خبرگزاری فارس-همدان؛ انسانها جعبه ابزار خدا هستند و مردان خدا مهمترین یاریدهنده هر آدمی، مگر نه آنکه به تعداد انسانهای روی زمین راه برای رسیدن به خدا هست. حالا تعدادی روحانی در «کلینیک یاریدهندگان» جمع شدند تا راهی باشند برای رسیدن به خدا.
نامی مدرن هم بر روی خود نهادند، آن را مزین کردند به نام ناصرین؛ از خداوند مدد میگیرند تا بندگانی که از او روی برتافتند اما خدا از آنها ناامید نشده را به خالق بازگردانند گاهی موفق میشوند و گاهی هم حجت خدا را بر بندهاش تمام میکنند.
طلبههایی که ندای خداوند را بهتر از هر کسی شنیدند و عاشقانه خدمت خلق به عشق خالق میکنند؛ به جنگ افیون میروند، گاهی افکار نادرست را به راه میآورند گهگداری هم منمها را زمین میزنند و هزار و یک قصه میآفرینند با هزار معنی از زندگی.
آنها هر روز معنی زندگی را به آدمیانی که راه گماند نشان میدهند و عشق را در درونشان متبلور میکنند؛ قصههای «ناصرین» شنیدنی است اما حیف که مجال نیست هزار و یک شب این طلبهها را برایتان بگویم آخر هر روز راه کج را راست میکنند و عرش و فرش را دعاگو.
ناصرین در خط مقدم مبارزه با آسیبهای اجتماعی
حجتالاسلام مهدی ارتقایی، مدیر «کلینیک ناصرین همدان» کلامش را با فعالیت در عرصه آسیبهای اجتماعی پیوند میدهد و میگوید: در این کلینیک طرح مدونی در حوزه فرهنگی اجتماعی و در راستای ارائه مجازاتهای جایگزین برای هشت بزه همچون توزیعکننده مشروبات الکلی و مواد مخدر، مزاحمان نوامیس، گروههای خوانندگی زیرزمینی و... پیگیری میشود.
به این صورت که ناصرین متخصص طی دو ماه در کنار مجرمان قرار میگیرند و علاوه بر رفاقت و ریشهیابی بزه به بررسی مشکلات احتمالی مثل مسائل خانوادگی متهمان میپردازند. هدف هم ریشهیابی بزههای مختلف در جوانان است که همان ابتدای کار فرصتی فراهم شود تا از بزه برگردند و تلنگری بخورند؛ این طرح بسیار اهمیت و در خط مقدم جبهه مقابله با آسیبهای اجتماعی قرار دارد.
این روحانی ادامه میدهد: روند کار به این شکل است که طی قرارداد منعقد شده با دادگستری همدان، متهمان درگیر به این بزهها در مواردی که قاضی پرونده و یا دادستان تشخیص میدهند و احتمالا جرم اولی هستند و خیلی در جرم غرق نشده به جای زندان و یا تعزیر به کلینیک ارجاع داده و در بازه زمانی ۶۰ روزه پذیرش میشوند.
همچنین زندانیهایی که آثار ندامت در رفتارشان بیشتر نمود داشته به کلینیک ارجاع داده میشوند گاهی به صورت رای باز و یا رای کار از زندان رهایی و در دورههای ناصرین شرکت میکنند؛ چنانچه همکاران ناصر تحول را در این افراد تایید کنند بخش مانده از مجازات آنها تخفیف داده میشود.
او درباره چگونگی تخفیف مجازاتها میافزاید: تخفیف مجازات یا عدم ثبت سوء سابقه بر اساس ضوابط و مقررات حقوقی برای محصورینی که با کلینیک ناصرین ارتباط گرفتند و همکاری مناسب داشتهاند در دستور کار این مرکز قرار دارد. ضمن اینکه در این مدت به متهم اقدامات فرهنگی و تربیتی ارائه میشود و یک روحانی مشاوره پرونده آنها را بررسی و یک ناصر در کنارشان قرار میگیرد.
این روحانی از مشارکت ۴۰ ناصر طلاب حداقل سطح سه حوزه که دارای مدرک تخصصی مشاوره هستند یاد میکند و یادآور میشود: ناصرین در ابتدای امر آموزشهای لازم را میبینند حتی ۲۵ نفر از خواهران طلبه هم آموزشهای لازم را دریافت کردند تا برای پرونده بانوان و پیگیری مشکلات خانوادگی ورود مناسب داشته باشند.
مدیر کلینیک ناصرین با تأکید بر اینکه روحانیون بعد از ریشهیابی درصدد حل مشکلات این افراد برمیآیند و گاها در این مسیر با خانوادههای متهمان ارتباط برقرار میکنند اضافه میکند: در مواردی ناصرین به شکل خانوادگی پروندهای را در اختیار میگیرند به نحوی که روحانی با بزهکار و همسر او که طلبه است با خانواده ارتباط میگیرند.
در این طرح علاوه بر همنشینیهای فردی و بازگویی مباحث اعتقادی و اخلاقی، مجامع گروهی هم برگزار میشود. اقدام بعدی تربیت در صحنه است به این ترتیب که اردوهای نیم یا یک روزه گلزار شهدا، اماکن زیارتی و بازدید از موزه دفاع مقدس دیده شده است.
او به یکی دیگر از برنامههای موثر در این طرح اشاره میکند و ادامه میدهد: کتابخوانی سیره شهدا به ویژه شهدای خاص از کارهای دیگر است؛ بزهکار موظف میشود کتاب زندگینامه و سیره شهدا را مطالعه و در برنامههای روایتگری یا حضور در باغ بهشت و غسالخانه شرکت کند.
با انجام سریالی اقدامات پیشبینی شده تعدادی از این افراد متحول میشوند و از راه خلاف بازمیگردند، برخی هم به دلایل اساسی متحول نمیشوند، با این حال طبق برآوردی که صورت گرفته حداقل نیمی از این افراد تلنگر میخورند و زندگی را از سر میگیرند.
این روحانی در ادامه به نکته جالبی اشاره میکند و میافزاید: برخی از این افراد تا پیش از حضور در کلینیک با جامعه روحانیت ارتباطی نداشتند و بعضی هم میگفتند با نماز و مسائل شرعی آشنا نبودند بنابراین طلاب جهادی باعث میشوند مسیر زندگی این افراد تغییر کند.
او با اشاره به اینکه این طرح برای نخستین بار توسط روحانیون همدان اجرا شده و تاکنون سه دوره که هر دوره ۳۰ نفر به آن ارجاع شدند انجام شده است بیان میکند: محل اسکان کلینیک هم توسط شهرداری به عنوان ستاد کار تامین شده هر چند اغلب «متهم» و «ناصر» در اماکن مختلف همچون پارک، مسجد و جاهای دیگر قرار میگذارند و کار انجام میشود.
تا به حال ۹۰ میلیون هزینه این طرح شده که مبالغی را از نهادهای حوزوی کمک گرفتیم اما هیچ سازمان و ارگانی کلینیک را همراهی نکرده، در واقع روحانیون جهادی و شبانهروزی کار را پیش میبرند.
ناگفته نماند با بررسی نکات مختلف در این طرح دریافتیم اکثر جوانان به دلیل مشکلات اقتصادی، تربیت ناصحیح، رفیق ناباب و البته تاثیر خانواده گرفتار شدند از همین رو معمولا برای حل مسائل این افراد خانواده هم درگیر میکنیم که نتیجه مطلوبتری حاصل شود.
همه چیز از رفاقت شروع میشود
حجتالاسلام مجید حمزهلویی، یکی از ناصرین درباره اقداماتی که در این کلینیک تاکنون انجام داده سخن به میان میآورد و عنوان میکند: در مجموع در این سه دوره ۶ پرونده در اختیارم گذاشتند، پروندهها در سنین مختلف بود البته عموما افرادی که در زندان همدان هستند مجرمان قاچاق مواد مخدر یا معتادان هستند و پروندههای بنده هم اغلب در همین حوزه بود.
در کلینیک ناصرین بیشتر بزهکاران را با پرسش، شوخی و از هر دری صحبت کردن وادار میکنیم به درد دل کردن، بعد از آن بنا بر سطح سوادشان تولید محتوا و معرفی کتاب را در برنامه داریم. کتابهای کوتاه و تاثیرگذار در اختیارشان میگذاریم و آنها در دورهمیهای دوستانه نتیجه کتاب را توضیح میدهند.
او یادآور میشود: این افراد کمتر طلبه دیدهاند و با روحانی حشر و نشر داشتند پس در ابتدا با ما خیلی بیگانه هستند اما وقتی با روحانی رفاقت و همدردی میکنند جذب میشود.
یکی از این بندگان خدا که حتی بعد از گذشت دوره طرح ناصرین هنوز با هم ارتباط داریم؛ به خاطر کشف مواد مخدر در منزلش حکم پنج سال زندان داشت. از آنجا که بنای کار ما از رفاقت و دوستی است با این بنده خدا رفیق شدم و پای درد دلش نشستم، شنونده خوب بودن همکاران ناصر برای دوستان محصور خیلی راهگشاست.
این طلبه درباره مراحل بعدی کار نیز توضیح میدهد و میگوید: در مرحله بعدی با محوریت کتاب کار را جلو بردم و نکات دینی را برایش تشریح کردم، گام بعدی هم با خانوادهاش ارتباط گرفتم حتی به صورت جهادی بسته معیشتی تهیه کردم و از این لحاظ هم در حد بضاعت هوایش را داشتم. تا اینکه به مرور زمان جوانههای امید و تحول در این فرد خودش را نشان داد و دستاوردی مثل تخفیف در مجازات شامل حالش شد.
او رفت و آمدهای دوستانه را در راستای تجزیه و تحلیل زندگی شخصی مجرمان میداند و اضافه میکند: در معاشرتها بحثهای اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و خانوادگی را مطرح و علت بزه این افراد را واکاوی و مشخص میکنیم حتی در انتها هم دریچهای متفاوتی رو به آینده برایشان ترسیم خواهیم کرد.
حاج آقای حمزه لویی تأکید میکند: طی مشاورههای انجام شده بعضا در مواردی اراده فرد برای انجام بزه خیلی کم ارزیابی میشود و گاهی دوست ناباب و خانواده دخیل در ماجرا هستند، با این حال کار اصلی ما برای مجرمان ترمیم انگیزه و توجه به شرایط موجود است.
از اعدام تا رأی باز
حجتالاسلام سید حسین موسوی، از دیگر ناصرین هم گریزی به یکی از پروندههای محوله در کلینیک میزند و میگوید: یکی از مراجعان بنده فروشنده مواد مخدر بود که بعد از چند سالی فروشندگی مواد به دست پلیس میافتد و حکم اعدام برایش صادر میشود. این آقای «ف» حرفهای توزیعکننده مواد در همدان بود اما با لطف خدا حکمش به حبس ابد تبدیل میشود و با خوشرفتاری در زندان و تغییر در رفتار از خواندن نماز و روزهداری تا واجبات دیگر به رأی باز تبدیل میشود.
رأی باز یعنی مجرم یک هفته در زندان و یک هفته در منزل زندگی میگذراند، بعد از صدور رأی باز، این بنده خدا ارجاع داده شد به کلینیک، در این مدت حرکات زورخانهای و ورزش را از سر گرفت و خیلی بیشتر از قبل تحول در او مشهود شد. تغییر رویه مجرمان بعد از گذراندن برنامههای مدون کلینیک و گزارش کار روحانیون در آزادی و تخفیف مجازات آنها تاثیر بسزایی دارد که شامل حال این بنده خدا شد.
او به اهمیت خانواده اشاره میکند و میافزاید: با صحبتهای هدفدار و ادامهدار این افراد متوجه خطاهایشان میشوند و دوباره مسیر صحیح زندگی را از سر میگیرند ضمن اینکه خانوادهها از این ارتباط خشنود هستند و احساس رضایت میکنند، مواردی مادران این افراد با بنده تماس میگیرند و دعاگوی ما میشوند که جای خوشحالی دارد.
آنچه به عنوان تجربه در این دورهها دستگیر ما شد این است که مجرمان نیازمند درک، توجه و دیده شدن هستند اگر پای درد دلشان بنشینیم و آنها صحبت کنند خیلی از دلایل بروز و حضور خلاف و خلافکاریها مشخص میشود که باید منسجم روی آنها کار کرد و برنامه داد.
تحول در زندگی با یک روحانی
یکی از مجرمانی که کلینیک ناصرین مسیر زندگیاش را دگرگون کرد میگوید: کار ما با کلینیک تمام شده اما ارتباطمان قطع نشده در خیلی از موارد برای تشخیص راه و چاه از طلبه ناصرم سوال میپرسم، قبلا در هر کاری فقط خودم بودم و به نظر دیگران اهمیت نمیدادم که البته خیلی هم ضرر میکردم، اما الان سعی میکنم از مشورت دوستان بهره بگیرم.
او درباره ارتباطش با روحانیون بیان میکند: ما دو نفر بودیم که همزمان پیش یک حاج آقا مشاوره میگرفتیم؛ من واقعا تغییر کردم اما دوستم نه، خیلی استقبال نکرد و دوباره با میزان بیشتری مواد مخدر گیر کرد و رفت سرجای اولی که بود.
نظرم این بود که ما تمام اشتباهات را تجربه کردیم حالا کلینیک ناصرین هم تجربه کنیم شاید مفید باشد که موثر هم بود و مسیر زندگی ما عوض شد و هنوز هم که هنوز است هر وقت در مشکلی کم بیاورم مشورت و مشاوره میگیرم.
این مجرم پیشین درباره نواقص اخلاقی که ممکن است دامن هر کسی را بگیرد میگوید: غرور اضافی و منم منم کردنهای بیجا باعث نابودی انسان میشود خصوصا که فکر میکردم خودم از همه بیشتر میدانم و نیاز به راهنمایی و مشاوره ندارم حتی معتقد بودم آدمهای مریض پیش مشاور میروند، اگر روزهای اول با حاج آقا آشنا شده بودم شرایطم خیلی فرق میکرد.
روراست بگویم تا قبل از کلینیک ناصرین به غیر امام جماعت مسجد محل از نزدیک نه روحانی دیده بودم و نه حتی سلام و علیک داشتم، همه جور دوست و رفیق داشتم اما روحانی اصلا وقتی وارد جامعه روحانیت شدم خیلی مورد حمایت قرار گرفتم. خیلی حمایتهای فکری و مالی در حقم انجام دادند انشاءالله حلالم کنند چون زیاد اذیتشان کردم.
این بنده خدا درباره علل وقوع جرم اضافه میکند: بیشتر خلافها با تصمیمگیریهای ناگهانی و اشتباه موقع عصبانیت اتفاق میافتد ولی اگر از ابتدا داخل جامعه رفقایی مثل روحانیون داشته باشیم که درس خوانده هم هستند خیلی کمک حال آدم میشوند.
من تعدادی از دوستانم که مثل خودم دچار لغزش شدند را به این طلبهها معرفی کردم تا با کمک این کلینیک مشکل آنها هم حل شود. راهنمایی کردن خیلی ارزش دارد کاش از کلینیک بیشتر حمایت میشد چون بعضی از موارد میدیدم که طلاب از جیب خودشان هزینه میکنند و جهادی پای کار هستند.
با خواندن تمام گفتهها یک جمله در ذهن متبادر میشود، دوستان عزیز خلافکار، آدمها از نداری و بیکاری و بدبختی است که دست به کار خلاف میزنند شاید فکر کنید خداوند شما را فراموش کرده اما درهای رحمت خدا به روی شما باز است.
خدا که فقط خدای آدمهای خوب نیست؛ خدا، خدای آدمهای خلافکار هم هست و درهای رحمتش را توسط طلبههای از خودگذشته و مهربان باز کرده است.
انتهای پیام/89033/