به گزارش ایرنا، میانههای دهه ۸۰ در گمانهزنیهای اطراف برج تاریخی رسکت ساری بنایی سر از خاک بیرون آورد که شواهد نشان میداد مربوط به قرون چهار و پنج هجری است. بنایی به جا مانده از شهر تاریخی پریم که پس از زلزله قرن هفتم متروکه و به مرور زیر خاک مدفون شد برخی کارشناسان آن را به دوران آلبویه نسبت میدهند. بنایی با گچبریهای زیبا و ارزشمند که در زیر طاقها و روی ستونها و دیوارها به صورت گل و برگ و نقوش هندسی و همچنین کتیبههایی به خط کوفی از آیات قرآن در آن دیده میشد.
سال ۱۳۸۵ که این ساختمان چهارطاقی پس از چند قرن سر از خاک بیرون آورد مورد توجه قرار گرفت تا از این اثر تاریخی منحصربهفرد به درستی حفاظت شود و با توجه به قدمت تاریخی این محوطه اقداماتی برای مطالعات و پژوهشهای دیگر صورت گیرد. اسفند همان سال هم تپه شاهنشین با شماره ۱۷۷۹۷ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد.
استحکامبخشی و مرمت در دهه ۸۰
کار مرمت و استحکامبخشی این بنای تاریخی به جا مانده از شهر قدیمی پریم از همان زمان آغاز شد و تا سال ۱۳۸۷ ادامه یافت. در فرآیندی دو ساله اقدامات لازم برای استحکامبخشی بنا انجام شد و ساختمان به وضعیتی تثبیت شده رسید. گچبریهای تاریخی و زیبای روی دیوارها و ستونها نیز تثبیت و مطالعات آزمایشگاهی روی آثار به دست آمده و اقدامات لازم برای تعیین حریم نیز انجام شد.
باستانشناسان این ساختمان را به دلیل قرار داشتن در تپه تاریخی شاهنشین، تپه شاهنشین نامیدند. ساختمانی چهارضلعی با طول و عرض حدود ۱۴ متر که با دیوارهای سنگی و خشتی زیر سقفی گنبدی شکل قرار گرفته و گچبریهای زیبا و نفیس آن نشان میداد که همدوره با برج رسکت و متعلق به قرون چهار و پنج هجری و دوره سلجوقیان است. این بنا با چهار ورودی، گچبریهای نفیس، کتیبهها و ۱۲ ستون سالمی که در آن قرار داشت، فراتر از یک ساختمان مسکونی معمولی بود و بیشتر به یک بنای مذهبی، عمارت یا کوشک حکومتی شباهت داشت.
تخریب در یک دهه
اما امروز تقریبا هیچ اثری از زیبایی و شکوه این بنای تاریخی به جا مانده از شهر باستانی پریم دیده نمیشود. نه گچبریها به چشم میآیند و ساختمان با وجود اجرای عملیات مرمت در دهه ۸۰ وضعیت مناسبی دارد. مشاهدات میدانی نشان میدهد که گچبریهای نفیس و تاریخی این بنا به طور کامل از بین رفته یا دزدیده شده و سازه بنا نیز تخریب شده است. حفاران غیرمجاز و سودجویان با پاره کردن فنسهای پیرامون این بنای باستانی راهی دائمی برای خود و دیگران باز کردهاند. گاوهای بومیان هم فرصت را غنیمت شمرده و با توجه به مسقف بودن محوطه، بعضی شبها را در دل تاریخ میخوابند.
قرار بود این محوطه با توجه به غنای تاریخیاش به یک سایت پژوهشی باستانشناسی تبدیل شود. اما نه تنها به چنین مجموعهای تبدیل نشد، بلکه همان مقدار موجود نیز از دست رفت. معاون میراث فرهنگی مازندران مهمترین دلیل ادامه نیافتن طرحهای مرتبط با تپه شاهنشین رسکت را کمبود اعتبارات بیان میکند.
کمبود اعتبار و نیرو برای حفاظت
مهدی ایزدی به خبرنگار ایرنا میگوید: فاصله این محوطه تاریخی تا مرکز استان زیاد است و با توجه به خلوت و کمتردد بودن منطقه، شرایط برای حضور سودجویان و سارقان میراث فرهنگی معمولا فراهم است. از طرفی هم به دلیل شرایط مالی و کمبود نیرو در این محوطه نگهبان شبانهروزی نداریم. با این حال یگان حفاظت از محوطههای تاریخی اینچنینی سرکشی میکند و مردم علاقهمند به میراث و فعالان این حوزه در صورت مشاهده، موارد تخلف را اطلاع میدهند.
وی با تأکید بر این که برای استمرار برنامههای حفاظتی در این محدوده به تأمین اعتبار نیاز است، اظهار میکند: ما برای این محوطه و بسیاری از بناها و محوطههای تاریخی دیگر برنامههای زیادی داریم. اما اجرای برنامهها بدون بودجه میسر نیست. شرایط اقتصادی موجود سبب شده اعتبارات اندکی به حوزه میراث تعلق بگیرد که پاسخگوی نیاز وضعیت موجود میراث فرهنگی نیست.
چشمانداز مطالعاتی برای تپه شاهنشین
این مسئول میافزاید: یکی از برنامههایی که برای تپه شاهنشین رسکت داریم راهاندازی سایت مطالعات و پژوهشهای باستانشناسی است. حتی یک دامداری در نزدیکی محوطه خریداری شد تا در صورت تأمین اعتبار با تغییر کاربری و اجرای تجهیزات مناسب و به کارگیری نگهبان پایش دائمی انجام شود. برای برج رسکت نیز در صورتی که بودجه درخواست شده در اعتبارات سال ۱۴۰۰ محقق شود قصد داریم طرح نهایی شامل اجرای گنبد و محوطهسازی و نورپردازی را اجرا کنیم.
معاون میراث فرهنگی مازندران تصریح میکند: ما برنامههای زیادی در حوزه میراث داریم. سالانه ۲۰ تا ۳۰ میلیارد تومان طرح تعریف میکنیم. اما اعتباری که داریم خیلی کم و فقط در حد حفاظت ضروری، نگهداری اولیه و رفع خطر است. سال ۱۳۹۹ به جز اعتبار جداگانهای که برای مجموعه صفیآباد در نظر گرفته شد، فقط ۶ میلیارد تومان اعتبار دریافت کردیم.
سارقان مشغول کارند
شواهد و آثار به جا مانده از تخریب در این بنای تاریخی نشان میدهند که سارقان میراث فرهنگی بدون مزاحمت و با خیال آسوده هر بار که خواستند در آن حضور یافتند و اقدام به تخریب کردند. تلاش آنها برای به سرقت بردن کتیبهها و گچبریها با توجه به انجام عملیات استحکامبخشی بنا در دهه ۸۰ و تثبیت شدن بسیاری از گچبریها و کتیبهها سبب شد آسیب بیشتری بر دیوارها و ستونها وارد کنند که در نهایت نه تنها منجر به حذف تزیینات ساختمان، بلکه به تخریب بخش زیادی از آن هم منجر شده است.
بسیاری از بناهای تاریخی و محوطههای باستانی مازندران طی سالهای اخیر به دلیل همین کمبود اعتبار و نبود نیروی دائمی برای حفاظت به شرایط مشابهی دچار شدند. تپه شاهنشین هم یکی از همین موارد است که با وجود انجام اقدامات مرمتی در دهه ۸۰، طی یک دهه اخیر به فراموشی سپرده شد و حالا هیچ کدام از کتیبهها و گچبریهای آن روی دیوارها و ستونها و قرنیزها وجود ندارد. تخریبهای انسانی ناشی از حفاری سارقان میراث فرهنگی طی یک دهه در سایه ضعفهای نظارتی و کمبود اعتبارات چنان آسیبی به این بنا وارد کرد که عوامل طبیعی و مدفون ماندن زیر صدها تن خاک طی بیش از هفت سده بر آن نتوانسته بود وارد کند.