«رضا نصری» در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایرنا، در خصوص آخرین تحولات پیرامون برجام گفت: معتقدم در مقطع فعلی سیاست کلان هر دو دولت - ایران و آمریکا - بازگشت به برجام است. اما سوال اصلی اینجاست که مخالفان برجام و «بازیگران پیرامونی» تا چه اندازه موفق خواهند شد بر اراده دولتها تاثیر بگذارند.
وی ادامه داد: بایدن در آمریکا، با موانع سیاسی قابل ملاحظهای روبهرو است. هر چقدر زمان بگذرد و بازگشت طرفین به برجام به تعویق بیفتد، این موانع مستحکمتر و ریشهدارتر خواهند شد.
این کارشناس ارشد مسائل آمریکا به شرایط داخلی آمریکا اشاره کرد و اظهار داشت: یکی از عواقب تعلل بیش از حد بایدن، وقوع این احتمال است که کنگره - با همکاری چند نماینده تندروی دموکرات - محتوای برخی فرمانهای تحریمی ترامپ را به «قانون» تبدیل کند و - با قید شروط غیرقابل تحقق برای ایران - عملاً اختیار لغو تحریمها را از دولت بایدن سلب کند.
به گفته نصری، اگر چنین اتفاقی رخ دهد یا کلاً بحث لغو تحریمها بلاموضوع خواهد شد یا مذاکره احتمالی میان دولت بعدی ایران و دولت بایدن با دستورکار و معیارهای تندروهای کنگره صورت خواهد گرفت.
وی با اشاره به دیگر عواقب تعلل دولت آمریکا در بازگشت به برجام تصریح کرد: یکی دیگر از عواقب تعلل، انقضای توافقنامه میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر سر پروتکل الحاقی است که دو ماه دیگر پایان مییابد. در صورتی که این توافق - بدون چشماندازی برای گشایش - منقضی شود، احتمال اجماع گسترده علیه ایران و کلید خوردن مکانیسم احیای تحریمهای ایران در شورای امنیت زیاد میشود.
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی اضافه کرد: از طرف دیگر، اگر در ایران یک دولت از جناح مخالفِ برجام بر سرکار بیاید - یعنی اگر دولت بعدی متشکل از افرادی باشد که برجام را خسارت محض میدانند - احتمال اینکه مذاکره معناداری صورت بگیرد یا اینکه اصولاً دولت بایدن با چنین جناحی حاضر به مذاکره شود، ضعیف خواهد بود.
سه اتفاق احتمالی با پیروزی مخالفان برجام در انتخابات ریاست جمهوری
نصری با بیان اینکه با روی کار آمدن جناح مخالف برجام در ایران سه اتفاق رخ خواهد داد، ابراز داشت: اول اینکه چنین دولتی منطقاً قادر یا مایل نخواهد بود از متنی دفاع کند که آن را سالها «خسارت» و «خیانت» خوانده است. یعنی بسیار عجیب خواهد بود منتقدان سرسخت برجام تلاش کنند دولت آمریکا و اروپاییان را به توافقی بازگردانند که سالها آن را مغایر با عزت ملی و منافع کشور خواندهاند.
وی افزود: دوم اینکه با روی کار آمدن مخالفان برجام، لابیهای مخالف برجام در آمریکا نیز قدرت و نفوذ بیشتری خواهند یافت و در ایرانهراسی و ترغیب دولت بایدن به اتخاذ سیاستهای خصومتآمیز علیه ایران موفقتر عمل خواهند کرد.
این حقوقدان بینالمللی با بیان اینکه در زمان ریاست جمهوری احمدینژاد، بعد از هر دور مذاکرات، یک قطعنامه یا یک قانون جدید تحریمی علیه ایران به تصویب میرسید، عنوان کرد: عملاً «مذاکرات» محمل و بهانهای برای افزودن به بار تحریمها بود؛ یعنی حتی اگر مذاکرهای هم صورت بگیرد، با بازگشت یک تفکر مشابه در دستگاه اجرایی ایران، احتمالاً باز از همین الگو پیروی خواهد شد.
اعتراف به شکست سیاست فشار حداکثری تعارف و لفاظی نیست
نصری اضافه کرد: اتفاق سوم این است که هراس از هزینه شخصی و سیاسیِ مذاکره با برخی جناحها در ایران موجب خواهد شد اراده و شجاعت لازم برای رسیدن به توافق با ایران برای سیاستمداران غربی از این که هست، کمرنگتر شود.
وی در تشریح مهمترین مولفههای موثر برجام یادآور شد: دو عامل «زمان» - که موجب تحکیم و تثبیت موانع است - و نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در ایران مهمترین عوامل تاثیرگذار بر سرنوشت برجام و تحریمها خواهد بود.
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی در پاسخ به این سوال که آیا دولت بایدن از سیاست فشار حداکثری علیه ایران در عمل (و نه در حرف) عقبنشینی خواهد کرد، بیان کرد: اگر موانع ورود دولتها به برجام به موقع - یعنی قبل از انقضای توافق ایران با آژانس، قبل از تحکیم موانع توسط کنگره و قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران - برطرف شود، طبیعتاً سیاست فشار حداکثری نیز برچیده خواهد شد.
به گفته نصری، مقامات ارشد دولت بایدن بارها سیاست فشار حداکثری را یک سیاست «شکست خورده» نامیدهاند. معتقدم عمیقاً به این باور رسیدهاند و اعتراف علنی و عمومی به این شکست تعارف و لفاظی نیست.