دوبله فیلمهای خارجی در سالهای نخست ورود سینما به ایران بسیار رشد و درخشش داشت و ظهور و بروز بازیگران مختلف و دیگر افراد صاحب نام در این عرصه، به خوبی گواه توجه و علاقه آنروزهای مردم به سینماست.
سینمایی که روزی در راس اولویت های تفریحی مردم بود، اما حالا در حال خرد شدن زیر پای اوضاع نابسامان اقتصادی است، اقتصاد آسیب دیده ای که کرونا همچون گردبادی عظیم، آنرا بیش از پیش متزلزل ساخته است.
به گزارش ایسنا، امروز ۲۱ شهریورماه، روز سینماست، روزی برای سینما و مردمانی که سالیان بسیاری از عمرشان را با عشق به این پرده جادویی سپری کردند.
احسان بیات یکی از این آدمهاست. او مدیر سینما فرهنگ اراک است و از ۱۴ سالگی با خردهکاری در سینما به این عرصه وارد شده و می گوید: از سال ۱۳۴۴ شروع به فعالیت کردم، در آن زمان سینما رونق بسیاری داشت و فضایی بود که توجه و علاقه مردم را به خود جذب میکرد و من هم یکی از علاقهمندان پروپاقرص سینما بودم. فیلم دیدن را دوست داشتم و اسپارتاکوس، گنج قارون و قیصر در آن زمان فیلم های مورد علاقهام بودند.
بیات به سرعت سراغ معضلات سینمای ایران رفت و گفت: آن زمان که اراک ۳۰ هزار نفر جمعیت داشت ۴ سینمای "اراک، ایران، دنیا و قصرطلایی" که از بزرگترین و بنامترین سینماهای کشوری بود در این شهر فعال بودند، اما متاسفانه هر کدام طی چند دهه اخیر تغییر کاربری پیدا کردند.
دلیل اقبال گذشتگان به سینما
وی یکی از دلایل اقبال مردم نسبت به سینما در دهه های گذشته را آشنایی آنها با نویسندگان بزرگ و در مجموع، اطلاعات عمومی قابل اعتنای مردم درخصوص ادبیات و سینما دانست و افزود: هرچند در آن زمان عموم مردم سواد دانشگاهی و حتی ابتدایی چندانی نداشتند، اما اطلاعات بین آنها به صورت سینه به سینه نقل میشد و مهمتر آنکه در آن زمان نیز افراد فرهنگی یا دارای سواد فرهنگی زیادی در جامعه حضور داشتند که تمایل و علاقه بسیاری به دانستن و آموزش دانسته هایشان به اطرافیان داشتند، لذا اطلاعات و شناخت مردم در گذشته نسبت به سینما و ادبیات بیشتر بود، چنانکه آنزمان در عرصه های مختلف چه ورزش، چه سینما و چه موسیقی و ... ستارگانی میدرخشیدند که هنوز هم نام آنها جاودانه است. متاسفانه جوانان امروز تمایلی به دانستن ندارند و این ندانستن تا حدی است که آنها حتی نام چند نویسنده را چه در ایران و چه در خارج از ایران نمیدانند، آنها حتی نمیدانند صادق چوبک کیست!
وی ادامه داد: قبل از انقلاب فیلمهای بسیاری از سینمای کشورهای خارجی وارد ایران میشد و جالب است بدانید که من و خیلی از مردم توانایی خواندن زیرنویسهای فیلمها را نداشتیم، حتی به یاد دارم که هر وقت میخواستم به سینما بروم، یک نفر با سواد را پیدا میکردم و برایش بلیط و تخمه می خریدم و به هر شکلی بود او را راضی می کردم تا در سینما همراهی ام کند و زیرنویس فیلمها را بلند بلند برایم بخواند. بعدها شوقی نامی را آوردند تا زیرنویس فیلم ها را بلند برای مردن بخواند.
سال های ۶۰ تا ۸۰ سال های رونق سینما در اراک
بیات افزود: انقلاب که شد سینما تا سال ۵۸ تعطیل بود و زمانی که شروع به کار کرد یک کمیته فرهنگی محتوای فیلمها را بازبینی می کرد، اما بعدتر با ساخت فیلمهای ایرانی در چارچوب قوانین روز، نیاز به این نظارت در سینما نیز پایان یافت. بعد از آن هم جنگ آغاز شد ولی میتوانم بگویم جنگ تحمیلی نه تنها وقفهای در کار سینما ایجاد نکرد، بلکه ساخت فیلمهای جذاب جنگی و داستانی در آن سالها سینما را برای مردم جذابتر از قبل کرد، در واقع میتوان گفت سالهای ۶۰ الی ۸۰ نقطه اوج فعالیت و کار سینماها و تمایل مردم به آن بوده است. در آن سالها روزهایی بود که ۵ سانس اکران فیلم داشتیم و حتی در برخی روزها سانسهای ویژه نیز برگزار میکردیم.
به گفته وی، یکی از بهترین و پرفروش ترین فیلمهای آن زمان فیلم "دزد عروسکها" بود که ۱۲۵ هزار بلیط برای این فیلم فروخته شد، آنروزها دوران رشد فیلم کودک در کشور بود.
بیات بیان کرد: خوشبختانه در سالهای ۶۰ الی ۸۰ شاهد درخشش بازیگرانی نظیر پرویز پرستویی، هدیه تهرانی، مرحوم خسرو شکیبایی و نظایر آنها در سینمای ایران بودیم که متاسفانه در برهه هایی حضورشان کمرنگ می شود و دلایل این وضعیت باید بررسی شود.
وی با بیان اینکه توجه به سلیقه مردم در ساخت فیلم ها شاید یکی از دلایل کاهش اقبال آنها به سینما در سال های اخیر بوده است، ادامه داد: از حدود سال ۸۰ به بعد آمار توجه مردم به سینما در سراسر کشور سیر نزولی به خود گرفت و شاید کم توجهی به سلیقه مردم در ساخت فیلم یکی از دلایل مهم این وضعیت باشد.
سهم تلویزیون و حق کپیرایت در کاهش رونق سینما، کم اما تاثیرگذار
مدیر سینما فرهنگ گفت: قطعا مسئله بی توجهی به حق کپی رایت و نمایش فیلم های سینمایی تلویزیون بر روی کم شدن رونق سینما تاثیرگذار است، اما همانطور که گفتم سالهای ۶۰ تا ۸۰ اوج رونق فعالیت سینماها بوده است و اگر تلویزیون انقدر تاثیرگذار بود، در کشورهای اروپایی هیچ سینمایی وجود نداشت در حالیکه اینطور نیست. نکته حائز اهمیت آن است که سالن های سینما در ایران بسیار کوچک هستند و جذابیتی برای تماشاچی ندارند، هرچند زمانی که تماشاچی نیست چرا سالن های بزرگ داشته باشیم؟
وی تاکید کرد: من اقتصاددان نیستم و نمی توانم درخصوص مسائل اقتصادی نظر بدهم، اما از سال ۴۴ تا انقلاب بلیط سینما دو تومان بود و وسایل یدکی و ابزار سینما و هزینه ها پایین بود، ولی الان هزینه تجهیزات در سینما بسیار بالاست و هزینه میلیاردی نیاز دارد، البته موافق قیمت بالای بلیط سینما نیستم ولی باید فکری برای سامان دادن به این وضعیت کرد. شما فرض کنید یک خانواده ۵ نفره بخواهند به سینما بروند با احتساب هزینه هزینه رفت و آمد و بلیط و تنقلات، معادل ۲۰۰ الی ۳۰۰ هزار تومان پول نیاز است و برای یک کارگر ساده این مبلغ بسیار هنگفتی است و با این اوضاع اقتصادی سخت در کشور، فرد ترجیح میدهد این مبلغ را صرف خرید گوشت و میوه برای خانواده کند و در تلویزیون فیلم ببینند.
آیندهای نامشخص برای سینما فرهنگ اراک
بیات درباره شرایط فعلی سینما فرهنگ اراک توضیح داد: به دلیل فوت مالکین سینما و حضور وارثین آن در خارج از کشور، وضعیت این سینما نامشخص است. با وجود اینکه استاندار، بخشدار، معاون استاندار و مدیرکل ارشاد استان مرکزی اقدامات و تلاشهای بسیاری جهت احیای این سینما انجام دادند، اما ظاهرا وارثان این ملک راضی به بازگشایی آن نیستند و هیچ آینده مشخصی برای آن قابل پیشبینی نیست.
وی ادامه داد: البته باید گفت تعطیلی و کمبود سینما تنها محدود به استان مرکزی نیست بلکه حتی در شهرهای بزرگ مانند تهران نیز حدود ۱۰ الی ۱۵ سینما در سالهای اخیر تغییر کاربری دادهاند برای نمونه می توان به سینما عصرجدید در تهران که پاتوق دانشجوها بود و محیط بسیار دنج و دلنشینی داشت، اشاره کرد که گویا از سال گذشته با وجود آنکه تهیه کنندهای بنام آنرا خریده، تعطیل شده است.
به گزارش ایسنا، در شهرستانهای دیگر استان مرکزی نیز با فقر سینمای استاندارد مواجه هستیم و بسیاری از این سینماها، سالنهای تئاتری هستند که تغییر کاربری دادهاند.
مسئله دردناک این است که این مشکل در تمامی کشور، نقطه بسیار پررنگی است که نادیده گرفته میشود. چگونه میتوان فرهنگ سازی کرد بدون آنکه ابزار فرهنگی و هنری داشته باشیم؟ مگر نه آنکه برای جنگ، اسلحه و تانک و فشنگ نیاز است؟ توسعه فرهنگ نیز نیازمند الزاماتی همچون سینما، کتابخانه، تئاتر و... میخواهد.
فقط لحظهای بیایید دنیای خشک و بیروح و پر از خشم امروز را بدون هنر تصور کنیم، چقدر قابل تحمل است؟
انتهایپیام