عباس مقتدایی؛ نایبرئیس کمیسیون امنیتملی مجلس: درباره تجمعهای اعتراضی روز دوشنبه در بازار تهران بیان چند نکته ضروری است:
- پس از جنگ ۱۲روزه جریانی بهدنبال آن است که همه ضعفها، ناکامیها و رفتارهای خشن خود را در پشتصحنه برخی رخدادهای اجتماعی داخلی پنهان و خود را بهگونهای جدیدتر بازتعریف کند. بنابراین جریانهای خارجنشین، که طی چند دهه گذشته دائما بر معیشت و زندگی مردم داخل ایران فشار وارد میکردند، اکنون تلاش میکنند ناکارآمدیهای خود را بهگونهای دیگر بازتعریف کنند.
- واقعیت این است که جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی به جهت تحولات عظیم سیاسی و اجتماعی و ساختارهای برآمده از رای ملت، اساسا با دوران قبل از انقلاب و همچنین با سایر کشورهایی که نهادها و ساختارهای متمرکز، دیکتاتوری و شبهدیکتاتوری دارند، متفاوت است.
- جامعه ایران بهصورت دائم دیدگاههای خود را در قالب رای و نظراتی که میتواند به چرخش نخبگان و حکمرانان منتهی شود، ابراز کردهاست. ما در سطح تصمیمگیری اجرایی، با انتخاب رئیسجمهور، در سطح تصمیمگیریهای قانونی با انتخاب مجلس و در سطح اداره امور محلی با شوراهایاسلامی دوره به دوره دیدگاهها و نظرات متفاوت را مطرح کردهایم.
- یک رویکرد به تحولات اخیر از جنس گلایههای داخلی است، که دائماً در درون مجلس و از تریبون مجلس نیز مطرح میشود و بخشی از آن در قالب «سئوال» از وزرا و حتی موضوع «استیضاح» وزیران یا سئوال از رئیسجمهور و نظایر آن، مطرح میشود؛ موضوعی که کاملاً طبیعی و برآمده از نیازهای لحظات مختلفی است و نمایندگان بهعنوان تجلی دیدگاه ملت آن را دنبال میکنند.

- رویکرد دوم از جنس فشار یا طراحی و برنامهریزی بیگانگان است. طبیعی است که بخش اول به نفع ملت، در راستای احقاق حقوق ملت و درجهت تحقق منویات مردم رخ میدهد و رویکرد دوم برای آن است که بیگانه بتواند آنچه در منطقه ما میخواهد را محقق کند. دشمنان ما موضوع تجزیه ایران را مشابه آنچه در سوریه و لیبی دنبال کردند، پی میگیرند یا انقلاب های مخملی را طراحی میکند.
- دشمنان متوجه این نکته نشدهاند که این جامعه آنقدر استحکام دارد که نه حمله نظامی و نه فتنه، نمیتواند مسیر رو به رشد ملت را متوقف کند. ما در روزهای گذشته ماهواره در مدار زمین قرار دادهایم؛ یعنی در اوج تحریمها پیشرفتهای عظیم داشتهایم.
- معتقدم ناکارآمدیهای مدیریتی میتواند به جامعه آسیب برساند. در روزهای گذشته با رئیسجمهور در جلسههای علنی و غیرعلنی این موضوع را مطرح کردهایم که باید حد بالاتری از توانمندی مدیریتی محقق شود. مدیرانی که خود توانمندی ندارند، نهتنها به کشور کمک نمیکنند، بلکه آسیبرسان هستند.
- درمجموع میتوان گفت مردم اکنون صدایشان بهخوبی شنیده میشود، اما گلایههای مردم جنس مطالبه مردمی دارد و باید به آن توجه ویژه شود و حساب معدود افرادی که از بیرون کشور خط میگیرند با عموم ملت، که مطالبه مدیریت قویتر دارند، جداست.













