بحث علنی شدن تفاهم‌نامه ایران و چین، مشکوک است

اقتصاد آنلاین شنبه 14 فروردین 1400 - 11:43

دیپلمات پیشین کشورمان معتقد است: هیچ کشوری در دنیا توافق های خود با سایر کشورها را علنی نکرده و نمی کند چون نمی خواهند کشورهای رقیب با دشمن از محتوای آن مطلع شوند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایسنا، سید حسین موسویان دیپلمات پیشین کشورمان عنوان کرد: چین و ایران وارث دو تمدن بزرگ بشر، از ریشه‌دارترین ملت‌های جهان و دو قدرت تاثیرگذار در سطح بین‌المللی و منطقه‌ای هستند که باید روابطی حسنه و گسترده داشته باشند. داشتن یک نقشه راه برای روابط درازمدت نیز یک تصمیم درست و ضروری است که خیلی زودتر باید انجام می‌شد. نقشه راه امضاء شده برای روابط در ۲۵ سال آینده حاکی از اراده دو حاکمیت برای توسعه روابط در همه زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و نظامی است که تکلیف دستگاه‌های ذی‌ربط دو کشور را روشن کرده است. حالا باید دید که در عمل چه میزان از این نقشه راه عملیاتی خواهد شد.

وی افزود: بحث ضرورت علنی شدن توافق با چین یک بحث انحرافی و مشکوک است چون هیچ کشوری در دنیا همه توافق‌های خود با سایر کشورها را علنی نکرده و نمی‌کند. کشورها بنا به تشخیص متصدیان، برخی از توافق‌ها را علنی و برخی را هم محرمانه نگه می‌دارند چون نمی‌خواهند کشورهای رقیب یا دشمن از محتوای آن مطلع شوند.

موسویان خاطرنشان کرد: برخی اهمیت این توافق را شکست سیاست فشار و تحریم آمریکا قلمداد کرده‌اند، برخی تقویت روابط استراتژیک با بلوک شرق و برخی نشانه عدم انزوای منطقه‌ای و بین‌المللی. همه این‌ها درست است اما یک نکته مهم‌تر و کلیدی‌تر وجود دارد و آن هم حرکت در راستای تعیین و تکلیف استراتژی و برنامه کلان سیاست خارجی کشور است.

وی تاکید کرد: من حدود ۳۰ سال قبل در نیمه اول دهه هفتاد، در سمینار سفرا در مشهد پیشنهاد کردم که باید روابط خارجی کشور را بر سه پایه تنظیم کنیم: اول، کاهش تشنج با آمریکا و برقراری روابط نرمال با جهان غرب. دوم، بهبود روابط با کشورهای همسایه و ایجاد یک سیستم همکاری جمعی برای پی‌ریزی روابطی گسترده و پایدار با کشورهای همسایه به ویژه در خلیج فارس و سوم، تلاش برای تشکیل اتحادیه آسیایی با اتحاد استراتژیک با قدرت‌های بلوک شرق به ویژه چین، روسیه و هند.

موسویان گفت: امروز هم به همین استراتژی به عنوان برنامه کلان و درازمدت سیاست خارجی ایران اعتقاد دارم. چون اولا، اساس سیاست خارجی انقلاب و قانون اساسی ما بر پایه عدم وابستگی به قدرت‌های غربی یا شرقی است، از این رو شرط تحقق این آرمان، برقراری بالانس در روابط با بلوک غرب و شرق و داشتن روابط حسنه با همه قدرت‌های تاثیرگذار منطقه‌ای و بین‌المللی است. ثانیا، اولویت ما باید منطقه باشد. منطقه اول ما خلیج فارس، منطقه دوم ما خاورمیانه و منطقه سوم ما قاره آسیاست، پس باید به روابط با کشورهای منطقه و آسیا اولویت بدهیم چون همسایه‌ایم. ثالثا، توسعه روابط استراتژیک ما با قدرت‌های بلوک شرق نباید به خاطر دشمنی با بلوک غرب باشد یا حل و فصل مشکلات در روابط با غرب را نباید به روابط با شرق گره بزنیم. رابعا، تا زمانی‌ که روابط ایران و آمریکا در خصومت و دشمنی خلاصه شود، از یک طرف بهبود روابط ما با کشورهای همسایه در منطقه و جهان غرب مثل اروپا؛ دچار مشکل خواهد بود و از طرف دیگر قدرت‌های بلوک شرق مثل چین نخواهند توانست روابط جامع استراتژیک با ایران داشته باشند، چون برای آنها هم در نهایت روابط با آمریکا مهم‌تر از روابط با ایران است، ضمن اینکه توسعه روابط با آنها با هزینه چند برابری برای ما تمام خواهد شد.

این استاد دانشگاه در پاسخ به این‌که چنین تفاهم و توافقی بعد از انقلاب سابقه داشته است؟ یا تلاشی انجام شد برای چنین تعاملی که محقق نشده باشد؟ اظهار کرد: بعد از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی توافق مشابه ۲۰ ساله با روسیه امضا کردند که در عمل نقشه راه روابط آینده دو کشور بود و در عمل هم بخش‌های مهمی از این نقشه راه اجرا شد. ایشان سفری به چین داشتند و بعد از سفر به من فرمودند که به طرف‌های چینی پیشنهاد اتحادیه مشترک با قدرت‌های آسیایی به ویژه روسیه و هند را دادم اما آمادگی عملیاتی کردن آن را نداشتند.

وی در ادامه در پاسخ به این که حساسیت‌های عمومی در جامعه نسبت به این تفاهم برای چیست؟ تا چه اندازه این حساسیت‌ها واقعی و تا چه اندازه تحت تاثیر فضا سازی رسانه‌های جمعی داخلی و خارجی است؟ با بیان این که "حساسیت‌ها ارزشمند است چون ملت باید نسبت به سرنوشت خود حساس باشد" گفت: اما واقعیت این است که تجربه ۴۰ ساله انقلاب نشان داده که هرگاه یک گام بلند و تعیین‌کننده به نفع منافع ملی کشور برداشته شده، هم دچار اختلاف سیاسی و جناحی داخلی شده‌ایم و هم دشمنان خارجی توانسته‌اند جوسازی سنگین در سطح افکار عمومی داخل و خارج شکل دهند. توافق با چین، توافق هسته‌ای برجام، پذیرش قطعنامه ۵۹۸ یا توافق با کشورهای همسایه دریای خزر از نمونه‌های بارز این واقعیت هستند.

موسویان در پاسخ به این که برخی معتقدند این تفاهم جایگزین برجام است آیا با این نظر موافقید؟ گفت: این تصورات، توهماتی بیش نیست. برجام توافقی برای حل بحران هسته‌ای ایران است که در آن چارچوب همه قدرت‌های جهانی شامل چین و روسیه به اتفاق شش قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران صادر کردند و بر اساس آنها هم ایران را تحریم کردند و هم متحدا خواستار تعلیق کلیه برنامه‌های هسته‌ای ایران شدند. این تحریم و تعلیق در حالی انجام شد که ده سال قبل از این ماجرا، ما با روسیه توافق استراتژیک بلندمدت امضا کرده بودیم. از این رو، توافق راهبردی ما با روسیه نتوانست مانع رای مثبت روسیه به شش قطعنامه علیه ایران شود. بنا بر این باید درک کنیم که هر کشوری بر اساس منافع ملی خودش تصمیم می‌گیرد و حق هم همین است. نباید توقع داشته باشیم که روسیه یا چین یا هر کشور دیگر منافع ملی خودش را فدای منافع ملی ما کند.

این دیپلمات پیشین کشورمان در پاسخ به این پرسش که برخی معتقدند در شرایطی که انتظار است دولت بایدن سیاست تقابل با چین را شدت دهد، تفاهم با چین، کار را برای ایران و برجام سخت می کند،‌ از سویی این نظر وجود دارد شاید با نزدیک شدن ایران و چین به یکدیگر حمایت بیشتری از چین را در برجام و سایر تعاملات بین‌المللی مرتبط داشته باشیم؟ تاکید کرد: ما نباید توسعه روابط همه جانبه با قدرت‌های بلوک شرق را به موضوع آمریکا گره بزنیم و بالعکس. توافق‌های بلندمدت ما با کشورها باید در قالب یک چهارچوب مدون با برنامه عملیاتی مشخص باشد و خود را اسیر سیاست و خواست این کشور یا آن کشور نکنیم. اگر ما بتوانیم سیاست خارجی‌مان را در قالب سه محوری که گفتم، به پیش ببریم، هیچ قدرت جهانی قادر نخواهد بود بر ما مسلط شود، یا باج‌گیری کند، یا ما را منزوی کند و یا از ما استفاده ابزاری کند.

وی افزود: هند نیز از چند دهه پیش همین برنامه را دنبال کرده است و با سرعت حیرت‌آوری به پیش رفته و می‌رود. چین و هند با آمریکا روابط استراتژیک و بی‌نهایت گسترده برقرار کردند و خوب آمریکا را دوشیدند و اکنون به نقطه‌ای رسیده‌اند که آمریکا قادر به متوقف کردن هیچکدام از دو نخواهد شد.

موسویان گفت: حالا عملی شدن برنامه‌های این دو کشور را با ایران مقایسه کنید. پس از انقلاب ما همواره این‌گونه برنامه‌ریزی‌های بلندمدت را داشته‌ایم. در دههٔ ۱۳۷۰ خورشیدی، طرح چشم‌انداز بیست ساله تصویب شد و به مردم هم قول تحقّق این طرح در سال ۱۴۰۰ خورشیدی داده شد. طبق سند چشم‌انداز مذکور باید رشد سالانه هفت درصدی می‌داشتیم که اگر عملی می‌شد، ما امروز جزء ۱۰ اقتصاد اول جهان بودیم. اگر مسئولان کشور برنامه‌های این سند را با نتیجه عملکرد ۲۰ سال گذشته مقایسه کنند، تصدیق خواهند کرد که اکثر اهداف عملی نشده و در حد شعار باقی مانده و شاید در برخی موارد پس‌رفت هم داشته‌ایم در عین حال ضروری است برای این وضع چاره‌اندیشی کنند.

منبع خبر "اقتصاد آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.