به گزارش خبرنگار، مراسم رونمایی از پنج عنوان رمان به نامهای «درخت بیبرادر» به قلم فاطمه سلیمانی، «بزرگ شده در آتش» نوشته یوسف قوچق، «با من بیا مائده» به قلم مجید ملامحمدی، «از این طرف بیا» نوشته سمیه جمالی و «تیترها از تانکها نمیترسند» به قلم حمید هنرجو از تازههای نشر ۲۷ بعثت با حضور سردار محمود توکلی جانشین فرمانده سپاه تهران بزرگ، گلعلی بابایی نویسنده و پیشکسوت دفاع مقدس، جواد کلاته عربی مدیر انتشارات ۲۷ بعثت، نویسندگان این آثار و جمعی از خانوادههای شهدا و اهالی قلم در پادگان حضرت ولیعصر (عج) برگزار شد.
جعفر گلشنروغنی، پژوهشگر دفاع مقدس و ادبیات پایداری، در این نشست گفت: مشاهده دانشآموزان حاضر در جلسه، مرا به چهار دهه قبل برد؛ زمانی که خود ما در سالهای آغازین جنگ تحمیلی دانشآموز بودیم. اگر از من پرسیده شود بهترین سالهای عمرم کدام بود، بیتردید دوره ابتدای انقلاب تا سال ۱۳۶۷ را انتخاب میکنم. شاید برای بسیاری عجیب باشد که چرا همچنان دلبسته آن سالها هستیم.
وی با اشاره به شرایط اجتماعی و زیستجهانی مردم در دهه ۶۰ افزود: خاطرات رزمندگان و احوال مردم پشت جبهه نشان میدهد که با وجود همه نگرانیها، سختیها و مشکلات، زندگی در شهرهای ایران لحظاتی از شیرینی و امید داشت. داستاننویسان امروز باید بتوانند آنچه در واقعیت رخ داده را در ذهن و دل نوجوانان و جوانان ثبت کنند. آن دوره از نظر امکانات زندگی بسیار دشوار بود، اما با حداقلها دل به ارزشهایی خوش میکردیم که نسل امروز کمتر آن را درک میکند؛ مگر اینکه به خاطرات و یادداشتهای رزمندگان مراجعه کند.
گلشنروغنی در ادامه، با اشاره به دعوت انتشارات ۲۷ بعثت برای حضور در این برنامه گفت: از چند روز قبل که دوستان برای این نشست هماهنگ کردند، میاندیشیدم چه نکاتی درباره کتابها و مجموعه پیشِ رو میتواند برای مخاطبان، بهویژه خانوادههای شهدا که حضورشان بسیار ارزشمند است، اهمیت داشته باشد.
وی با بیان نمونههایی از ادبیات جهانیِ تأثیرگذار بر نوجوانان اظهار کرد: در جهان بسیاری از آثار ادبی مخاطبان انبوه داشتهاند؛ از جمله شاهزاده و گدا و شازده کوچولو که گفته میشود پس از کتاب مقدس مسیحیان، بیشترین انتشار را داشته است. شازده کوچولو کتابی است که هم کودک و هم بزرگسال آن را میفهمد و جالب اینکه این اثر به سفارش ناشر نوشته شد. در غرب شخصیتهایی مانند آنشرلی توانستهاند با قدرت روایت، مخاطبان را در سراسر دنیا با خود همراه کنند. این پرسش مطرح است که ما در ایران در برابر این جریان چه کردهایم.
این پژوهشگر با مرور پیشینه ادبیات داستانی پس از انقلاب گفت: گرچه در حوزه رمان و داستاننویسی آنچنان فعال نبودهایم، اما سابقه ارزشمندی در تولید آثار داستانی داریم. شهید مرتضی مطهری با نگارش داستان راستان نشان داد که داستان میتواند فراتر از مباحث نظری اثرگذار باشد. نویسندگانی مانند مرحوم محمود حکیمی، مرحوم علی مافی با آثار منتشرشده در انتشارات شفق از جمله کتابهای «زندهباد آزادی و نامهرسان مسلمان» و نیز مرحوم مهدی آذریزدی با مجموعه دهجلدی «قصههای خوب برای بچههای خوب» نقش برجستهای در ادبیات کودک و نوجوان داشتند. همچنین آثار هوشنگ مرادیکرمانی و مجموعه «قصههای مجید» همچنان در میان نوجوانان محبوب است.
گلشنروغنی ادامه داد: همه این نمونهها نشان میدهد ما چه فاصلهای با ادبیات جهانی داریم و در عین حال چه ظرفیتهای ارزشمندی در اختیارمان بوده و هست. سالهاست تأکید میکنم که گنجینه بسیار ارزشمندی از دوران دفاع مقدس داریم؛ گنجینهای که امروز با دلاوریهای اخیر رزمندگان در جنگ ۱۲روزه نیز غنا یافته است. این میراث باید حفظ شود و اگر در قالب داستان روایت شود، میتواند با نسل جدید ارتباط گستردهتری برقرار کند.
وی با اشاره به فعالیتهای انتشارات ۲۷ بعثت گفت: این انتشارات در سالهای اخیر با تلاش آقای گلعلی بابایی، آقای بهزاد و آقای کلاته مجموعهای از آثار مستند و خاطرات ارزشمند را منتشر کرده است؛ آثاری که نشان میدهد ثبت روایتها چقدر اهمیت دارد. اگرچه مخاطب اصلی این آثار در ابتدا بزرگسالان بودند، اما لازم است نوجوانان، جوانان و حتی کودکان نیز با این روایتها درگیر شوند.
اطلس ترور در تهران منتشر خواهد
سردار محمود توکلی، جانشین فرمانده سپاه تهران بزرگ، در بخشی از سخنان خود گفت: اگر اجازه بدهید یک روایت کوتاه را بیان کنم. در خیابان شریعتی در دهه ۶۰ دختر بچهای سهساله همراه پدرش در حال عبور بود که ناگهان یک موتورسیکلت وارد کوچه شد و فردی از اعضای گروهک منافقین به سمت پدرش تیراندازی کرد. پدر در برابر چشمان کودک در خون خود فرو افتاد و آن دختر سهساله نیز مجروح شد. اکنون آن کودک حدود چهل سال سن دارد، جانباز است اما هیچگاه برای ثبت جانبازی به بنیاد مراجعه نکرده و زندگی عادی خود را ادامه میدهد.
او افزود: در شهر تهران صدها و شاید هزاران روایت مشابه این رخداد در ایام انقلاب، بهویژه در دهه ۶۰، وجود دارد. تنها در تهران بیش از ۶۰۰ نقطه ثبت شده که در آنها عملیات تروریستی، بمباران، موشکباران یا انفجار توسط منافقین و ایادی استکبار جهانی اتفاق افتاده است. بهعنوان نمونه، در دهه ۶۰ در محدوده ناصرخسرو و مقابل ساختمان مخابرات انفجاری رخ داد که طی آن بیش از ۶۰۰ نفر شهید یا مجروح شدند؛ در همان لحظات ابتدایی نیز مادری در حالی که کودک شیرخواره خود را در آغوش داشت به شهادت رسید. اینها قصههای واقعی شهر ماست و همچنان نیز ادامه دارد؛ بهگونهای که در سال جاری نیز در برخی کوچهها و محلههای تهران رخدادهایی از این دست مشاهده شد.
جانشین فرمانده سپاه تهران بزرگ اظهار کرد: برای روایتگری در این شهر، عملاً نیازی به خیالپردازی و خلق داستانهای تخیلی نداریم. حجم بالای رخدادهای واقعی و اثرگذار، دست نویسندگان را برای روایت قصههای مستند و پرکشش باز گذاشته است. به همت همکارانمان در نشر ۲۷، کتابی با محوریت همین روایتهای کوچهپسکوچههای تهران تهیه شده که بهزودی با عنوان اطلس ترور در تهران منتشر خواهد شد. در این اثر، دهها واقعه مهم به همراه اطلاعات مستند آنها گردآوری شده و میتواند مرجعی برای نویسندگان، پژوهشگران و فعالان عرصه ادبیات باشد.
سردار توکلی با اشاره به اهمیت روایتگری برای نوجوانان و نسلهای جدید گفت: در شرایط فعلی، خطر جابهجایی جایگاه جنایتکاران و قربانیان جدی است. به واسطه قدرت رسانه و فضای مجازی، گاه مشاهده میکنیم همان افرادی که در دهه ۶۰ دست به جنایت زدهاند، امروز در گفتار برخی افراد با عنوان مجاهدین یاد میشوند و این نشانه تغییر در قضاوتهاست. این موضوع رسالت فعالان حوزه قلم و ادبیات انقلاب را سنگینتر میکند؛ اگر روایتگری دقیق صورت نگیرد، نسلهای آینده درباره این وقایع تأثیرگذار دچار قضاوت نادرست خواهند شد.
او با بیان اینکه قصه و روایت یکی از مهمترین ابزارهای انتقال مفاهیم به نسل جدید است، اضافه کرد: قرآن کریم حدود شش بار از واژه قصص استفاده کرده و یکسوم آیات آن به روایت داستانها، سرگذشتها و نمونههای تاریخی میپردازد. گفته علامه طباطبایی نیز این است که هدف قصهگویی در قرآن، سرگرمی نیست بلکه رشد، هدایت و اثرگذاری بر مخاطب است. قصه در ذات خود باید موجب عبرت باشد؛ مخاطب باید بداند که در جای پای شخصیتهای مثبت قدم بگذارد و از مسیر افراد منفی دوری کند.
سردار توکلی تأکید کرد: قصههای قرآنی همه واقعیاند و هیچگونه خیالپردازی در آنها وجود ندارد؛ چراکه محتوای ارزشمند آنها به اندازهای غنی است که نیازی به افزودن عناصر تخیلی ندارد. همین رویکرد باید در قصههای مرتبط با تاریخ شهر ما دنبال شود. امروز جامعه، بهویژه نوجوانان، نیازمند روایتهای واقعی و مستند از رخدادهای تأثیرگذار است.
رمان و هنر، ذاتاً با سکون و سکوت تعریف نمیشود
حمید هنرجو، نویسنده رمان «تیترها از تانکها نمیترسند» در این نشست گفت: رمان را میتوان خط سیر تاریخ سرزمینها و ملتها دانست. نویسنده امروز باید یک مسیریاب کنشگر باشد؛ به این معنا که علاوه بر جایگاه یک شهروند، نگاهی تیزبین و عمیقتر نسبت به جامعه و لایههای مختلف آن داشته باشد.
وی افزود: رماننویس باید منجنیقی پرقدرت در اختیار داشته باشد؛ توانی که مخاطب را به گذشته یا آینده پرتاب کند. رمان و در کل هنر، ذاتاً با سکون و سکوت تعریف نمیشود و باید ایجاد تغییر کند. اگر به حوزههای دیگر مانند سینما نگاه کنیم، گاهی افت مخاطب دیده میشود، زیرا فیلمها از ادبیات جدا شدهاند. رمان مواد اولیه را فراهم میکند و فیلمسازان با تکیه بر آن میتوانند یک اثر جذاب بسازند. ریشه کار، ادبیات است و به همین دلیل رمان اهمیت دارد. به همین دلیل نیز فرمایش رهبر معظم انقلاب و دیگر بزرگان بر اهمیت رمان تأکید دارد؛ چرا که حتی قرآن نیز نگاهی قصهمحور دارد.
هنرجو در ادامه درباره کتاب خود توضیح داد: «تیترها از تانکها نمیترسند» از اردیبهشت ۱۴۰۴ تاکنون منتشر شده و درباره آن در رسانهها، نشریات و میان نویسندگان و منتقدان بسیار اظهار نظر شده است. بنده هنگام نگارش سه گزاره ذهنی داشتم که با توجه به مواجهه مخاطبان، احساس میکنم بخش عمده آنها مطرح شده است.
وی یکی از محورهای اصلی رمان را توجه به گسست و گسل نسلی دانست و گفت: امروز مهمترین مناقشهها در جهان بر سر این است که ارتباط نسلی را قطع کنند؛ بهویژه در کشور ما که حجم زیادی از سمپاشیها وجود دارد. جنگ واقعیات دیگری داشته که ما شاهد آن بودهایم اما امروز روایتهای دیگری تولید میشود. مسئله گروهک منافقین، رویکردهای آنها و تعهداتی که زیر سؤال میرود، نمونهای از این موضوع است. وظیفه ادبیات و هنر این است که واقعنمایی و حقیقتگرایی کند.
هنرجو ادامه داد: در بخش دیگر رمان تلاش کردم خدمات اهالی رسانه را یادآوری کنم. دهه ۶۰ مطبوعات با امکانات محدود اما نقش مهمی در جلوگیری از انتشار روایتهای دروغ ایفا میکردند. در آن سالها چند روزنامه بیشتر در تهران نداشتیم و بسیاری از فعالان رسانهای، با وجود سنوسال و سختیهای کاری، نقش مهمی در صیانت از کشور داشتند. عکاسان، خبرنگاران و رزمندگانِ خبر بسیار بودند که برخی نیز در این مسیر جان باختند.
وی سومین محور رمان را «بازشناسی شخصیتها در عرصه هنر و ادبیات نوجوان» عنوان کرد و گفت: در رمان، شخصیت نوجوانی به نام سارا ساده برای کشف ماهیت یک زن پرستار داوطلب در جبههها وارد جستوجو میشود، اما در این مسیر نه فقط با یک فرد، بلکه با چندین چهره مواجه میشود و درمییابد که اطرافش پر از آدمهایی است که به دلیل تواضع یا کمکاری برخی رسانهها ناشناخته ماندهاند.
وی تأکید کرد: سارا ساده در این مسیر پی میبرد که سردبیرش نیز از همان نسل است؛ نسلی که شناخته نشده و درباره آن کمتر سخن گفتهاند. در حقیقت، سارا در جستوجوی یک نفر، به شناختی عمیقتر درباره جامعه و آدمها میرسد و میفهمد که در خط مقدم رسانه نیز میتوان جهادگر بود؛ به شرط آنکه خبر خنثی یا روایت زرد تولید نشود.
هنرجو ادامه داد: شهدا بسیار بزرگ بودهاند و بیشک احترام و جایگاهشان روشن است، اما این بدان معنا نیست که الگوهای مشابه در دسترس نباشند. نوجوانی مثل سارا ساده میتواند الگوهای عملی امروز را نیز ببیند و هویت تازهای برای خود تعریف کند.
وی در بخش پایانی سخنانش با قدردانی از ناشر گفت: تشکر میکنم از نشر ۲۷ بعثت. زمانی که وارد همکاری با این مجموعه شدم، متوجه شدم از سردبیر تا کارشناس و مدیر روابطعمومی، همه اهل قلم هستند. کسی که زندگی شهید آرمان علیوردی را نوشته، امروز در این نشر کار کارشناسی انجام میدهد. این برای من ارزشمند است که مجموعهای پیدا شده که افراد بر اساس اهلیت و صلاحیت در جایگاه خود قرار گرفتهاند. امیدوارم در سراسر کشور شاهد چنین رویکردی باشیم.













