سرویس سیاست مشرق - حدود یک ماه از گفتگوی عبدالرحیم سلیمانی اردستانی با شبکه وهابی کلمه میگذشت که موضوع آن بررسی «روایتهای مختلف شیعی درباره شهادت حضرت زهرا(س)» بود. شبکه وهابی کلمه این روایات را دارای "تناقضات فاحش متعدد" خواند و گفتگوی کارشناسی اردستانی نیز بر این ادعای آنها صحه گذاشت. ماهیت تکفیری شبکه کلمه و تلاشهای پیوسته عناصر آن برای تضعیف شیعیان و انعکاس شبهات بیپایه و اساس بر کسی پوشیده نیست؛ اما ماجرا این بود که برای اولینبار، یک روحانی شیعه آنهم عضو سابق مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، مهر تایید بر این شبهات گذاشته بود.
شبکه کلمه از ماه گذشته بر اینگفتگو مانور داد و شبهات مطروحه در فضای مجازی گسترش یافت. در مقابل شیخ حسین انصاریان نیز در یک سخنرانی به طور کوتاه پاسخ او را داده و با اشاره به یک سند تاریخی، شهادت حضرت زهرا(س) و ظلم وارده بر حضرت را اثبات کردند. در این میان همچنان ویدیوهایی از سلیمانی اردستانی از مباحثه با مردم رهگذر در خیابان منتشر شد که بر انکار این موضوع و مواضع قبلی پافشاری میکرد.
اینجا بود که لاجرم آقای حامد کاشانی، یکی از محققان و کارشناسان مطرح کشور لازم دید تا سلیمانی اردستانی را از گفتگوهای یک طرفه خیابانی و سمیناری به میدان مناظره بکشاند تا عمق شبهات و ادعاهای وی را به چالش کشیده و از فرصت پیشآمده برای تاکید بر حقانیت شیعیان و مظلومیت حضرت زهرا (س) استفاده کند. ایشان سالهای متمادی است که برای تبیین ولایت امیرالمومنین و حقانیت حضرت فاطمه زهرا (س) در رسانه ملی، منبرها و فضای مجازی حاضر شده و به گفتگوی کارشناسی و مناظره میپردازند.

حجت الاسلام حامد کاشانی
آغاز مناظره با دعوت به بیان به دور از احساسات و توهین
ابتدای مناظره مجری تلاش کرد با یادآوری حساسیت موضوع، فضای گفتوگو را از تنش دور نگه دارد توصیه کرد با توجه به اینکه این رویداد به خاطر هویت اختلافی که بین مذاهب گوناگون پیدا کرده و با احساسات و عواطف و هیجانات پیوند دارد، تا حد ممکن طوری بیان شود که به روند این گفتگوها لطمه وارد نشده و به اختلافات دامن نزند.
اردستانی در مناظره خود مدام بر این نکته تکیه میکند که روایتهای مشهور شیعه درباره هجوم به خانه حضرت زهرا(س)، سلبِ اختیار از امیرالمؤمنین(ع) و بیعت اجباری، از نظر او با عدالت و شخصیت علی(ع) سازگار نیست. او بر اساس این پیشفرض میگوید: «نمیشود علی در خانه بنشیند و فریاد بزنند»، «نمیتوان قبول کرد با زور بیعت گرفته شود»، یا «اگر وصیتی بوده که به علی دستور همراهی با قدرت حاکم را داده، پس عدم بیعت از سوی او خلاف وصیت بوده است». او حتی روایات معتبر نهجالبلاغه را نیز قطعی نمیپذیرد و با اتکا به همین «استبعاد»، نتیجه میگیرد که امام علی(ع) اصلاً ادعای نصب الهی نداشته و حکومت را امری مردمی میدانسته است.
اما مناظره دقیقا بر پاشنه همین استبعاد میچرخد. در برابر این نگاه، کاشانی نخست نشان میدهد که اردستانی اساساً هیچ مستند روایی و تاریخی برای اثبات ادعاهای خود ارائه نکرده است و به قول جناب کاشانی، دیدگاههای وی صرفا متکی بر «ذوقیات» است؛ گاهی برخی ادعاها را به طنز و شوخی مطرح میکند، و در واقع او حکمی دربارهٔ جزئیاتی میدهد که هیچ سندی برای انتسابشان به منابع معتبر تاریخی ارائه نکرده و سپس بر اساس همان جزئیات ناثابت، استنتاجهای کلامی میسازد.
کاشانی توضیح میدهد که اختلاف در جزئیات تاریخی، مانند شدت برخورد، نوع تهدید، یا کیفیت دخالت افراد، به معنای نفی اصل مظلومیت حضرت زهرا (س) نیست؛ همانگونه که اختلاف در قاتل امام حسین(ع) اصل واقعه عاشورا را مخدوش نمیکند. او همچنین ثابت میکند که حتی اگر وصیتی از پیامبر(ص) درباره صبر یا عدم ورود ابتدایی علی(ع) وجود داشته باشد، این وصیت لزوماً به معنای «بیعت ابتدایی و تأییدی» نیست؛ ممکن است ناظر به «عدم مشروعیتبخشی» در آغاز و سپس «همراهی تقیهای و مصلحتی» باشد، چیزی که در سیرهٔ امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و دیگر ائمه(ع) نیز نمونه دارد. کاشانی تأکید میکند استبعاد عرفی نمیتواند واقعیت تاریخی را رد کند؛ همچنانکه رخدادهای تکاندهنده معاصر نشان میدهد بسیاری جنایات و رفتارهای که به نظر از سوی آدمیزاد غیرممکن به نظر میرسد، عملاً اتفاق میافتد.

عبدالرحیم سلیمانی اردستانی
اردستانی خود هم با رفتار و هم در بیان خود اعتراف میکند که «ادعای تاریخی ندارد» و کاشانی نیز با پرسش و پاسخها متوجه می شود که شیوه اردستانی برهان عقلی و عقلایی هم نیست و به جای استناد به منابع، بر نوعی «پدیدارشناسی» یا «ذوقیات» تکیه دارد ؛ یعنی سلیمانی اردستانی برخی از روایات و گفتهها درباره شهادت حضرت زهرا (س) را بر اساس ذوق و سلیقه خود نمیپسندند و بر این اساس رد میکند. در حالیکه این روش بدون اثبات مقدمات تاریخی، کارایی ندارد. کاشانی با ردّ همان روایتهای غیرمستند که اردستانی مبنای استبعاد قرار داده بود، بنیان استدلال او را فرو میریزد و سپس با ارائه اسناد متقن از منابع شیعی و حتی غیرشیعی، نشان داد که اصل شهادت حضرت زهرا (س)، مظلومیت ایشان و مخالفت امیرالمؤمنین (ع) با حکومت وقت، حقیقتی پذیرفته شده است؛ هرچند جزئیات آن ممکن است روایتهای گوناگون داشته باشد.
در پایان، سلیمانی اردستانی بار دیگر در لباس یک روحانی شیعه، اظهارنظی به دور از اخلاق و مرام شیعیان ایراد کرد. پس از آنکه آقای کاشانی توضیح داد شهادت حضرت زهرا(س) برای شیعیان موضوعی ناموسی و هویتی است و تلاش کرد با رعایت احترام پاسخی مستدل بدهد، اردستانی حتی معنای «ناموسی بودن» این مسئله را برای خود رد کرد و آن را تنها یک فضیلت فردی قلمداد کرد، نه جایگاه قدسی و هویتی شیعه.
مناظره نتیجه داد؛ نه مجادلههای توهینآمیز
این مناظره به قدری آرام و با سعه صدر پیشرفت که به اندازه یک گفتگوی ۳ ساعته برای اثبات حقانیت و مظلومیت حضرت زهرا (س) کفایت میکرد و اصلا جایی برای مجادلههای توهینآمیز و هیجانی باقی نگذاشت. تاحدی که سلیمانی اردستانی علاوه بر اینکه هیچ سند تاریخی و اثبات محکمی برای شبهات خود ارائه نداد، در پایان هم تاکید کرد که من از گفتگوی با آقای کاشانی تازه یاد گرفتم که یکی از دلایل عدم مبارزه امیرالمومنین(ع) با مهاجمین، حفظ جان امام حسن و امام حسین(ع) بوده و من این را نمیدانستم.

در اینکه سلیمانی اردستانی بارها با بیانی غیرشرعی و دور از اخلاق درباره اهلبیت عصمت و طهارت اظهار نظر کرده و سابقه روشنی در این رفتارها دارد، تردیدی نیست؛ اما با این حال باید هوشیار بود که در واکنشها، بهویژه در فضای مجازی، به دام استفاده از الفاظ توهینآمیز و هتاکی نیفتیم. دفاع از اهلبیت(ع) نباید بهانهای شود برای زیر پا گذاشتن همان مرامی که از آن برخاستهایم و در پی احیای آن هستیم. این همان پازلی است که دشمنان اتحاد مقدس، سالهاست برای تکمیلش تلاش کردهاند و ابزارهای رسانهای و روانی ترکیبی برای آن محیا کردهاند. شبکههای تکفیری و جریان شیعه انگلیسی مدتهاست با عروسکگردانی آنها به دنبال گسست اجتماعی و مذهبی در ایران هستند.
افزون بر این، واکنشهای اخیر نسبت به آقای کاشانی که او را بهدلیل حضور در گفتوگو با این فرد و طرح عمومی شبهات علیه اهلبیت مورد ملامت قرار دادهاند، تا اندازهای برخاسته از فضای هیجانی پس از مناظره است. درحالیکه واقعیت ماجرا چیز دیگری رقم خورد و حقانیت شیعیان و مظلومیت حضرت زهرا (س) بار دیگر در یک رسانه پربیننده و بهدور از جنجال، با استدلال روشن و مستند اثبات شد. اکنون افرادی که با دلدادگی و جلسات روضه نسبت به حضرت زهرا ارادت داشتند، به خصوص نوجوانان، شنیدن این مناظره میتوان به درکشان نسبت به واقعه مهم جهان تشیع عمق ببخشد.
این سرمایهای است که شیعه وظیفه دارد آن را نسلبهنسل پاس بدارد و در تقویت آن بکوشد؛ سرمایهای که هر از گاهی نیازمند چنین مناظرهها و گفتوگوهای عالمانه و آرام است تا عقیده و ارادت استحکام بیشتری بیابد. مجالس عزاداری نیز، در کنار شور و ذوق ارجمندی که برای ذکر مصائب اهلبیت(ع) ایجاد میکنند، میتوانند با تکیه بر همین استدلالها و منابع معتبر، فهمی عمیقتر از ماجرای شهادت و فضائل صدیقه کبری(س) ابتدا درک کرده و سپس ارائه دهند. این ادعا که یک مناظره میتواند موجب گمراهی مردم با شبههافکنی و توهین به اهلبیت(ع) شود، چندان دقیق نیست. در شرایط رسانهای و فضای مجازی امروز، طرح شبهات و حتی ترویج اهانتها با سهولت و سرعت بسیار بیشتری در حال وقوع است و عملاً جهانیسازی آن با کمترین هزینهها صورت میپذیرد؛ چنانچه در سالهای اخیر شاهد انواع برنامههای شبهه افکن در فضای مجازی و تلویزیونهای معاند و وهابیت و ... و بسیاری از موارد مشابه آنها بودیم. در چنین وضعیتی، آمادگی افرادی همچون حامد کاشانی برای پاسخگویی و مواجهه مستقیم ، اقدامی ارزشمند و شایسته تقدیر است.
عقدهگشایی شبهات اینستاگرامی/ چقدر به منابع تاریخی در این مناظره توجه شد؟
اقدام ارزشمند دیگر، آمادگی آقای کاشانی در ارائه دقیق منابع بود. ایشان علاوه بر همراهداشتن کتب مرتبط با موضوع، یک فایل PDF شامل مستندات، روایات تاریخی و منابع اصلی نیز ارائه کردند؛ اقدامی که کمتر مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت.
شاید بتوان گفت ریشه بسیاری از اختلافات، همین بیاعتنایی به منابع معتبر است؛ منابعی که اگر مورد مطالعه قرار گیرند، پوچی و بیاساسی بخش بزرگی از این شبهات را آشکار کرده و اساساً مسیر بحث را از جدالهای لفظی به گفتوگوی علمی و روشن منتقل میکنند؛ چنانچه همین اتفاق در مناظره اتفاق افتاد و تقریبا سلیمانی اردستانی هیچگونه سند و پاسخ قانعکنندهای برا شبهات خود ارائه نداد.
در واقع، تمام آنچه از سوی اردستانی مطرح شد چیزی فراتر از مجموعهای از کامنتهای اینستاگرامی و توییتری نبود؛ همان گزارههایی که طی سال های گذشته با پوشش «روشنفکری» تکرار میشد و گمان میکرد میتواند پایههای اعتقادی شیعه را به چالش بکشد. سلیمانی اردستانی تنها همین عقده انباشتهشده را در قالب مناظره بیرون ریخت و در برابر هر پاسخ مستدل و قانعکننده، تنها به تکرار یک جمله پناه برد: «من قبول ندارم.»
بخشی از مناظره
تمرین فتنهگری از ۸۸ تاکنون
اما هرچه بیشتر با سلیمانی اردستانی آشنا شویم؛ لزوم پاسخگویی و به چالش کشیدن وی بیشتر احساس میشود. عبدالرحیم سلیمانی اردستانی از جمله نویسندگان روزمره در حوزه دین و سیاست است که سابقه تدریس در دانشگاه مفید و عضویت در مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم را هم داشته است. بیشترین فعالیت عبدالرحیم سلیمانی اردستانی با «فصلنامه هفت آسمان» و موسسه فرهنگی طه بوده است. تقریباً بیش از ده مقاله از او در این فصلنامه منتشر شده و در سالهای مختلف ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۷ نیز حضور مستمر داشته است.
عبدالرحیم سلیمانی اردستانی بهعنوان یکی از چهرههای فعال فتنه ۸۸ در قم بود. او در جریان اغتشاشات تهران، بهویژه در درگیریهای بهشت زهرا (س)، حضور فعال داشته و توسط نیروی انتظامی بازداشت و مدتی را به حبس گذراند. وی استاد دانشگاه مفید قم بود و در کنار ضیاء مرتضوی، حمیدرضا شریعتمداری و کاظم قاضیزاده، تدریس میکرد. تقریبا از دهه نود، قلم وی برای تضعیف و رد ولایت فقیه بکارگرفته شده و بارها توسط شبکه وهابی کلمه بازنشر شده است. افزوده بر این بسیاری از رسانههای ضدانقلاب دیگر نیز از جمله منافقین، مکتوبات وی در رد ولایت فقیه را بازنشر کردهاند.

حمایت منافقین از عبدالرحیم سلیمانی اردستانی
حملات او علیه ولایت فقیه همچنان در ایام اخیر نیز ادامه داشته است. اخیرا پس از اینکه آیتالله جوادی آملی در یکی از جلسات خود بر اهمیت حفظ نظام امامت امت تأکید کردند، این سخنان با واکنش تند برخی جریانهای معاند مرجعیت انقلابی مواجه شد؛ از جمله سلیمانی اردستانی و ناظمزاده قمی، در یادداشتهایی با لحنی جسارتآمیز و توهینآمیز به ایشان حمله کرده و مواضع صریح آیتالله جوادی آملی در دفاع از جایگاه ولایت فقیه را زیر سؤال بردند. او در بهمنماه سال گذشته و در میانه اوج جنگهای جبهه مقاومت نیز، تلاش داشت با طراحی یک تجمع در تهران، بار دیگر رفع حصر موسوی را به خیابان بکشاند که فورا بازداشت شد.
سلیمانی حتی در پایان مناظره نیز نشان داد تا همه اظهارات و شبهات خود علیه اهل بیت را مطرح کرد تا طعنه فروخورده خود در سالهای اخیر را بر سر نظام خالی کند. وی پس از فتنه ۸۸، پیدرپی در وبسایت شخصی خود به تدریس معارف اهل بیت(ع) با تمرکز بر مبارزه با حکومتها پرداخته است. اردستانی در سالهای اخیر نیز زاویه خود با ولایت فقیه را حفظ و عمیقتر کرده و حتی در یکی از پستهای جدید خود نسبت به نشستن رهبر معظم انقلاب بر صندلی، شبهه و ایراد وارد کرده است. جالب آنکه فتنهانگیزی وی تازه مسیر خود را پیدا کرده و اکنون به شبههافکنی درباره کوچه بنیهاشم رسیده و در بخشی از مناظره نیز ادعا میکند که حاضر است با تلویزیون اسرائیل نیز مصاحبه کند.
واکنشها و حمایت از حامد کاشانی را با هم مشاهده میکنیم:













