روزنامه اعتماد در گزارشی، به فضای تغییر یافته توییتر پرداخته؛ در این گزارش نشان داده شده است که میزان شوخیها و طبع طنزِ کاربران بعد از مرگ مهسا امینی شدیدا تحت تاثیر قرار گرفته است و به نوعی کاربران بسیار کمتر از مرگ مهسا امینی میخندند.
این روزنامه نوشته:
شوخی با سوژههای سیاسی و اجتماعی بخش قابل توجهی از محتوای روزمرهنویسیهای کاربران فضای آنلاین در توییتر را شامل میشود. کرونا، گرانی، رانت و...، حتی ورود ایلان ماسک به توییتر هم دستمایه شوخی کاربران شده بود. اما توییتر فارسی درباره مرگ بهتآور مهسا امینی -به عنوان یک اتفاق اجتماعی، فضای متفاوتی را تجربه کرده است: گویی کاربران در خشم، بهت و سوگی جمعی بودهاند، این را نتیجه جستوجوی کلمه «امروز» در توییتر فارسی میگوید؛ جستوجویی از میان حدود 48.000 توییت با کلیدواژه «امروز» در ماههای شهریور (پیش از مرگ مهسا امینی) و قیاس آن با آذر 1401 (پس از فاصلهای معنادار از مرگ مهسا امینی و قطعی گسترده اینترنت).

کم شدن روزمرهنویسیهای طنز بعد از وقایع پاییز ۱۴۰۱
در این گزارش کلیدواژه «امروز»، در بازه زمانی دو ماه شهریور و آذر 1401 در توییتر فارسی جستوجو (data mine) شد. با فرض بر اینکه افراد در توییتر از کلمه «امروز» برای روایتهای روزمرهشان استفاده میکنند، حدود 48.000 توییت استخراج شد. پس از تقسیمبندی لحن و موضوعی (kpi) توییتها، یافتهها نشان داد:
1- در آذرماه 1401 میزان شوخی و روایتهای طنز افراد نسبت به ماه شهریور همین سال کاهش داشته است و حتی مفاهیمی که در شهریور دستمایه طنز بود، در آذرماه با لحنی متفاوت، به یک وقایعنگاری تراژیک تبدیل شد!
2- اگر کلمه «امروز» را جزو ثابتی از روایت روزمره افراد بدانیم، میتوان ادعا کرد که روزمرهنویسی کاربران در آذرماه نهتنها رنگ طنز نداشته ، بلکه بیشتر حول محور زندانی شدن دوستان و آشنایانشان و خبرهای مرتبط با آزادی آنها بوده است.
در ادامه مهمترین مفاهیم ساخته شده با کلمه «امروز» در شهریور و آذر 1401 خواهد آمد.
کاربران توییتر فارسی در شهریور و آذر ۱۴۰۱ چه جملاتی با «امروز» ساختند؟
در شهریور ماه امسال، شوخی با «وضعیت اینترنت»، «روابط فردی و کاری»، «تورم» و «مهاجرت» بخش قابل توجهی از توییتهای طنزآمیز کاربران مورد بررسی را شامل میشد. در حالی که همین کلیدواژهها در آذرماه، جز در موارد بسیارکمی، بدون محتوای طنز در توییتها استفاده میشد. «وضعیت اینترنت»، «انتظار و روزشماری آزادی یک زندانی»، «خبر ناگهانی زندانی شدن یکی از دوستان، همکاران»، «اطلاع از وضعیت آزادی یا دیدار با یکی از بستگان و همکاران زندانی»، «روایت دیدن زنان بدون حجاب در خیابان» و «تصمیم به مهاجرت یا ماندن»، مهمترین روزمرهنویسی کاربران توییتر فارسی در آذرماه 1401 با کلمه «امروز» بود؛ جملاتی که برخلاف شهریورماه همین سال جز در موارد بسیار کمی معنایی طنزآمیز نداشت و جالب است که بخش قابل توجهی از محتوای طنزآمیز در میان توییتهای آذرماه، مرتبط با اظهارنظرهای (بهزعم کاربران غیردقیقِ) مقامات رسمی خارج از ایران درباره حوادث اخیر و بخش دیگری هم مرتبط با مرور خاطرات طنز دوستان زندانی بوده است. در مجموع با این یافتهها میتوان گفت که مرگ مهسا امینی نهتنها در روزمرهنویسیهای عادی کاربران تاثیر گذاشته، بلکه پس از سه ماه از آن اتفاق، گویی همچنان کاربران را در خشم، بهت و سوگی جمعی نگه داشته است.

از اینرو به نظر میرسد که سیاستهای مرتبط با حجاب، وضعیت اینترنت و کم شدن تابآوری اجتماعی افراد برای تحمل اخبار روزانه، نشانه نفوذ تاثیر سیاستهای کلان مملکتداری تا نزدیکترین لایههای زیست و زندگی افراد است؛ تا جایی که با مقایسه روزمرهنویسیهای قبل و بعد از اتفاق مهسا امینی، میتوان دریافت که طنز و شوخی با خبرهای این مدت، جایی در روزمرهنویسی کاربران ندارد و لحن کلی را به نوعی خشم واضح و سوگ تبدیل کرده است.
کارشناسان در این باره چه میگویند؟
بدیهی است که این یافتهها را نمیتوان به جامعه ایران تعمیم داد، دسترسی به توییتر و به طورخاص تولید محتوا در آن، قشر کمی از افراد را شامل میشود. از سویی هم در این جستار، تعداد توییتهای یک پروفایل محدود نشده و تمامی تولید محتواهای مرتبط یک کاربر هم محسوب شده است، با این همه جای سوالات مهمی باقی است؛ آیا کم شدن شوخی با سوژههای سیاسی، نشاندهنده نوعی مقاومت آگاهانه یا تابآوری جمعی است؟ مرگ مهسا امینی چه تفاوتی با سایر وقایع سیاسی دارد که تاثیر آن تا حدود سه ماه بعد از آن هم باقی است؟ کارشناسانی از حوزههای روانشناسی، ارتباطات، طنز و جامعهشناسی در این باره به «اعتماد» میگویند.