی، یک گزارش در مورد سالی(2020) است که اغلب انسان ها دوست ندارند بار دیگر آن را تجربه کنند. سال های بدتری نیز در تاریخ آمریکا و همچنین تاریخ جهان بوده اند، با این حال، اغلب انسان هایی که اکنون در کرهزمین زنده هستند، تجربه وقوع فجایعی نظیر آنچه در سال 2020 مشاهده کرده ایم، نداشته اند. شما باید بیش از 100 سال سن داشته باشید تا فجایع جنگ جهانی اول و شیوع گسترده آنفلوانزای اسپانیایی در سال 1918 را به یاد آورید. شما باید تقریبا 90 سال سن داشته باشید تا وضعیت بدِ ناشی از بحران بزرگ اقتصادی جهان در اواخر دهه 1920 میلادی را تجربه کرده باشید. و در نهایت، شما باید حداقل در دهه هشتم زندگی خود باشید تا خاطره ای از اتفاقات وحشتناک جنگ جهانی دوم را به یاد آورید».
من(نویسنده مقاله: استفانی زاکارِک)، یک منتقد فیلم و جهان سینما هستم و بر این باورم که اگر قرار بود سال 2020 در قالب یک فیلم به یک نفر عرضه شود، بدون تردید این فیلم از آن دسته آثاری بود که فرد پس از 20 دقیقه تماشای آن ها، از آن خسته، و دیگر آن را تماشا نمی کند. سال 2020، به معنای واقعی کلمه، سالی عجیب و توام با بلایای تاریخی برای جهان بشریت بود و عملا این سال را به سالی نامطلوب برای انسان ها در اقصی نقاط جهان تبدیل کرد.
بدترین چالشی که بشریت در سال 2020 با آن رو به رو بود، ایجاد "حس درماندگی" برای انسان ها بود که به نحو فزاینده ای، با توجه به وقایع و اتفاقات مختلف، به آن دامن زده شد. اگرچه حس مقاومت و استواری در برابر بلایای مختلف، یک اعتقاد جهانی است با این حال، مخصوصا آمریکایی ها بر این باورند که می توانند بر هر بلیه طبیعی و بحرانی پیروز شوند(عقیده ای که سال 2020 ، عمیقا آن را به چالش طلبید).
با این حال، آمریکایی ها به وضوح با رویه ای به نامِ تحریف تاریخی وقایع و رویدادها از سوی رهبرانشان رو به رو بودهاند. به عنوان مثال، آمریکا تهدید "فاشیسم" را که در دهه 1930 ایجاد شد، تا دهه 1940(تحت تاثیر تحریفهای رهبران سیاسیشان)جدی نگرفتند. در مساله شیوع ویروس کرونا نیز رهبران آمریکایی(مخصوصا ترامپ) مدام میگفتند: "این ویروس ناپدید خواهد شد، در مساله انتخابات تاکید می کردند که نگران نباشید تک تک آرا شمرده خواهند شد و هیچ چالشی در کار نخواهد بود. در اوایل شیوع اپیدمی ویروس کرونا اینگونه گفته می شد که اساسا استفاده از ماسک، "اختیاری" است و حتی ترامپ، استفاده از ماسک را نشانه ای از عقب مانده بودن انسان ها تحلیل می کرد".
زندگی با اطلاعات غلط و نادرست، یکی از ویژهای اساسی زندگی آمریکایی ها از سال 2016(سال به قدرت رسیدن ترامپ) بوده است با این حال، این شرایط از زندگی، در سال 2020، حقیقتا وارد مرحله ای عجیب و غریب شد. در این سال، ما ساعت های بیشماری را در خانه در قرنطینه به سر بردیم و تحت تاثیر اطلاعات عمدتا غلطِ شبکه های اجتماعی قرار داشتیم. ما در این سال، در اوج ناامنی و بی عدالتی قرار داشتیم و انسان ها در اقصی نقاط جهان، تا حد زیادی حس درماندگی و تنهایی را تجربه کردند.
بحران شیوع جهانی ویروس کرونا، بدترین چیزی بود که بشریت در سال 2020 آن را تجربه کرد. حس درماندگیِ انسان ها در بحبوحه شیوع ویروس کرونا، یک همدست شریرِ دیگر نیز پیدا کرد که قدرت آن را عملا چند برابر نمود: "بحرانِ منزوی شدن(انسان ها)". در بحبوحه پاندمی کرونا، انسان هایی که نتوانستند خود را از لحاظ شغلی با شرایط جدید وفق دهند، عملا شغل خود را از دست داده و از نظر اقتصادی و پرداخت هزینه های خود، به شدت دچار سقوط شدند. این مساله، به طور خاص به بحران گرسنگی و فقر دامن زد و حتی در کشورهای مدرن نیز چالش هایی جدی را ایجاد نمود. در عین حال، والدین در کشورهای اقصی نقاط جهان، جهت مراقبت از کودکان خود و آموزش آن ها در منزل نیز، با چالش هایی جدی رو به رو شدند.
*جلد نشریه تایم با عنوانِ: 2020، بدترین سال در تاریخ بشریت
در عین حال، افرادی که مشاغل ضروری داشتند نظیر کارکنان بخش های حمل و نقل، تامین مواد غذایی، و بهداشت درمان، فعالانه و قدرتمندانه به فعالیت های خود ادامه می دادند. چهره خسته کارکنان بخش بهداشت و درمان و ساعات کاری به شدت زیادِ آن ها، بارها و بارها در بحبوحه شیوع ویروس کرونا از تلویزیون برای مخاطبان پخش شده است. آن ها در شرایطی که نمی توانستند گاهی اوقات اشک های خود را کنترل کنند، شاهد جان دادن انسان های بیشتری در برابر دیدگان خود بودند. مردم در اقصی نقاط جهان، از هر طریق ممکن سعی کردند تا از آن ها تقدیر کنند و به طور خاص به آن ها بفهمانند که قدرِ زحماتشان را می دانند.
نباید فراموش کرد که قبل از پاندمی ویروس کرونا، شاهد آتش سوزیهای ویران کننده ای در استرالیا و همچنین آمریکا بودیم که آن ها نیز عمیقا ما را به فکر واداشته اند تا در مورد شکنندگیِ جهانِ طبیعت، به نحو عمیق تری فکر کنیم. بدون تردید، ما انسان ها نقش عمده ای در تخریب طبیعت که به عنوان موهبتی به ما اعطا شده بازی کرده ایم و اکنون در نتیجه آن، شاهد وقوع سِیلی از اتفاقات طبیعی هستیم.
سال 2020 نشان داد که رویکرد منزوی گرایانه یِ "اول آمریکایِ/America First "دونالد ترامپ، در حراست از ملت آمریکا، آن هم در بحبوحه شیوع ویروس کرونا، تا چه اندازه ناکارآمد است. این مساله به وضوح نشان داد که برای مقابله با بحران های جهانی، همکاری، اصلی اساسی و مهم است. آمریکا در بحبوحه پاندمی کرونا، به سختی می توانست از خود دفاع کند چه برسد به اینکه بخواهد از دیگر کشورهای جهان حراست و حمایت کند. بدتر از همه اینکه آمریکا در سال 2020 نشان داد که در بحبوحه بحران ها، هیچ علاقه ای به کمک به دیگران ندارد. حتی اگر این کار، در راستای منافع آن قرار داشته باشد.
جدای از پاندمی ویروس کرونا در سال 2020، کشته شدن "جرج فلوید" سیاه پوست آمریکایی به دست پلیس این کشور، موجی عظیم از نارضایتی و اعتراض را در این کشور و حتی در جهان ایجاد کرد. قتل جرج فلوید، به طور خاص، بی عدالتی هایی که در حق سیاه پوستان روا داشته می شود را برجسته کرد و در عین حال به این مساله هم اشاره نمود که آن ها به طور تاریخی از هیج ابزار و منبعی برای استیفای حقوقشان برخوردار نیستند.
سنت نادرست و غلط وجود بی عدالتی در آمریکا، امری پنهانی نیست. با این حال، باید این سوال را پرسید که آیا اعتراضات ضدنژادپرستی گسترده ای که در سال 2020 در این کشور برگزار شد، قادر است به این روند خاتمه داده و عصری جدید را آغاز کند؟
شرایط خاصی که سال 2020 برای ما انسان ها ایجاد کرد موجب شده تا اغلب ما بیش از اینکه با هنر معاصر احساس نزدیکی کنیم، به هنر کلاسیک گرایش داشته باشیم. در این راستا، بسیاری از ما همچون گذشتگان، بخش زیادی از انرژی خود را صرف ایجاد سرگرمی های داخل خانه کردیم. امری که البته چندان هم بد نبوده است. در این سال، به دلیل شرایط قرنطینه و فیلم ها و نمایش هایی که پخش آن ها از سینما ممکن نبود، اغلب ما وقت زیادی را صرف صحبت در خانه و پرداختن به سرگرمی های کلاسیک تر کریم. با این همه، یک حقیقت غیرقابل انکار است: "اغلب ما خسته شده ایم، مضطرب هستیم، بیش از حد کار می کنیم و یا بدتر از همه، بیکار شده ایم". اغلب ما در بحبوحه شیوع ویروس کرونا، وقت بیشتری برای شناخت خودمان داشته ایم. امری که البته میزانی از گیجی را نیز برای ما به ارمغان آورده است. همه ما احساس تخلیه شدن می کنیم. مساله اصلی اینجاست که بحران شیوع ویروس کرونا، به نحوی هدفمند و دردناک، اکثرِ ما انسان ها را فارغ از عقبه ای که داریم، هدف قرار می دهد.
جدای از همه، در این سال، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا که همواره ویروس کرونا را بی اهمیت تلقی می کرد، خود به این ویروس مبتلا شد و در همین بحبوحه، در اقدامی عجیب در میان مردم حاضر شد و عملا جان برخی انسانها را به خطر انداخت. اندکی بعد، وی در انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا شکست خورد با این حال، از هیچ اقدامی جهت زیر سوال بردن مشروعیت انتخابات و طرح اتهامات مختلف مبنی بر وقوع تقلب انتخاباتی، دریغ نکرد. مساله ای که چالشی جدی را برای جامعه آمریکایی ایجاد کرده و متحدان جهانی این کشور را نیز به آن(آمریکا) شدیدا بی اعتماد کرده است. با این همه باید گفت، سال 2020، سالی به غایت بد در تاریخ بشر بود که همواره در تاریخ نیز از آن با همین عنوان یاد خواهد شد.
***نویسنده: استفانی زاکارِک، وی نویسنده و تحلیلگر نشریه تایم است.
*لینک: https://time.com/5917394/2020-in-review/