همشهری آنلاین، شقایق عرفی نژاد: نمایش «شازده کوچولو ۲۰۲۳» او را در همین روزها تصور میکند. این نمایش کار نیما گودرزی است که آن را با تلفیقی از داستان شازده کوچولو و نمایشنامه کرگدن اوژن یونسکو و تعزیه ایرانی روی صحنه برده است. این نمایش برای سومین بار در کارگاه نمایش تئاترشهر تمدید شده است و تا ده شهریور روی صحنه خواهد بود. نیما گودرزی کارگردان و بازیگر این نمایش در این گفتوگو از شکلگیری این نمایش و نگاهش به کودکان امروز میگوید:
از ایده کار برایمان بگویید. شازده کوچولو در جهان امروز چطور شکل گرفت؟
یک روز که در میدان انقلاب راه میرفتم، دو دختربچه مدرسهای را دیدم که جلوی من همراه مادرهایشان راه میرفتند. این دختربچهها دو تا کولهپشتی داشتند. روی یکی از کولهپشتیها عکس یک فضانورد بود و روی دیگری تصویر گل دیده میشد. این دو راجع به همه چیز صحبت میکردند، جز چیزهایی که مربوط به جهان کودکی است. مثل انواع بازیهای کامپیوتری و حافظه موبایل. احساس کردم جهان کودکی در سال ۲۰۲۳ تغییر کرده است. فکر کردم تکلیف این بچهها چیست؟ امکانات آنها از زمان کودکی ما خیلی بیشتر است، اما آرمان خواهی و اصالت انگار در حال از بین رفتن است. کتاب شازده کوچولو را ورق زدم و فکر کردم اگر الان شازده کوچولو به زمین بیاید، چه اتفاقی میافتد؟ دیدم دیگر نمیتواند همان شازده کوچولو باشد. خود نویسنده هم اگر امروز این داستان را مینوشت، به شکلی که آن زمان نوشته، این کار را نمیکرد. با همین ایده کمکم یک اقتباس آزاد از این کار کردم. اما دیدم ایدهام را کامل نمیکند. به همین دلیل سراغ نمایشنامه «کرگدن» اوژن یونسکو رفتم. با توجه به نمایشنامه کرگدن احساس کردم شازده کوچولوهای امروزی میتوانند تبدیل به کرگدن شوند. وقتی هم تبدیل به کرگدن شوند، حرف شخصیت برانژه را که در نمایشنامه سعی میکند، از کرگدن شدن بقیه جلوگیری کند، نمیفهمند. شخصیت برانژه در نمایش ما اسم ندارد، اما همان نقش برانژه را دارد، ولی کسی به حرفش گوش نمیدهد و در آخر هم او را خفه میکنند.
این مضمون را چطور با تعزیه تلفیق کردید؟
تعزیه اصیلترین نوع نمایش ایرانی است. من هم از دوران کودکی با تعزیه آشنا بودهام و به آن حس نوستالژی دارم. فکر کردم میتوانم بستر کار را بر تعزیه بگذارم. در نهایت با مفاهیم اگزیستانسیالیسم، ابزورد و تعزیه کار در یک فضای کارگاهی شکل گرفت.
تمرینها به چه شکل بود؟
ما فراخوانی برای انتخاب بازیگر دادیم و ۵۰ بازیگر خانم و آقا را دیدیم. حاصل این کار ۴ بازیگر بود که تمرینها را با آنها بر اساس ایده و ذهنیتی که داشتم، شروع کردیم. طرحی داشتم همراه با کتاب شازده کوچولو و نمایشنامه کرگدن که بر اساس آن پیش رفتیم.
پس متن کامل نداشتید؟
خیر. من در روال کار متن را نوشتم.
خودتان هم در کار بازی میکنید، این کار را بریتان سخت نمیکرد؟
فضای کار را دوست داشتم و دلم میخواست کنار بچهها باشم. ولی برای این که بتوانم کار را از بیرون ببینم، تمرینها را ضبط میکردیم و بعد از تمرین من فیلم را میدیدم و اصلاحات را انجام میدادم. ضمن این که فضای کار و امکانات مالی طوری نبود که بتوانیم بازیگر دیگری را وارد کار کنیم. حتی به خاطر هزینهای که داشت، دوربینهای مداربستهای را که قرار بود در صحنه باشند و تصویر بازیگران از طریق آنها روی دیوار دیده شود، حذف کردیم. همین الان برای سومین بار نمایشمان تمدید شد، ولی با این وجود از نظر مالی به شدت مشکل داریم. هنوز نتوانستهام حداقل پول رفت و آمد بچهها را به آنها بدهم. ولی با این حال آنها عاشقانه کار میکنند.
اجرا برای سومین بار تمدید شده است و این یعنی حتما استقبال خوبی از آن شده است. دلیل این استقبال به نظرتان چیست؟
ما در کارگاه نمایش، یعنی کوچکترین سالن تئاترشهر اجرا میرویم و معنی این استقبال به نظرم جز عشق بچهها و صداقتشان در کار و این که همه با دلمان کار کردیم نیست. این بچهها به خاطر تئاتر ایستادند و کار کردند و جوابش را هم گرفتند. فقط این مسئله باقی است که دوستانی که باید از ما حمایت کنند، این کار را بکنند. این به نظرم خیلی مهم است.