به گزارش خبرگزاری صداوسیما؛ برنامه زنده «امواج شبهه» شبکه رادیویی گفت و گو با دکتر مرضیه افضلی (پژوهشگر حوزه زنان و خانواده)، دکتر علیرضا داودی (کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی) و دکتر محمد قنبری (مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل رسانه) به موضوع «تغییر مولفه رسانههای معاند در مقوله حجاب از زنان به مردان» پرداخته شد.
مقوله پوشش، هدف رسانههای بیگانه در وقایع اخیر
دکتر علیرضا داودی کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی در مورد بازتعریف مقوله حجاب در بیان رسانههای معاند و تلاش این رسانهها برای تغییر مولفهها گفت: در نزد ما مفهوم حجاب در تبلیغات رسانههای بیگانه بیشتر دیده شد، اما زمانی که به مولفهها و گزارههای تشریحی و توصیفی رجوع میکنیم میبینیم چیزی فراتر از حجاب یعنی پوشش را هدف قرار دادند.
وی با بیان اینکه پوشش از نظر این رسانهها سه مقوله را شامل میشود افزود: مقوله نخست بحث درگیر کردن طبقهای حساس در جامعه نسبت به اختیار کردن فرمت و فرآیند پوشش است که قاعدتاً جامعه زنان در جامعه را شامل میشود، مقوله دوم اشاره به پشتیبانی از این فرآیند دارد که در اغلب تبلیغاتهای این رسانهها از نیمه دوم اسفند به بعد نمود اجرایی این مقوله را میتوان دید که تحت عنوان پوشش پشتیبان از آن یاد میکنند.
وی در ادامه عنوان کرد: جنس جذابیت پوشش در مردان به مراتب کمتر از جنس جذابیت خبری، رسانهای و پوششی حوزه زنان است. حوزه پوشش در مردان را تنها دو رسانه بی بی سی فارسی و من و تو به آن میپردازند در حالی که در خصوص پوشش زنان همه رسانههای بیگانه میپردازند.
داودی گفت: مقوله سوم که از آن با نام پوشش عمومی یاد میکنند به این معنا است که یک پوشش بدون جنسیت برای زنان و مردان تعریف شود یعنی پوشش زنانه برای مردان و پوشش مردانه برای زنان، بنابراین جنس و قالبی که این رسانهها برای پوشش استفاده میکنند جدای از فرم قالب محتوا را هم شامل میشود که تحت عنوان کلمات آن را به خدمت گرفته و بررسی میکنند به همین دلیل است که از سمت حاکمیت با مقوله پوشش اجباری، حجاب اجباری و از سمت خودشان در مسیر جنس مبارزه ذیل مبارزه مدنی که در حال حاضر تبدیل به نافرمانی مدنی شده است از پوشش اختیاری استفاده میکنند بنابراین به تعبیری نوعی پوشش اجباری و اختیاری را نیز به ادبیات خود اضافه میکنند این در حالی است که پوشش مردان را تنها میتوان به دو نوع رسمی و غیر رسمی تقسیم کرد.
راهبرد دوقطبی سازی جامعه ایرانی توسط رسانههای بیگانه
دکتر مرضیه افضلی پژوهشگر حوزه زنان و خانواده در ادامه به راهبرد دو قطبی سازی جامعه ایرانی توسط دشمن در بستر جنگ ترکیبی مبتنی بر مولفههای امنیتی سازی مسائل اجتماعی و غربی سازی سبک زندگی ایرانی اسلامی پرداخت و گفت: حجاب برای جوامعی نظیر جامعه ما مسألهای مهم است چرا که تا حد زیادی ظاهر جامعه اسلامی با پوشش بانوان آن جامعه مشخص میشود. معمولا سران نظام و مسئولین روی مسأله حجاب به عنوان یک کلیدواژهای مهم تاکید داشتند، کلیدواژههایی نظیر این که حجاب خط قرمز ما هست یا حجاب هدف دشمن است را زیاد شنیدیم ما نباید روی مسألهای که تا این حد برای ما اهمیت دارد تاکید میکردیم و مسیر را برای دشمن ترسیم میکردیم.
وی افزود: سبک زندگی به تدریج به سمت سبک زندگی غربی رفته و از طریق فضای مجازی مولفههای مختلف سبک زندگی غربی از جمله پوشش به راحتی در اختیار نسل جوان ما قرار گرفته و تمایلات آنها به سمت کاهش پوشش رفته است که ما در کف میدان پیامدهای آن را دیدیم و این زمینه سازی را فراهم کرد تا به بحرانی برسیم که حجاب منجر به مرگ یک انسان میشود و به نقطه اوج خود برسد و احساسات زیادی را نیز با خود همراه کرد و موجب شد تا مردم جامعه به دو دسته تبدیل شوند، دشمن بگونهای در وقایع اخیر در ابعاد مختلف مرگ یک انسان سرمایه گذاری کرد که شکاف بین مذهبی و غیر مذهبی به سرعت عمیقتر شد.
تبدیل شدن زندگی اجتماعی به ساحت شخصی افراد
این پژوهشگر حوزه زنان و خانواده گفت: در شرایط امروز که شعلههای اغتشاش کم شده است با توجه به اینکه سبک زندگی توسط بخش زیادی از جوانان و جامعه ما امری فردی تلقی میشود یعنی گویا زندگی اجتماعی ساحت شخصی افراد است و تصور میکنند اگر در مقوله پوشش برای آنها الزاماتی تعریف شود به حریم شخصی آنها وارد شده که این موضوع خود امکان چالش و بحران را افزایش میدهد.
وی عنوان کرد: جنبشهای اجتماعی به صورت معمولی اگر از خارج به آنها محرکی وارد نشود به این سرعت نمیتوانند به بحران تبدیل شوند ما تنها جامعهای هستیم که جنبش اجتماعی واقعی شاید نداشته باشیم بلکه اغلب جنبشهای ساختگی هستند یعنی از بیرون آن چنان جامعه تحریک میشود که واکنش احساسی از خود بروز میدهند و زمانی که در یک جامعه عقلانیت نباشد بستری برای دوقطبی شدن فراهم میشود.
علل رواج بی حجابی و سیاسی سازی این پدیده اجتماعی توسط رسانههای بیگانه چیست؟
دکتر محمد قنبری مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل رسانه در خصوص چرایی علل رواج بی حجابی و سیاسی سازی این پدیده اجتماعی توسط رسانههای بیگانه در این برهه از زمان گفت: انسانها به ذات و فطرت خودشان یکسری موضوعات را برای خودشان حق میدانند که یکی از آنها آزادی در پوشش است و بسیاری از افراد این موضوع را تابع قانون نمیدانند و معتقدند که در خودرو و برای پوشش خود حق انتخاب بدون مرز و قاعده دارند.
وی در ادامه عنوان کرد: در کشورهای توسعه یافته این خطوط فکری به خوبی ممیز شده و تمیز یافته و به خوبی رعایت میشود، اما در کشورهایی مانند کشور ما که موضوعات ارزشی در قانون تصریح شده است میتوان بهره سیاسی برد.
تبدیل آزادی در پوشش به حق افراد
این مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل رسانه گفت: بسیاری از جوانانی که در اغتشاشات در میدانها حضور داشتند در حقیقت آمده بودند تا از حق خودشان دفاع کنند و آزادی پوشش را برای خود حق میدانستند، نقطه اختلاف آن جایی شکل میگیرد که آزادی در پوشش تبدیل به یک حق میشود و از نگاه فردی در جامعه صاحب اجتماع میشوند که در نوع خودش گسترده میشود.
وی گفت: بسیاری از بانوانی که تصاویری بدون حجاب از خود منتشر میکنند معتقدند که در حال مخالفت با حجاب اجباری هستند، اجبار با قوه قهریه و قوه قهریه از قانون و قانون از قوه قانون گذاری کشور نشات میگیرد و همه اینها موجب میشود که رسانهها از این فرصت استفاده کنند و حجاب را به عنوان مسألهای حکومتی تعریف کنند.
قنبری ادامه داد: ما در تکنیک رسانهای گاردریل میبینیم که جامعه را به دو لاین متضاد تبدیل میکند، رسانههای معاند با استفاده از این تکنیک جامعه را سیاه و سفید میکنند، افرادی که حجاب را حق خود میدانند و افرادی که معتقدند در مقوله حجاب باید مطابق با قوانین رفتار کرد.
اینترنشنال رسانهای آوانگارد
دکتر علیرضا داودی کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی در ادامه به بحث نهادینه سازی دو قطبی توسط رسانههای بیگانه پرداخت و گفت: رسانههای بیگانه به دو دسته آوانگارد و توسیع دهنده تقسیم میشوند، شبکهای مانند دوویچه وله در میان رسانههای توسیع دهنده، بی بی سی میانه رو و در مرز بین توسیع دهنده و آوانگارد حرکت میکند، اینترنشنال آوانگارد و رادیو فردا آوانگاردی در سطح دو تعریف میشود.
در تکنیک گاردریل این رسانهها معمولا موضوعات را برای مخاطب مطرح میکنند، اما ایجاد نمیکنند در خط برگشت سعی میکنند کاری کنند که مخاطب موضوعی را که برایش مطرح شده خودش در ایجادش سهیم شود، بنابراین در خط رفت مطرح میکنند و در خط برگشت این فضا و مصداق آن را برعهده مخاطب میدهند و دو خط رفت و برگشت را از یکدیگر جدا میکنند، زمانی این موضوع بهم میریزد که طرح موضوع با مصداق موضوع در زمانی کوتاه یکی شود بنابراین شما یک دوقطبی رفت و برگشتی دارید جامعهای که موافق برگشت هست و جامعهای که مخالف برگشت هست از این جا به بعد تغییر و بهم ریختگی مکانیزم رفت و برگشت را ایجاد میکنند، چون از این جا به بعد ورود به لاین مخالف که خلاف جهت تلقی میشود برای آن افراد معنای حق پیدا میکند.
تبدیل فرهنگ در جامعه به اجبار
در جامعه ایران نیز موضوع حجاب موضوعی عمومی است زمانی که یک عده بخواهند خلاف جهت حرکت کنند نسبت حرکت خلاف را به مقابل میدهند که این مدل و فرمت رسانهها در آن بهم ریختگی تلقی میشود، زمانی که صحبت از گاردریل میشود در حقیقت صحبت از تفکیک و ایجاد کولونی است، اگر کلنیها هم ردیف یکدیگر ساخته شوند تعارض ایجاد نمیشود بلکه سهامداری ایجاد میشود، اما اگر این کلنیها معارض یکدیگر شکل بگیرند، مانند یک خانمی که نمیخواهد حجاب اجباری را بپذیرد و به دنبال حجاب انتخابی است و حجاب انتخابی برای او نیز تعریفی ندارد؛ بنابراین یک کلنی عمومی ایجاد میکنند و ذیل آن با یکسری خطوط فرقی که علی القاعده وجود دارد تقسیم بندی میکنند و میرسند به نقطهای که این گاردریل با این خطوط فرضی جامعه را به مرحله عاصی و بی پناه شدن میرساند و در این جامعه با مقولهای مانند حجاب میتوان مردم را به حفظ موجودیت خودشان سوق دهند به معنای دفاع به هر نحوی از روسری که از سرم برداشتم خلاف قواعد و قوانین و در نهایت خودش را مسلح میکند برای دفاع از چیزی که اساسا فرضی و غیر قابل پذیرش است.
در خطوط فرضی خلاف در سایر کشورها خلاف تلقی میشود، در ایران رسانههای بیگانه خلاف را شجاعت تلقی میکنند و ایجاد قرینه موازی و منفی میکنند بنابراین عالیترین وجه یک فرهنگ تبدیل به ضد خود در منفیترین حالت میشود و نامش را اجبار میگذارند.
خانواده محوری نقطه کلیدی جامعه مسلمان ایرانی
افضلی در ادامه در خصوص انقلاب جنسی که غرب به دنبال آن است افزود: سوالی که در ابتدا مطرح میشود این است که چرا در کشور ما حتی بر خلاف سایر کشورهای اسلامی برای حجاب الزام داریم، در پاسخ به این سوال باید گفت در رویکرد ما خانواده مطرح است و زن را به عنوان نقطه محوری خانواده تلقی میکنیم، در رویکرد ما زن در ویترین نیست به عنوان یک انسان که در انسانیت با مردم برابر است و کارکردهای خود را دارد در ساحت اجتماع و خانواده باید حضور داشته باشد از این حیث مدل حضورش در اجتماع با مردان متفاوت است و در پوشش نیز بروز پیدا کرده است.
وی ادامه داد: نقطه کلیدی خانواده محوری که در جامعه در رویکرد دینی ما وجود دارد و در رویکرد زن ضد این است و خانواده زدایی را میبینیم در نظام لیبرال سرمایه داری شما باید به عنوان یک موضوعی برای مصرف و تولید اقتصادی باشید و دیگر ساحت شخصیتی و رشد انسانی شما برای فرهنگ غرب و نظام اقتصادی غرب مهم نیست، اما در مکتب ما و در گفتمان انقلاب اسلامی همه ساحتهای وجودی انسان مهم است ما به عنوان تنها کشوری که میخواهیم خانواده را حفظ کنیم در نتیجه عرصه خصوصی و عمومی ما متفاوت است.
افضلی افزود: ایران تنها کشوری است که با این رویکرد زن را به رشد میرساند اگر به تعالیم فمنیستی و اعتراضات جنبش فمنیستی نگاهی بیاندازید خواهید دید مطالباتی دارند که در جامعه ایرانی اسلامی اصلا جایی ندارد مانند حق مالکیت، امروز حتی در نسلهای بعدی فمنیستها نیز میبینیم گزارههایی که مطرح شدند گزارههایی عقب ماندهای نسبت به فرهنگ ما بودند چرا که ما در فرهنگ دینیمان زن را موجودی ارزشمند میدانیم کاملا برعکس آنچه که در فرهنگ غربی وجود داشته و زن موجودی شرور شناخته میشد.
این پژوهشگر حوزه زنان و خانواده گفت: این عقبهها را زمانی که نگاه میاندازیم میبینیم که با ابن عقبه زمانی که زنها میخواهند وارد اجتماع شوند خودشان یک پتانسیل داشتند و شرایط اقتصادی نیز زمینه حضور آنها را فراهم کرده و به بهانه زمینه کاهش پوشش ابعاد فطری زن نادیده گرفته شده این در حالی است که خود زن غربی نیز از این شرایط خوشنود نیست.
وی افزود: فرق ما با جامعه غربی در نوع نگاهمان به زن است ما میخواهیم زن در بستر خانواده رشد همه بعدی داشته باشد، اما غرب به زن به عنوان موجودی که بتواند از آن بهره ببرد نگاه میکند در نتیجه نگاهمان با یکدیگر متفاوت شده و دچار یک برخورد تمدنی شده، اگر این چهره از زن به عنوان چهره مطلوب و موفق به دنیا عرضه شود قطعا زیر بنای تمدن غربی را میتواند سست کند به این جهت باید این تفکر از درون جامعه ایرانی اسلامی زده شود و معارض آن پیدا شود تا در دنیا تکثیر پیدا نکند.
قنبری در ادامه در خصوص پشت پرده سازمانهای جاسوسی اطلاعاتی در پشتیبانی از رسانههای بیگانه گفت: این رسانهها با بودجه مستقیم سازمانهای اطلاعاتی امنیتی تامین میشوند، نفوذ جریانی و نفوذ فردی دو مقولهای بودند که رهبری در خصوص این رسانهها از آن پرده انداختند و فرمودند نفوذ جریانی از نفوذ فردی حائذ اهمیتتر است.
وی افزود: نفوذ جریانی نیاز به بازو رسانه و فضای مجازی دارد یکی از دلایل استفاده از این بازوها از هم گسیختگی فضای مجازی کشور ما است.