عصر ایران ؛ احسان محمدی - رفته بودم استان گلستان. چه مردمی، چه طبیعتی، چه اصالت و فرهنگی ... استانی کمتر دیده شده اما از هر نظر غنی. برایم چای آوردند و میزبان ریخته و نریخته سرکشید! بعد من را نگاه کرد و گفت:
- این هم عادت بدیه ما داریم. اینجا چای رو خیلی داغ میخوریم، میگن یکی از دلایل نرخ بالای سرطان مری در استان گلستان همین چای داغه. نه اینکه تقصیر چای باشه، مال آب داغشه که بافت مِری رو صدمه میزنه و مستعد سرطان!
از اینکه این همه در مورد آسیب چای داغ میدانست و باز هم چای بعدی را با همان درجه حرارت نوشید تعجب کردم. البته این چای داغ خوردن فقط به گلستانیها خلاصه نمیشود، در جنوب هم این را دیدم. حتی «چای باید لبریز، لبدوز و لب سوز باشه» یکی از توصیفها در مورد چای مطلوب است که همگانی شده.
به واسطه دو سال کار کردن با چینیها یاد گرفتم که چای را سرد بخورم. حالا نه یخ زده و از دهن افتاده، بلکه ملایم. تیمی که با آنها کار میکردیم نه آب یخ میخوردند نه چای داغ. همه چیز میانه، معتدل.
بعضی از عادتهای غذایی را باید تغییر داد. اگر همان چای را روی دست دوستم که میزبان بود میریختم، دادش به هوا میرفت اما بافت دهان و مری که اتفاقاً از پوست دست لطیفتر است به خاطر تکرار، کمی عادت کرده که آنطور نسوزد. البته فقط کمی، چون حتماً این داغی مکرر باعث صدمه دیدن میشود و خدای نکرده زمینهساز سرطان.