در ادامه مهمترین بخش صحبت های این پزشک را می خوانید.
♦در سن 6 سالگی آغاز به تحصیل کردم و بعد از اخذ دیپلم به پاریس رفتم، سال 1337 تخصص روماتولوژی را تمام کردم و به ایران برگشتم.
♦همان سال در دانشگاه تهران استخدام و شروع به فعالیت کردم و بعد به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه و استاد یار در دانشگاه تهران معرفی شدم.
♦از همان سال اصرار به آموزش دانشجویان پزشکی داشتم و خودم این کار را شروع کردم.
♦6 سال بعد از انقلاب، روماتولوژی به صورت فوق تخصص وارد دانشگاه و این رشته به مرور زمان بین پزشکان و دانشجویان شناخته شد.
♦قبل از انقلاب، ایران تنها 4 روماتولوژیست داشت که تحصیل کرده خارج از ایران بودیم اما بعد از آن این رشته به صورت تخصصی وارد شد و امروز در کشور ما بیش از 200 فوق تخصص روماتولوژیست وجود دارد.
♦تقریبا در همه شهر ها روتالوژیست وجود دارد.
♦پزشک باید خوب حرف بیمار را گوش کند و بعد از صحبت های او شروع به سوال پرسیدن و پس از آن اقدام به معاینه فرد کند.
♦خاطره ای از دوران دانشجویی دارم؛ روزی یکی از استادان وارد بیمارستان شد و از همان ابتدا شروع به بحث درباره بیمار شد پس از اینکه سوال های او تمام شد رو به همه دانشجویان گفت تشخیص شما از بیماری این فرد چیست، من زودتر از همه تشخیص خود را اعلام کردم؛ ناگهان استاد در کمال ناباوری به من گفت تو اصلا نباید پزشک شوی و باید قصاب بشی! به چه حقی به خودت اجازه دادی بدون معاینه بیماری فرد را تشخیص دهی، هرگز نمی شود بدون معاینه با اطمینان بیماری کسی را تشخیص داد.
♦معاینه اصل پزشکی است و تنها با معاینه هست که تشخیص را تایید می کند. به همه پزشکان توصیه می کنم بدون معاینه به هیچ عنوان دست به تشخیص بیماری نزنند.
♦به بیماران توصیه می کنم تا جایی که امکان دارد از مسکن استفاده نکنند؛ مخصوصا در درد های روماتولوژی، مگر با تشخیص پزشک در مدت کوتاه باشد.
♦توصیه ای به دبیرستانی ها دارم؛ اگر حرفه پزشکی را انتخاب می کنید؛ تنها به خاطر علاقه خود باشد نه فقط به علت لقب گرفتن دکتر سراغ این رشته بروید.
1717