برای روز صنعت نمایشگاهی نخستین و شاید مهم ترین نکته ای که باید به آن اشاره کرد، تقدیر از زحمتکشان و فعالان عرصه صنعت نمایشگاهی کشور است. در واقع باید این روز را به فعالان عرصه صنعت نمایشگاهی کشور به ویژه در بخش خصوصی تبریک گفت که در دوران کرونا و بدون اندک حمایتی از سوی سازمان ها و نهادهای مربوطه، توانستند دو سال بسیار سخت که از آن می توان به زمستان صنعت نمایشگاهی یاد کرد عبور کنند و با فروکش کردن پاندمی کرونا، تدابیری اتخاذ کنند تا صنعت نمایشگاهی کشور همچون ققنوس از خاکستر برخیزد.
همان طور که می دانیم، صنعت نمایشگاهی و مقوله رشد و توسعه اقتصاد در جهان رابطه ای دوسویه و تنگاتنگ با یکدیگر دارند. به عبارت بهتر هرچه اقتصاد یک کشور کارآمدتر باشد در کنار آن نمایشگاه ها نیز از رونق بهتری برخوردار خواهند بود و همچنین هرچه نمایشگاه با کیفیت بیشتر برگزار شود میتواند در رشد اقتصادی و دستیابی به موفقیت های تجاری نقش عمده ای داشته باشد.
گفتنی است که این مسئله تنها یک روی قضیه است؛ زیرا برگزاری نمایشگاه ها علاوه بر تاثیرگذاری بر رشد اقتصادی و سودآوری، سبب ایجاد فضای رقابتی در اقتصاد می شود. ایجاد فضای رقابت پذیری با برگزاری نمایشگاه ها این فرصت را برای شرکت ها فراهم می کند تا توانایی های خود را در زمینه اقتصادی نشان دهند. بهاینترتیب است که نمایشگاه ها با ایجاد رابطه موثر مابین شرکت های اقتصادی و شبکه های عرضهکننده بهترین عرصه برای ایجاد فضای رقابتی هستند و امکان استفاده از تمام منابع و پتانسیل های یک کشور را در زمینه اقتصادی فراهم می کند. از طرفی دیگر با توجه به اینکه صنعت نمایشگاهی بر بسیاری از حوزه ها از جمله حمل و نقل، هتلداری، گردشگری، خدمات و..... تاثیرگذار است می تواند نه تنها در سوددهی این بخش ها موثر باشد بلکه بر وضعیت اقتصادی نیز تاثیر بسزایی داشته باشد.
به نظر می رسد در کشور ما بحث رقابت در عرصه صنعت نمایشگاهی که هنوز در ابتدای راه است. این مسئله نیز به اعتقاد نگارنده از ۲ موضوع نشات می گیرد؛ یکی نگاه ما به مسئله صنعت نمایشگاهی است و دیگری نوع اداره کردن نمایشگاه ها است.
در مورد مسئله نخست باید بگویم که تعریف مشخصی از صنعت نمایشگاهی در کشور وجود ندارد. هرچند تلاش هایی صورت گرفته تا وضعیت صنعت نمایشگاهی مشخص شود اما این مسئله تلاش بیشتر دولت، مجلس و سایر نهادهای تصمیم گیر را میخواهد و به نظر نگارنده همین عدم تعریف مشخص از صنعت نمایشگاهی است که اگر نگوییم ترمز توسعه این صنعت را کشیده است حداقل برای برنامه ریزی، صنعت نمایشگاهی را دچار مشکل کرده است؛ زیرا در بحث سیاست گذاری برای توسعه هر صنعتی (هر مسئلهای) نخستین چیزی که باید به درستی صورت پذیرد تعریف درست مسئله است. تعریفی که تمامی ذینفعان و فعالان در آن صنعت روی آن اتفاق نظر داشته باشند و مورد قبول تمامی افراد قرار گرفته باشد. امری که در کشور ما متاسفانه مغفول مانده است.
شاهد این ماجرا این است که بسیاری از مسئولان و فعالان شاید از یک واژه استفاده کنند ولی اگر از آنها بخواهیم که به صورت دقیق و جامع آن را تعریف کنند یا در تعریف دچار مشکل میشوند یا در دریافت یک تعریف دقیق و جامع از آن موضوع دچار مشکل میشویم. اما در بحث دوم که بحث اداره کردن نمایشگاه هاست مشکل اساسی تری وجود دارد و آن بحث تصمیم گیری، اجرایی شدن آن و ارزیابی در صنعت نمایشگاهی کشور است که بسیار آشفته به نظر می رسد. اینکه سیاست ها در کجا تولید می شود و تصمیم ها در کجا گرفته میشود یک طرف و اینکه در بحث اجرایی چقدر برای عملی شدن آن تصمیم ها و سیاست ها برنامه ریزی صورت می گیرد طرف دیگر قضیه است.
به نظر نگارنده بحث صدور مجوزها، برگزاری نمایشگاه های غیررسمی، کیفیت نمایشگاه های برگزار شده، مشخص شدن متولی صنعت نمایشگاهی و ..... که امروزه برای صنعت نمایشگاهی کشور یک چالش محسوب میشود همه و همه به نحوه سیاست گذاری در این صنعت باز می گردد. موضوعی که باید بیش از پیش به آن پرداخت و برای برطرف شدن این چالش گام های اساسی برداشته شود تا شرایط بهتری برای فضای رقابتی در عرصه صنعت نمایشگاهی کشور به وجود آید.